بسمه تعالی 62/1/21
حضور برادر بسیار عزیز و گرامی سیدسعید خاتمی
«السلام علیک و علی جمیع عبادالله الصالحین»
امیدوارم آن برادر گرامی تندرست و شاداب با روحی مطمئن و استوار و کوشا و پرتلاش در راه خدا زندگی را به خوبی و آن گونه که رضای حق تعالی می باشد گذرانده باشید. اوضاع در این جا در وضعیت خاصی است و نیروهای اسلام خود را برای آغاز کردن یک حمله بزرگ و سرنوشت ساز دیگر آغاز می کنند.
این بار اسباب مادی قضایا تا حد زیادی آماده است جای یک مسئله است و آن این که آیا ما شایستگی آن داریم که خداوند ما را وسیله جاری شدن پیروزی جندالله بر شیطان و جنودش قرار دهد یا خیر؟
این بار مسائل حفاظتی و اطلاعاتی تا حد بسیار خوبی رعایت شده است و کم تر کسی دقیق جریانات را می داند و مسائل عملیات در سطح کم تری در بین رزمندگان مطرح شده است زیرا که یکی از مهم ترین دلایل شکست عملیات والفجر این بود که عراق همه چیز را می دانست. اگر به خاطر داشته باشید- یکی دو شب مانده به عملیات در دهکده شهید آهنی کایک و کروکی منطقه عملیات تیپ امام رضا(ع) برای کلیه برادران بسیج چه به وسیله فرماندهان گردان ها و چه به وسیله ویدئو تشریع گردید و یا افرادی که تسلیم عراق شدند من جمله دانشجویی از دانشکده معماری دانشگاه ملی تهران که از منافقین شناخته شده دانشگاه بود و در اطلاعات عملیات لشکر حضرت رسول(ص) نفوذ کرده بود و چند روز مانده به عملیات تمامی کروکی منطقه و آن چه اطلاعات جمع کرده بود را برد و تسلیم عراق شد و .... این ها و نمونه های آن از عواملی بودکه عراق را به خوبی از ماجرای حمله و کیفیت آن باخبر کرده بود و حتی رادیو عراق قبل از عملیات محورهای عملیاتی را در رادیو اعلام می کرد تا روحیه لشکریان اسلام را هر چه بیش تر تضعیف نماید. به یاری خداوند این گونه مسائل تا حدود زیادی در این عملیات مرتفع شده و امید است که خداوند عنایتی فرماید و این بار آبروی اسلام و مسلمین و جمهوری اسلامی را در سطح جهان حفظ نماید و به سپاه اسلام پیروزی عنایت فرماید. اگر خداوند خواست ما هم در عملیات شرکت خواهیم کرد. یقیناً این بار نیز مانند همیشه خون های پاکی بر زمین خواهد ریخت و انسان های شریفی به محضر قرب حق راه خواهند یافت و باز خواهران و مادران و پدران و برادران و فرزندانی دیگر در سوگ عزیزانشان به عزا خواهند نشست و باز خون های برای خدا ریخته شده شهیدان نهال انقلاب اسلامی را آبیاری خواهد کرد و نونهالان جدیدی خواهند رویانید و شیرمردان دیگری را روانه میدان خواهد کرد و عاشقان دیگری را گریزان به دشت و صحرای خونبار خوزستان و انسان های خفته دیگری را بیدار و آلودگان دیگری را پاک و ظلمت های دیگری را به روشنایی و نشستگان دیگری را به قیام و مایوسان دیگری را امیدوار و دربندان دیگری را آزاد و مستان دیگری را هوشیار و دشمنان دیگری را دوست و دودلان دیگری را یکدل و عاشقان دنیای دیگری را دوستدار آخرت و بی تفاوتان دیگری را جدی و دشمنان انقلاب دیگری را دوستدار انقلاب و یاران دیگری را بی یار و... خواهد نمود.
و در این بیان باید تسلیت و تبریکش را به آن پیر روشندل و آن که این همه آوازه از اوست و هم آن که تن های مرده ها را حیات بخشید و آب های گندیده را در گودال کویر به دریای حیات طیبه متصل کرد و خون دل خورد و پیر شد و دلش به درد آمد و هر چند صباح خروشی دیگر و فریادی دگر که آن وارثان تن های چاک چاک و آن وارثان خون مصطفی و وارثان خون های ریخته شده در سیاه چال ها و ای شاهدان بدن پاره پاره دستغیب و ای ناظران پیکر خون آلود مطهری پاره تن و حاصل عمرم با ره آورد رسول الله(ص) چه می کنید؟ و کربلای حسینی در زیر چکمه شیادان و یاران حسین(ع) در گوشه های زندان های بغداد و شیعیان مظلوم علی(ع) در جنوب لبنان در زیر سلاح های مرگبار اسرائیل جنایتکار و تن های پاک فرزندان من بر روی میدان های مین دشمن خدا و در میان دشت تفتیده خوزستان و نوعروسانشان و کوچک فرزند آن در عزای پدر و مولای من ولی عصر(عج) هر روز در ماتم رفتن عزیزی دگر و .... شما چه می کنید؟
واماما! وای بر ما اگر قلب تو را به درد آورده باشیم و تو را تنها گذاشته باشیم اگر چه نام تو را هر روز و شب بر لب داشته ایم! بر تو تسلیت باد و تبریک ای آیت بزرگ حق و ای جان مومنان و ای پناه بی پناهان! از این شهیدان و یاران به حق پیوسته ات.
و آن دم که صبح بدمد و خورشید بر تن های بر زمین افتاده بتابد! آفتاب چه خواهد دید؟ میدانی چه؟ عاشقانی در وصل یار فدا شده و به وصال رسیده رهرو پیوسته! و جنایتکارانی سرخوش از این جنایت! و آن دم ذره ذره عالم بر این همه گذشت آفرین خواهد گفت و بار دیگر حلقه های چشم محرومین در عزای از دست دادن دردمندانی دیگر پر آب خواهد شد و ملائک در حیران و خداوند به آنان خطاب خواهد کرد که :
"إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ "(آری ملائک می بیند چه سان پر می زنند و چه سان پر می کنند؟)
و آن دم که شب بیاید براستی آیا کسی بر کلبه پدر پیر شهید و مادر به عزا نشسته اش گذر خواهد کرد و ملائک فرو آیند و نوید دهند که ای سرغم به زانوی عزا گرفتگان مگر نخوانده اید که:
« وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ»
و ای شهیدان سوگند به نفس های آخرتان و سوگند به قلوب مصفا و به حق پیوسته تان و سوگند به آن لحظه جان دادن تان که بر صراط شما خواهیم ماند و یاد شما و راه شما را در گوشه دل تا ابد زنده نگه خواهیم داشت و ان شاءالله شما را در جنت عالیه دیدار خواهیم نمود. به امید آن روز و توفیق حق بر تداوم مرام شهیدان
شما را و همه دیگر برادران را به خدای متعال می سپارم.
سیداحمد رحیمی
01 ارديبهشت 1403 / 11 شوال 1445 / 2024-Apr-20