سيدضياءالدين اسدي نوغابي
نام پدر : عبدالله
دانشگاه : فردوسي مشهد
مقطع تحصيلي : كارداني
رشته تحصيلي : جوشكاري
مكان تولد : تربت جام - روستاي موسي آباد (خراسان رضوي)
تاريخ تولد : 1345/02/01
تاريخ شهادت : 1368/11/13
مكان شهادت : مشهد

شهید ضیاءالدین اسدی نوقابی فرزند عبدالله در بهار سال 1345 هجری شمسی اولین شب اردیبهشت ماه در روستای موسی آباد تربت جام در یک خانه گلی روستایی دیده به جهان گشود. وقتی پدر که به دنبال پیرزن مامای ده رفته بود با عجله به خانه برگشت خانه را روشن تر دید چرا که نوزاد پسرش به دنیا آمده بود و در کنار مادر مریض خوابیده بود. برای پدر و مادر لحظه ای پرشکوه بود چرا که او آمده بود، پسرشان فرزندی با چشمان آبی و روحانی و نورانی بود. از این رو پدر سربازش که به شدت مذهبی بود تا جایی که در بین همکاران و روستاییان به پیغمبر نامرسل معروف شده بود او را ضیاءالدین نام نهاد. شهید ضیاءالدین دوران طفولیت را در کنار پدر و مادر و خواهر بزرگ تر خود و در محیطی ساده و بی آلایش گذراند. وقتی به دبستان رسیده بود متوجه ظلمی که به جرم دیانت و درست کاری در حق پدرش و امثال وی اعمال شده بود گردیده و از همان اوان کودکی به فساد و جور و ستم دستگاه شاهنشاهی واقف شده بود گردیده و از همان اوان بارها از پدر در این باب سئوال می کرد و هر بار پدر و مادر مهربانش پاسخ لازم را داده و او را به توکل به الله رهنمود کردند. بدین طریق شهید ضیاءالدین دوران دبستان را در سقز سپری کرد و مرتبا به همراهی پدر در مجالس وعظ که در مساجد سقز برگزار می گردید شرکت می کرد تا این که در آغاز حرکت جدید انقلاب اسلامی در سال 1356 دستگاه ترجیح داد پرسنل متدین و مسجد را از منطقه محروم کردستان که زمینه مساعدی در به خطر انداختن منافع دستگاه شاهنشاهی داشتند را از محل مذکور دور نگه دارد لذا در تیرماه همان سال ضیاء به اتفاق خانواده اش به مشهد آمد و در مهرماه همان سال تحصیلات راهنمایی را در مدرسه راهنمایی تحصیلی صفا اصفهانی مشهد شروع کرد. اعتقادات مذهبی وی به قدری بود که بارها به حضور معلمین زن بدحجاب در کلاس درس معترض شده بود که با عکس العمل بعضی از مسئولین مدرسه و مؤاخذه آن ها مواجه شده بود. این نوجوان مسلمان و متعصب و واقع بین به خواهران بزرگ تر و کوچک تر خود مسائل مربوط به حجاب اسلامی را با رأفت تأکید می کرد، حتی به اقوام و آشنایان. با آغاز انقلاب به صورت همه جانبه آن در سال 1357 شهید همراهی سایر دانش آموزان در راهپیمایی های مختلف علیه رژیم مجدانه شرکت می جست. با پیروزی و شکوفایی انقلاب اسلامی شهید ضیاءالدین چون گلی خوشبو عطر ناشی از اسلام را هر چه بیش تر در محیط خانه و کوچه و فامیل منتشر می ساخت تا جایی که دوستان را به تحسین و دشمنان را به خشم می آورد. پس از انقلاب شهید که حالا هنرجوی هنرستان صنعتی بود فعالانه در انجمن اسلامی هنرستان و همزمان در پایگاه مسجدالرضا(ع) حضوری مستدام و خستگی ناپذیز داشت. او خود را فرزند و پیرو پیر جماران در رهبری انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رضوان الله تعلی علیه می دانست و بر اساس همین باور با وجودی که تنها فرزند ذکور خانواده هم بود در سال 1361 برای اولین بار پس از گذراندن دوره آموزشی نظامی در پادگان بسیج بجنورد به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در دو عملیات والفجر مقدماتی و والفجر1 شرکت داشت. پس از بازگشت از این مأموریت شش ماهه باز هم در رابطه با جبهه و همزمان درسش فعال بود و اکثرا مطالعه دروسش در پایگاه مسجدالرضا صورت می گرفت. در سال 1364 هنگامی که سال چهارم هنرستان بود برای بار دوم به عنوان تخریب چی به تیپ ویژه شهدا در کردستان پیوست و مدت 3 ماه در منطقه به مبارزه با دشمنان خارجی و داخلی اسلام ادامه داد پس از بازگشت همزمان موفق به اخذ دیپلم و پذیرفته شدن در رشته کاردانی جوشکاری دانشکده فنی مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد شد. اما حجم زیاد دروس دانشکده هم نتوانست قلب مملو از عشق امامش را سرگرم خودش کند چرا که هنوز چندی از حضورش در دانشکده نگذشته بود که برای سومین بار در سال 1365 به سمت جبهه های حق علیه باطل شتافت. او ابتدا به اهواز و سپس به غرب مهران اعزام گردید. در تاریخ 1365/3/4 در همین منطقه در بمباران توسط گاز خردل از ناحیه سینه و صورت و چشم مجروح گردید که طبق پرونده پزشکی آسیب دیدگی وی میزان 40% تشخیص و تحت نظر پزشک معالج قرار گرفت و بدین ترتیب قلب بزرگش که مملو عشق به اسلام و رهبری بود تحت تأثیر مواد شیمیایی روز به روز بر شدت ضایعاتش افزوده می گردید و او هیچ نمی گفت چرا که مکتبش به او صبر و تحمل را آموخته بود. شهید بزرگوار دیگر آن توان قبلی را نداشت اما هرگز کسی از او گله و شکایتی ندید و نیز او بود که در همین شرایط به دیگران روحیه می داد و باز هم درسش را مجدانه پیگیری می کرد و حتی در سال 1367 طرح شش ماهه دانشجویی خود را در سنندج گذراند. پس از بازگشت مقاومت بدنش به تدریج رو به نقصان می گذاشت و او باز هم هیچ نمی گفت چرا که بعدا با توجه به وصیت نامه اش که تنظیم کرده بود (با توجه به گفته های پزشک معالجش) معلوم شد که او هر لحظه منتظر نوشیدن شربت گوارای شهادت بوده ولی هرگز روحیه خود را نباخت و همچنان عاشقانه در جبهه مبارزه با باطل کوشا بود و با عشق به الله و اسلام و مسلمین همچون زمان فیزیکی حیات امام از معشوق خود، انقلاب و رهبری جدید با علاقه حمایت و سخن می گفت و همواره اقوام و دوستان محصل و دانشجوی خود را تشویق به تزکیه و تهذیب و علم و دانش می کرد و خود تا دو روز قبل از شهادتش هرگز از جهد و کوشش در درس و فراگیری علم و معرفت دست نکشید. وی در تاریخ 68/11/11 موفق به اتمام تحصیل دانشگاهی شد(تصویه نکردند) و دو روز بعد یعنی در عصر روز جمعه 68/11/13 در دومین روز از دهه مبارک فجر روح بزرگش که دیگر تحمل محبس تن فانی را نداشت به ملکوت اعلی پر کشید و لاله ای تازه در خونین لاله زار همیشه جاویدان انقلاب اسلامی ایران روئید و او که یگانه فرزند ذکور خانواده اش بود بار سفر ابدی به سوی محفل معشوق و دوستان شهیدش رفت.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.