يداله صادقي
نام پدر : لطيف
دانشگاه : مركز تربيت معلم بروجرد
مقطع تحصيلي : كارداني
رشته تحصيلي : تربيت معلم
مكان تولد : الشتر (لرستان)
تاريخ تولد : 1344
تاريخ شهادت : 1365/10/10
سمت : معاون گردان
مكان شهادت : شلمچه
عمليات : كربلاي 4

بنام آنكه هستي نام او يافت فلك جنبش زمين آرام از او يافت

زندگي قبول اقبال محبوب است آنچه را كه پيش رو داريد زندگينامه شهيد يداله صادقي است. شهيدي كه خدا را شاهد مي ديد و از همه تعلقات غايب بود و خود را در حضور حق حاضر می دید. شهيدي كه مراحل و مراتب عرفاني طلب و معرفت و عشق و توحيد و استغنا و فنا و بقا را و به تعبيري هفت شهر عشق را براي نيل به كمال و غرق شدن در درياي معرفت پروردگار گذراند شهيدي كه خود را پرتویي از خورشيد حق مي ديد و شوق و اشتياق به حق را در وجود خود پيدا كرد و در غايت، شوق به محبوب او را به قاف قرباني شدن در راه محبوب رساند. نگاه او به دنيا و جهان طوری بود كه همه موجودات را در برابرش جلوه اي از حق مي دانست. او نشانه اي و آيتي بود كه در سال 1344 در روستاي كاظم آباد از توابع شهرستان الشتر در استان لرستان چشم به جهان گشود و در دامن مادري مؤمنه و فداكار پرورش يافت و در سايه و حمايت پدري تزكيه يافت كه از مروجين و معلمين ديني و احكام عملي و قرآن بود و فرزندان خود را از همان كودكي با مذهب شيعه و الگوهاي ديني اين مذهب از جمله پيامبران و امامان آشنا مي كرد و از مبلغين امام و كساني بود كه رساله امام را در زمان محمدرضا شاه پهلوي پخش مي كرد. شهيدي كه مبناي رشد مذهبي و فكري و فرهنگي او در كنار قرآن و احكام اسلام باشد واضح است كه بايد دوران زندگي خود را چگونه سپري كرده باشد. وي دوران تحصيلات ابتدايي خود را در روستاي همجوار كاظم آباد يعني روستاي (نيازآباد) به اتمام رساند و دوران تحصيلات راهنمايي و متوسطه را در شهر الشتر با فعاليت هاي فكری و فرهنگي و اسلامي طي نمود. تا اينكه دشمن متجاوز ما، عراق به تحريك ابرقدرت هاي غرب و شرق بر ايران تاخت و ايشان همجوار ساير جوانان خود را مهياي نبرد با متجاوزان عراقي نمود اما مهيا شدنش را با تزكيه نفس خود بيشتر از قبل شروع كرد و به تعبيري، اول به جهاد اكبر رفت و سراغ جهاد اصغر را گرفت در حالي كه دانشجوي تربيت معلم بود. در سال 1364 در شهرستان بروجرد مشغول تحصيل بود تمام وجود خود را وقف مسائل اسلامي جبهه و جنگ نموده بود. كسي بود كه اگر گفته شود برنامه زندگي خود را اينگونه تعيين كرده بود كه از خانواده هاي شهيد سركشي مي كرد، از فرزندان شهيد و يا از پدر و مادران شهدا صله ارحام را هميشه بجاي مي آورد، كمك به فقيران و مستضعفان را هيچوقت فراموش نمي كرد نسبت به آگاه كردن مردم از احكام شرعي و اسلامي از هيچ تلاشي دريغ نمي ورزيد و هميشه سفارشش اين بود كه زنان بايد حجاب خود را حفظ كنند چرا كه ارزش زن به حجابش است اگر در مجالسي صحبت از غيبت و تهمت بود با بلند شدنش از آن مجلس عملاً اعتراض مي كرد و بيشتر اوقات خود را با خواندن قرآن و مطالعه سپري مي كرد و نماز جماعت را به هيچ وجه ترك نمي كرد حتي نماز صبح را به جماعت در مسجد جامع شهرستان مي خواند و علاقه خاصي به دعا و شب زنده داري و ائمه(ع) داشت و رمز نجات خود را توسل به ادعيه و ائمه مي دانست و تنها آرزويش رسيدن به محبوب و نوشيدن شربت شهادت بود. اگر به جبهه مي رفت و يا در عملياتي شركت مي كرد طوري به ما نشان مي داد كه گوئي اصلاً او در جبهه و عملياتي شركت نداشته است كه ما بعد از طريق دوستانش مي فهميديم. شهيد يداله را ما به وضوح مي ديديم كه وجودش و جسمش كه بسيار نحيف و ظريف شده بود و روحش را قبل از جسم به پرواز درآورده بود و آنقدر شيفته شهادت بود كه ساعت ها به فكر فرو مي رفت به گونه اي كه اگر او را صدا مي زدي تا چندبار متوجه نمي شد .بعد از بارها شركت در عمليات چه در جنوب و چه در غرب؛ در سال 1365 براي حضور بيشترش در جبهه دوره هاي مختلفي در حد فرماندهي گردان را ديده بود و باز ما بي اطلاع بوديم. سرانجام در روز دهم دي ماه سال 1365 در عمليات كربلاي 4 به عنوان نيروي خط شكن و آرپيچي زن گردان بعد از ساعت ها جنگيدن به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و اذان شهادت را بر بلنداي كوه كرامت سر داد و به مدت 9 سال مفقود بودند تا اينكه در تابستان سال 1374 جسد مطهر و بهشتيش را از منطقه عملياتي آورده و در وطنش به خاك سپردند.

نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.