Menu
صفحه اول
|
اخبار
|
جستجوي شهدا
|
توليدات كنگره
|
درباره ما
|
ارتباط با ما
|
اميربهرام(حسين) چنگيزي آشتياني
نام پدر :
محمد
دانشگاه :
صنعتي خواجه نصير
مقطع تحصيلي :
كارشناسي
رشته تحصيلي :
مهندسي مكانيك
مكان تولد :
تهران (تهران بزرگ)
تاريخ تولد :
1340/11/02
تاريخ شهادت :
1361/02/16
مكان شهادت :
شلمچه
زندگي نامه
خاطرات
وصيت نامه
آثار
نامه
اسناد شهيد
عكس
صوت و فيلم
مصاحبه با برادر شهید امیربهرام چنگیزی آشتیانی(آقای سعید چنگیزی)
راوي :
برادر شهيد
1. مختصري راجع به خصوصيات شخصي ورفتاري دوران كودكي شهيد توضيح دهيد؟
ایشان بسیار صبور و آرام بودند. اصلا از همان اول اعتقادات مذهبی قوی داشتند و بسیار احترام به پدر و مادر می گذاشتند.
2. آيا شهيد از شما كوچكتر بود يا بزرگتر؟ چند سال؟
شهید 5 سال و ۹ ماه از من کوچکتر بود. من متولد ۱۳۳۵ بودم و امیربهرام متولد ۱۳۴۱در بهمن ماه.
3. بیشتر به مطالعه چه نوع كتاب هايي علاقه داشت؟ (مذهبي،علمي،هنري و....)؟
کتاب های مذهبی و علمی را بسیار مطالعه می کرد. کتاب های مذهبی مثل کتاب های طالقانی، مطهری و شریعتی.
4. از چه چیزها و افرادی بدش می آمد و دوری می گزید؟ چرا؟ ا
فرادی که به دین و اسلام رغبتی نشان نمی دادند.
5. به چه چيزها و چه افرادي خيلي علاقه داشت؟ چرا؟
افراد مقید به نماز و قرآن.
6. در برابر مشکلات خودتان و دیگران چه عکس العملی از خود نشان می داد و چه می کرد؟
در برابر مشکلات بسیار صبور بودند.
7. معمولا اوقات فراغت خود را چگونه مي گذراند؟
با توجه به مشغولیت های درس و فعالیت هایی که در مسجد داشت کمتر وقتی را برای اوقات فراغت داشت.
8. مختصری راجع به فعالیت های مذهبی و اجتماعی شهید توضیح بدهید؟
امیربهرام با دوستانش گروهی تشکیل دادند که از لحاظ اعتقادی شبیه به هم بودند که نام آن تحکم وحدت اسلامی بود که بعدا به نام ارودهای جهادی شکل گرفت و به صورت گسترده در شهرهای محروم، فعالیت های عمرانی و مذهبی انجام می دادند.
9. چه آرزوها و خواسته هايي داشت؟ بزرگترين آرزويش چه بود؟
به تحصیلات اهمیت ویژه ای می داد.
10. آیا شهید در دوران حیاتش دچار تحول چشمگیری شد؟ لطفا بیشتر توضیح دهید؟
از همان اول معتقد بود و سمت و سوی مذهبی داشت و فردی معتقد و با ایمان بود، به همین دلیل تحول چشمگیری در او رخ نداد.
11. چه شد که به فکر رفتن به جبهه افتاد؟
فضایی که در آن قرار گرفته بود و حال و هوایی که حاکم در آن زمان بود ناخودآگاه افرادی را که برایشان دین و اسلام ارزشمند بود را سوق می داد تا به جبهه بروند و از ناموس و ملت خود دفاع کنند.
12. در زمان جنگ چه فعالیت هایی می کرد؟ (جبهه و پشت جبهه)؟
در جبهه در قسمت غرب کشور کردستان و ... جزء برنامه ریزهای عملیات بودند و دفتری هم برای خود در کردستان داشتند.
13. اطلاعات تکمیلی درباره نحوه و محل شهادت شهید:
محل شهادت: خوزستان منطقه: شلمچه
تاریخ شهادت: 61/2/16
تاریخ اعزام به جبهه: از همان اول حضور داشت. تاریخ دفن: 18/02/ 61
محل تدفین شهید: بهشت زهرا قطعه:۲۶ ردیف: ۹ شماره: ۴۷
14. نام عملیاتی که شهید در آن به شهادت رسیده است؟ رمز عملیات؟ نحوه شهادت؟
عملیات بیت المقدس، رمز علی ابن ابیطالب. برای باز کردن راه، ۲۰۰ نفر را داوطلبانه می خواستند که روی مین بروند و او به صورت ناشناس با این گروه رفته و به روی مین رفته و به شهادت رسید.
15. جزء کدام دسته از شهدا بودند؟
شهید دفاع مقدس * مفقودالاثر شهید سوانح
شهید ترور بمباران هوایی جانباز شیمیایی
16. سن شهید در اولین اعزام به جبهه:
17. جراحت قبل از شهادت: بلی * خیر چند مرتبه: یک مرتبه از کدام ناحیه: اصابت تیر به پا
18. مختصری راجع به فعالیت های شهید در زمان قبل از انقلاب و انقلاب توضیح دهید؟ چه خاطراتی در این خصوص به یاد دارید؟
در راهپیمایی ها شرکت میکرد. اعلامیه ها و نوارهای امام را هم گوش می دادند.
19. روابطه عاطفی ایشان با پدر و مادرتان چگونه بود؟
بسیار احترام می گذاشتند و با مهربانی با ایشان رفتار می کردند.
20. رابطه ایشان با شما چگونه بود؟
ایشان اصلا اهل دعوا و جر و بحث نبودند. شاید من با دیگران جر و بحث یا دعوا می کردم ولی با ایشان اصلا.
21. کمی از دوران کودکی که با شهید داشتید برایمان بفرمایید. آیا با هم دعوایتان می شد؟ اگر خاطره ای در این مورد دارید بفرمایید؟
ایشان بسیار با اخلاق بودند و هیچ گاه به جر و بحث با هم نمی پرداختیم و در تمامی شرایط آرامش خود را حفظ می کردند و با احترام برخورد می کردند.
22. روحیات شهید چگونه بود؟
از خصوصیت بارز ایشان گذشت و ایثار، احترام به والدین بود. هیچگاه صدایش را بلندتر از پدر و مادرم نکرد. بسیار مقید به اسلام بود.
23. چه صحبت ها و توصیه هایی به شما، خواهران و برادران می کرد؟
او اهل توصیه و نصیحت زبانی نبود تمام کارها را به صورت علمی به ما آموزش می داد و آن قدر دل نشین رفتار می کرد که ناخودآگاه همگی از نوع رفتار ایشان لذت می بردیم و دوست داشتیم به آن کارها عمل کنیم.
24. به طوركلي كداميك از خصوصيات شخصي شهيد را بيش از ديگر خصوصياتش دوست داشتيد؟ فقط يك خصوصيت ذكرشود.
ایثار و گذشت.
ویژه یادداشت خاطرات پراکنده
** یکی از دوستان صمیمی امیربهرام، علی اکبر نجفی بود که جزء فرماندهان غرب هم بود. علی اکبر در یکی از ارتفاعات بلند که در دید دشمن بود به شهادت رسید. امیربهرام به خودش گفته بود که من باید جنازه ی علی اکبر را بیارم وگرنه چه جوری در چشم پدر و مادر او نگاه کنم! شب بعد از نماز مغرب می رود روی ارتفاعات. بر اثر اصابت گلوله به کوه ها سنگ روی جنازه ها ریخته بود و با سختی بسیار با طنابی که برده بود سنگ ها را کنار زد. چون شب بود نمی توانست جنازه ها را شناسایی کند اما از آن جا که قبل از عملیات خودش سر علی اکبر را با تیغ زده بود لذا از این طریق او را شناسایی کرده بود و با خود آورده بود. زمانی که به پایین کوه رسید، نزدیک نماز صبح بود.
** امیربهرام جز طراحان عملیات در بازی دراز بود و در همان عملیات هم ترکش به پاش برخورد می کنه و لذا از ارتفاعات به پایین پرتاب می شود به طوری که فکر می کنند شهید شده است. زمانی که می آیند شهدا را جمع آوری کنند و به کرمانشاه برگردانند، حس می کنند که او زنده است و به تهران می فرستند. امیربهرام به ما تاکید کرد که مادر چیزی نفهمد که ناراحت شود، ما هم به مادر چیزی نگفتیم.
** خیلی حساس بود که مادرم اذیت نشود مثلا وقتی با بچه ها بازی می کرد درِ کوچه را باز می گذاشت و آهن پایین در را می انداخت که در بسته نشود تا هر وقت بچه ها تشنه شدند، بروند در حیاط آب بخورند و زنگ در را نزنید که مادرم اذیت شود.
نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن
10 فروردين 1403 / 19 رمضان 1445 / 2024-Mar-29
شهدای امروز
حسن جمال آبادي
محمدجواد قرباني
حسين علي زارع
منصور آجرلو
افشين(امير) فناخسرو
ميرزامحمد برزگري بافقي
برگزیده ها
امير حسين پور
مشاهده اطلاعات شهید
پوريا خوشنام
مشاهده اطلاعات شهید
غلامرضا بامدي
مشاهده اطلاعات شهید
فرماندهان شهید دانشجو
ناصر فولادي
غلامحسين بسطامي
مسعود آخوندي
عليرضا عاصمي
غلامعلي پيچك
سيداحمد رحيمي
عليرضا موحد دانش
عباس محمدوراميني
سيدمحمدحسين علم الهدي
علي هاشمي مويلحه
محمود شهبازي
محسن وزوايي
غلامحسين (حسن) افشردي(باقري)
جاويدالاثر احمد متوسليان
Scroll