بعد از ظهر دهمین روز از دوّمین ماه بهاران سال 1346 بود که در آبندانسر قائمشهر شکوفه ای روئید عطرانگیزتر از تمامی شکوفه های روئیده برتن تمامی شاخساران ان دیار این شکوفه عطر انگیز روح نواز کسی نبود جز شهید عالی مقام شرف الدّین قلی نژاد.
وی که تحصیلات مقدّماتی و راهنمایی خویش را در دبستان شهید بزرگوار محسن مبینی و مدرسه راهنمایی شهید جاودانه تاریخ، مدرّس قائم محلّه به پایان رسانیده بود. درسال سوّم راهنمایی مشغول ادامه تحصیلات خود بود که علی- رغم کمیِ سن چون یاران باوفای اباعبدالله الحسین به فریاد "هَل مِن ناصِرٍ حُسِینی" روزگار لبّیک گفت واز طرف کمیته انقلاب اسلامی قائم شهر راهی دیار جنگ حق علیه باطل شد.
شهید نامدار شهر هماره استوار قائم شهر که به راستی آبرو و شرف و اعتبار دین خدا بود طی سال های 1361 تا 1363 سه بار با کاروان عاشقان سالار کربلا همسفر شد و در جبهه های جنگ و شرف و ابروی اسلام و قرآن به دفاع از مرز های میهن اسلامی و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت اما وقتی برای چهارمین بار شهید شرف الدّین قدم در میعادگاه یاران جانبازامام خمینی و این بار هورالعظیم نهاد، مورد اصابت ترکش قرار گرفت و در حالی که از ناحیه شکم سخت مجروح و دردمند بود برای مداوا و بهبود جراحات وارده به پشت جبهه منتقل شد.
شهید عزیزمان در پشت جبهه نیز دست از مبارزه بر نمی داشت امّا این بار مبارزه با جهل و بی سوادی را تا اخذ مدرک دیپلم در دبیرستان شهید مطهّری ادامه داد و در سال1366 وی در آزمون ورودی «دانشگاه علوم اسلامی رضوی» شهر سلطان دین مشهد مقدس در رشته الهیات و معارف اسلامی پذیرفته شد امّا او به این نیز بسنده نکرد و برای پنجمین و ششمین بار نیز حضور در سنگر ستیز علیه باطل را به حضور در سنگر دانش ترجیح داد چرا که شرف الدّین واقف بود دشمن علیه انقلاب عربده می کشد و برای حضور در سنگر دانش و علم مجالی نیست و یا لااقل هم این باید و هم آن.
این فرزند پاک قائم شهر که تمامی دوران تحصیل خود را درمدارسی گذرانده بود که نام شهید آن را آذین بسته است. در بار ششم حضور در جبهه که این بار شلمچه مقدس بود در چهارمین روز از سوّمین ماه بهاران سال 1367خلعت شهادت را بر قامت بلندش احساس کرد وبا لبانی چون لبان تشنه سرور شهداء امام حسین(ع) زمزمه عاشقانه "السَّلامُ علَیک یا ابا عَبدِاللهَ الحُسَین" او فضای شلمچه را عطرآگین ساخته بود و در صحرای خونین شلمچه جان به جان آفرین تسلیم کرد.
اما دریغ و درد که پیکر پاک و مطهّرش مدتی از نظرها دور ماند. شاید او که میلادش در بهاران بود و هجرتش نیز در بهاران می دانست که وقتی بهار می رود؛ همه چیز خود را با خود می برد اما خدای شهیدان و معبود پاک عابدی چونان شرف الدّین نخواست که هجران پیکر پاکش دل ها را به زجرکشاند و چشم ها را به خون و این بار سرانجام پس از 4 ماه پیکر شهید والا مقام شرف الدّین قلی نژاد در زیر خاک های شلمچه پیدا شد و طی مراسمی باشکوه و به یادماندنی در گلزار شهدای آبندانسر به خاک سپرده شد.