سيدمجيد احسن اصفهاني
دانشگاه : صنعتي اصفهان
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : برق الكترونيك
مكان تولد : اصفهان (اصفهان)
تاريخ تولد : 1342/04/01
تاريخ شهادت : 1362/12/12
مكان شهادت : جزيره مجنون
عمليات : خيبر
خاطره برادر شهید سید مجید احسن اصفهانی
راوي : برادر شهيد

* بار اولی که مجید قصد جبهه و نبرد کرد با ساکی پر از کتاب و جزوه های مهم درسی راهی جبهه شد. او پشتکار و علاقه ی بسیار زیادی نسبت به درسهایش داشت و در همین جبهه بود که با تمام مسئولیت هایش درس می خواند و نهایتا در سال 1362 با بازگشایی دانشگاه ها در رشته ی مهندسی برق– الکترونیک دانشگاه صنعتی پذیرفته شد و در ترم یکم دانشگاه، درسهای دشوار ریاضی و فیزیک را با بالاترین نمره ی کلاس امتحان داد و گذراند.

* زمانی که مجید نسبت به انقلاب احساس وظیفه و ادای دین کرد به عضویت مخابرات سپاه درآمد و به صورتی نیمه وقت در آن جا مورد تعلیم قرار گرفت.. اما بعدها عضو تمام وقت سپاه پاسداران شد و از آن پس برای خدمت به قرارگاه های متفاوت رفت و همان اصول تعلیم دیده را در مرکز مخابرات جبهه وابسته به ارتش و مرکز مخابرات لشکر امام حسین(ع)آموزش می داد.

* مجید هر وقت مرخصی می آمد، برخود واجب می دید که 5-10 نفر از هم محله ای ها، هم مسجدی ها، دوستان و آشنایان را با خود به جبهه ببرد و آنها را به رفتن در این راه تشویق می کرد.

* بزرگترین ویژگی مجید شجاعت و نترسی او بود و هیچ وقت از یاد نمی برم خاطره ای را که خود مجید برایم تعریف کرد. مجید از افراد اطلاعات و عملیات جبهه بود و افرادی که در این سمت کار می کنند باید از دقت عمل، هوشیاری و شجاعت بسیاری برخوردار باشند و مجید همه ی اینها را با قوت داشت.

ربعدها خود مجید برایم تعریف کرد که در آخرین روزهای شناسایی برای عملیاتی، به فاصله ی چندمتری مرز عراقی ها و حتی خود آنها، قرار می گیرند. مجید می گفت یک ماشین با چند سرنشین عراقی و البته مسلح در همان حوالی چرخ می زدند که انگار به صورتی نامحسوس متوجه ما شده بودند. یکی از آنها با دست روی ماشه و بسیار محتاط قدم به قدم فاصله ی بیست متری، ده متری و پنج متری ما قرار می گرفت و همه جا را می پایید. نفس حبس کرده بودیم. دستم روی کلاش، که اگر حرکتی کند بزنم که ناگهان از همان فاصله بازگشت و به خیر گذشت.

مجید این قدر شجاع بود که اجازه ندهد، دشمن به حضور او و همراهانش آگاه شود و مهمتر آن که نتیجه ی دو سه ماه فعالیت اطلاعات عملیات آنها برای دشمنان فاش شود.

* مجید در همه ی مسائل زندگی و همه ی زمینه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و بویژه در زمینه ی علمی و درسی بسیار عمیق و نکته سنج بود و مسائل را با ژرف نگری بسیار برای خود حلاجی و به دیگران تلقین می کرد و می فهماند.

* من به جرأت می توانم بگویم که مجید دارای حکمت بود و شرح صدر زیادی در رویارویی با مشکلات از خود نشان می داد. حرفهایش همیشه تأثیرگذار و یکی بود و هیچ گاه حرفی و کلامی نسنجیده از زبان او نشنیدم. همیشه در مورد کارهایش، نظری عمیق و دلایلی کافی داشت.

* مجید عادت داشت شبهای عملیات به سنگر دوستان و نزدیکانی که در بخشهای غیر نظامی کار می کردند، سر می زد و به آنها رسیدگی می کرد و می گفت: بچه ها امشب شب خونه تکونیه، باید صاف، صاف شیم، بذاریم، بریم ...

یادم می آید در شب عملیاتی من و مجید روبوسی کردیم و با هم گپی زدیم و از هم جدا شدیم و هر کدام در جایگاه ویژه ی خودمان قرار گرفتیم. نیروهای دشمن شدیدا حمله می کرد و دوستان ما یکی پس از دیگری شهید می شدند و ما جلو می رفتیم تا محاصره ی دشمن و پیروزی و من در این فکر بودم که خدایا مجید زنده است؟! شهید شده ؟! کجاست ؟! که ناگهان در میان آن همه سیاهی مجید را با همان لباس سفید بافتنی زیبا با کلاش روی بازویش دیدم. (سید مجید در جبهه بدون لباس نظامی و با همان لباسهای خودش در جبهه می چرخید و کار می کرد.) این قدر از دیدنش خوشحال شدم که به طرفش دویدم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. این هم از آخرین آغوش یک برادر، برادر کوچکش را.

مجید دیگر نمی توانست بماند. آرام و قرار نداشت. سیدمجید خانه ی دلش را تکاند و صاف کرد و زلال شد و دل باخت تا عملیات خیبر. در منطقه ی طلاییه به همراه دوستان اطلاعات عملیاتی اش در لشکر امام حسین(ع)جان خود را، عزیزترین نعمتی که در دل داشت، عاشقانه و عارفانه بخشید.

نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.