عليرضا شهرياري
نام پدر : حاجي
دانشگاه : دانشگاه سيستان و بلوچستان
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : جغرافيا
مكان تولد : گرگان (گلستان)
تاريخ تولد : 1353/06/30
تاريخ شهادت : 1386/09/22
مكان شهادت : ايرانشهر
خاطرات مادر شهيد عليرضا شهرياري
راوي : مادر شهيد

متن ادبی در مورد خاطرات مادر از زمان شهادت فرزندش

آسمان تاریک رنگ باخت . با صدای اذان صبح بود که تکان خورد و به اطراف نگاه کرد، انگار از جایی دور آمده بود. شب گذشته در رویایی عجیب، دیده بود که دو پرستو پروازکنان وارد اتاقش شدند و می چرخیدند و از شخصی ناشناس سوال می کند که این پرنده ها چگونه وارد اینجا شدند؟ او در جوابش می گوید : این دو پرستو از طرف امام حسین (ع) به نزد تو آمدند . هر چه اندیشید تعبیری برای آن نیافت.

نماز صبح را خواند و مشغول خواندن دعا و زیارت عاشورا شد. سپیدی صبح کم کم فضای اتاق را پر کرد و سجاده اش را جمع کرد تا صبحانه ی بچه ها را حاضر کند . در همین حین دوباره فکرش به رویایی نیمه

شبش معطوف شد ، اضطراب عجیبی قلبش را فشرد . بچه ها یکی یکی سر سفره صبحانه نشستند و از حالات او متعجب شدند، در همین افکار غوطه ور بود که صدای زنگ خانه سکوت را شکست. دخترش بلند شد و به طرف حیاط رفت تا در را باز کرد. زن همسایه بود که فوراً وارد شد و یک راست سراغ مادرش را گرفت، از شدت گریه چشمانش متورم شده بود، داخل شد و نشست. برایش چای ریخت و گفت : چیزی شده که اینقدر پریشان احوالی؟ همسایه قادر به حرف زدن نبود و مرتب بغضش را فرو می خورد، بعد از گذشت چند دقیقه و مقدمه چینی ، بلاخره زبان گشود و گفت : امروز صبح ساعت ۴ علیرضا به آرزوی همیشگی خود رسید .

حال غریبی پیدا کرد، از جایش بلند شد و با چشم گریان و یک دنیا هول و ولا پرسید: امکان ندارد او به این راحتی ما و تنها فرزندش را تنها بگذارد. همسرش چشم به راه اوست، نه ممکن نیست به این سادگی او را از دست بدهم او همه هستی ماست، او دیگر نه چیزی می دید و نه چیزی می شنید . باورش برایش سخت بود، به یاد آورد که او چگونه والدینش را می پرستید و اعضای خانواده وابستگی خاصی به او داشتند و با وجود زندگی مشترک خود همواره در تأمین مخارج خواهر و برادرش پیش قدم بود و تحصیل و پیشرفت آنان بزرگترین دلخوشی او به شمار می رفت. ناخودآگاه یاد رویای شبانه اش افتاد، یعنی دو پرستو خبر شهادت جگر گوشه اش را آورده بودند؟ نه غیر ممکن است او هرگز آنها را ترک نکرده است. سریع خود را به یکی از اتاقهای خانه رساند و شروع به گریه کرد، نمی خواست کسی چشمهای گریان او را ببیند، باید همه می فهمیدند که او مادر شهید است و استقامت و صلابت او می توانست برای دیگران الگو باشد .

شبی که قرار بود جنازه فرزندش را بیاورند ، یک قرص آرام بخش خورد و خوابید. چشمانش را که بست دیگر چیزی نفهمید، با صدای قرآن بود که از خواب بیدار شد. هنوز گیج و منگ بود با خود فکر کرد: من کجام؟ می خواهم چیکار کنم؟ کم کم صدای قرآن به یادش آورد که چه اتفاقی افتاده. در صدای قاری حزنی بود که او را آرام می کرد، ناگهان احساس کرد یک نفر دستش را گرفت و از جا بلند کرد، دلش می خواست فریاد بزند: « من تنها نیستم ». نه ، تنها نبود. مطمئن بود کسی دارد به اوکمک می کند .

بعد از نماز ، اقوام کم کم به منزل آنها آمدند تا مراسم آغاز شود و او لحظه شماری می کرد تا زودتر فرزندش را در آغوش بگیرد. جنازه را آوردند و داخل یک اتاق قرار دادند. خدایا این همان فضایی بود که قبلاً درخواب دیده بود.همه رفتند و فقط او ماند و پسرش. با ناله گفت: عیلرضا جان از خدا بخواه به من صبر بده و در تمام عمرم به یاد ارزش ها و اهداف تو باشم. بعد سرش را روی صورتش گذشت و آرام گفت : در تمام لحظات زندگی ما حضور داشته باش و برایمان دعا کن .

نسیم سردی به صورت تکیده مادر وزید و از جایش بلند شد و بدون آنکه قطره ای اشک بریزد .

نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.