بسم الله الرحمن الرحيم
در سال 1344 گلي در بوستان عباد قلي صفاري در صغاد شهرستان آباده شکفته مي شود. که نامش را ماشاء الله مي گذارند . بوستاني که سايه اي از مهرباني و ديانت به آن آرامش و زيبايي مي بخشيده است و خدا در همه ثانيه هاي آن حضور دارد. ماشاء الله در سن 7 سالگي پاي به مدرسه نهاده است تا ابتدايي ترين الفباي زندگي روشن بينانه را ياد بگيرد و علاقه شديد او به تحصيل دانش و کسب علم باعث شد تا به دانشگاه برود و در آن جا مشغول کسب علم شود و تربيت معلم را انتخاب کرد. و دانشجو بود که روزهاي پر شور و انقلاب هم شروع مي شد. او شب ها را با پخش اعلاميه هاي زندگي ساز امام به صبح روشن مي رساند و روزها در درياي انسان ها موج آفريني کرده و به ساحل کمال نزديک تر مي شود. و در همين جنگ تمام عيار از آخرين روز شهريور 1358 در مرزهاي ايران جاوادن زبانه مي کشد جنگي کشنده و سنگين و نا برابر در مرزهاي کشور شعله ور شده و آتش سوزنده اش بسيار کسان را به خاک و خون مي کشاند. اين رزمنده هم در کنار ياران اندکش در 1365/10/04 آخرين زمزمه هاي مقاومت را با ديدار مولايش به پايان رساند و به عرش پر مي کشد.