حميدرضا قنبرپور
نام پدر : قنبر
دانشگاه : علم و صنعت تهران
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : مهندسي عمران
مكان تولد : بهشهر (مازندران)
تاريخ تولد : 1344
تاريخ شهادت : 1365/11/03
مكان شهادت : شلمچه
عمليات : كربلاي 5

شهید حمیدرضا قنبرپور در سال 1344 و در میان خانواده ای پر جمعیت در بهشهر چشم به جهان گشود. در کودکی در حادثه ی تصادف اتومبیل از ناحیه سر به شدت مصدوم شد و امیدی به زنده ماندن او نبود. پدرش بر بالینش مضطرب و نگران بود و دست به دعا برداشت. در همین حوالی مامورین شهربانی برای تسلیم شکایت نزد پدر رفتند ولی پدر گفت که من شکایی ندارم و راننده تاکسی را آزاد نمود. سرنوشت او را به کانون گرم خانواده بازگرداند. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه کمال الملک طی می کند و همگام با تحصیل در مدرسه راه و رسم عشق را می آموزد و در مسجد و جلسه ها جانش را با معارف اسلامی شستشو می دهد. دوره متوسطه را در دبیرستان شهید رجائی سپری کرد و در این دبیرستان عضو انجمن اسلامی دانش آموزان و از فعال ترین عناصر دبیرستان در دوران انقلاب بود. در تمام دوران تحصیل از شاگردان خوب مدرسه بود. عاشق کتابخانه بود و اوقات فراغت خود را در کتابخانه بسر می برد. انقلاب اسلامی در سال 56 شروع شد او نیز چون دیگر دانش آموزان در تظاهرات ها شرکت فعال داشت و با تمام همت در راه پیروزی انقلاب تلاش می نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با درک ضرورت حفظ انقلاب، با شرکت در اتحادیه انجمن اسلامی دانش آموزان وظیفه خود را در این امر به انجام رسانید و به گفته دوستان شهید در مدت کوتاهی یکی از افراد فعال شورای مرکزی اتحادیه و در کارها یاوری صدیق برای جمع دانش آموزان گردید و خدمات ارزنده ای در جهت اشاعه فرهنگ غنی اسلام و شکوفایی استعداد جوانان ارائه نمود. در دوران انقلاب عضو بسیج بود و در بسیج فعالیت داشت. در ابتدای دوران انقلاب که مردم برای سرنگون کردن رژیم شاه فعالیت داشتند از افرادی بود که برای انقلاب فعالیت می کرد و در این دوران شب ها کم تر بین خانواده دیده می شد، زیرا شب ها را در خیابان ها سپری می کرد و از انقلاب حراست و پاسداری می کرد. شهید در حین این که در سنگر مدرسه مشغول بود جبهه را هم فراموش نکرده بود. او در سال 62 موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد و با تلاش فراوان توانست در دانشگاه آزاد شاهرود در رشته مهندسی راه و ساختمان قبول شود. یک سال در آن جا درس خواند و متوجه شد که باید متحمل مشکلات فراوان بشود، انصراف داد و دوباره برای تحصیل متحمل رنج فراوان شد تا این که در رشته مهندسی عمران در دانشگاه زاهدان قبول شد، اما باز به علت دوری از خانوده نتوانست تحصیلات خود را در این دانشگاه به پایان برساند و دوباره کنکور داد و در سال 64 توانست در دانشگاه علم و صنعت در رشته مهندسی عمران قبول شود. او می دانست که هدف از رفتن به دانشگاه خدمت به مسلمین و کشور اسلامی است لذا در مقاطع حساس که به جبهه های رزم احتیاج به نیرو خصوصا نیروهای فنی مهندسی داشت راهی میادین مبارزه می شد. او عاشقانه در واحد مهندسی رزمی لشکر ویژه 25 کربلا مشغول خدمت بود و در فاو و جزیره مینو خدمات موثری را تقدیم انقلاب کرد. از ویژگی های بارز او بی توجهی به دنیا و ساده زندگی کردن بود، از این که مردم در فقر و تنگدستی باشند رنج می برد و سعی می کرد زندگی خود را هم سطح آنان کند. گرچه زمانی که دوستانش از او در مورد شهادت می پرسیدند او با خنده و شوخی از آن رد می شد ولی آشکارا بود که روح بزرگشش طاقت ماندن در این دنیا را ندارد و همین روحیه بود که او را وادار می نمود پس از فراغت از یک ماموریت به ماموریت دیگر رود و حتی پس از مجروح شدن در عملیات رمضان، مصرانه به فعالیت خود در جبهه ها ادامه داده و پس از آن نیز در جزیره مینو مشغول خدمت گردید.

شهید پس از عملیات فاو شش ماه در جبهه به سر برد ولی مجدد دست از دانشگاه کشید و با دومین اعزام سپاه محمد(ص) راهی جبهه گردید. عمر گرانبهای شهید کفاف نداد که در دانشگاه موفق به اتمام دوره مهندسی راه و ساختمان گردد ولی با شهادتش در تاریخ 65/11/03 در عملیات کربلای پنج در شلمچه توانست راه رسیدن به خدا را به مردم نشان دهد.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.