Menu
صفحه اول
|
اخبار
|
جستجوي شهدا
|
توليدات كنگره
|
درباره ما
|
ارتباط با ما
|
حميد اكابر
نام پدر :
بهروز
دانشگاه :
دانشگاه شيراز
مقطع تحصيلي :
كارداني
رشته تحصيلي :
اتومكانيك
مكان تولد :
سبزوار (خراسان رضوي)
تاريخ تولد :
1344/11/19
تاريخ شهادت :
1365/10/21
مكان شهادت :
شلمچه
عمليات :
كربلاي 5
زندگي نامه
خاطرات
وصيت نامه
آثار
نامه
اسناد شهيد
عكس
صوت و فيلم
خاطرات همرزم شهيد حميد اكابر
راوي :
همرزم شهيد
*انگيزه ي ايشان از رفتن به جبهه جهاد در راه خدا و اثبات نظام اسلامي بود. ايشان همواره ديگران را تا پايان كارهايشان ياري مي كردند. به نماز جماعت و شركت در جلسات و مراسم هاي مذهبي بسيار مقيد بودند.
ايشان بسيار صبور، ثابت قدم، شجاع، مسئوليت پذير و مطيع در امر ولايت بودند. دانشجويي بود متعهد. آن قدر كه گفتار امام در دل و جان ايشان نقش مي بست. ايشان هميشه آرزو داشت به كربلا برود و هميشه خواهان طول عمر امام امت بود.
*شب قبل از عمليات كربلاي 4 با تمام بچه ها دعاي توسل خوانديم و به راز و نياز با خدا پرداختيم و سپس وداع آخر را باهم انجام داديم و خوابيديم . صبح حميدرضا اومد پيش من و گفت: جعفر ميدوني ديشب چه خوابي ديدم؟ گفتم: تعريف كن. گفت: خواب ديدم يك گنجشك توي دستم بود كه خيلي تلاش مي كرد پرواز كند ولي نتوانست و من از خواب بيدار شدم. اما من كه در آن زمان قادر به درك اين مفهوم نبودم با زبان عاميانه گفتم: حميدرضا اين خواب بوده و احتمالا چون به طرف چپ خوابيدي همچين خوابي ديدي.
آن روز ما كاملا آماده بوديم اما از اتوبوس ها خبري نشد و اين حالت تا2 روز ادامه داشت تا اين كه فهميديم عمليات لو رفته و بچه ها را به پادگان حميديه برده اند و به پادگان شهيد برونسي نياوردند تا اين خبر باعث تضعيف روحيه ي بچه ها نشود. بعد از يكي دو روز كه از اين جريان گذشت آقاي فخرالدين حجازي امدند و سخنراني كردند و بعد از ايشان سردار بزرگ اسلام آقاي فرومندي شروع به صحبت كرد و گفت: اين آخرين سخنراني من خواهد بود و همين طور هم شد ايشان هم شهيد شدند. بعد از چند روز كه دوباره بحث عمليات شروع شد باز هم همان دعا و نيايش وداع انجام شد و ما خوابيديم. صبح شهيدحميد رضا درست در همان جاي قبلي بدون ذره اي تفاوت و تغيير ايستاد و گفت: جعفر يادته شب عمليات كربلاي 4 درست همين جا برايت جريان يك خواب رو تعريف كردم؟ گفتم: بله. گفت: همان گنجشك مثل ماهي از دستم پرواز كرد.گفتم: مي خواي شهيد بشي. گفت: مي دانم. گفتم: در زير خروارها خاك پنهان ميشي. گفت: اين رو هم ميدونم. گفتم: ناراحت نيستی؟ با خنده گفت: نه چرا ناراحت باشم. من با دقت به چهره ي ايشان نگاه كردم شاداب بود مثل ماه كامل.
نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن
01 ارديبهشت 1403 / 11 شوال 1445 / 2024-Apr-20
شهدای امروز
سيدحسين ديباج
شهاب الدين اربابي
غلامرضا داورزني مقدم
سيدحميدرضا فراشباشي آستانه
بهزاد چشمي
حميد رباني نوغاني
برگزیده ها
امير حسين پور
مشاهده اطلاعات شهید
پوريا خوشنام
مشاهده اطلاعات شهید
غلامرضا بامدي
مشاهده اطلاعات شهید
فرماندهان شهید دانشجو
ناصر فولادي
غلامحسين بسطامي
مسعود آخوندي
عليرضا عاصمي
غلامعلي پيچك
سيداحمد رحيمي
عليرضا موحد دانش
عباس محمدوراميني
سيدمحمدحسين علم الهدي
علي هاشمي مويلحه
محمود شهبازي
محسن وزوايي
غلامحسين (حسن) افشردي(باقري)
جاويدالاثر احمد متوسليان
Scroll