عليرضا وليان
نام پدر : كريم
دانشگاه : علوم پزشكي اصفهان
مقطع تحصيلي : دكترا
رشته تحصيلي : داروسازي
مكان تولد : اليگودرز (لرستان)
تاريخ تولد : 1337/10/19
تاريخ شهادت : 1365/03/02
سمت : فرمانده گروهان - معاونت گردان
مكان شهادت : حاج عمران
عمليات : مقابله با تك عراق

هنگامی که تاریکی شب در برابر سپاه خورشید پس رانده می شد و فلق مژده رهایی از سیاهی و تیرگی را می داد و آوای قرآن و نیایش صبحگاهی حق پرستان زمین از دروازه های آسمان گذر می کرد و گوش جان عرشیان را می نواخت برکات و انوار حق- جل جلاله- بر خانه ای ساده و کوچک تابیدن گرفت و صدای گریه نوزادی با نوای سرور و شادمانی و شکر و سپاس خانواده ای متدین درهم آمیخت و در آن سحرگاه بود که علیرضا متولد شد و به تبرک نام مولایش علی (ع) و مقتدای غریبش امام رضا(ع)  بدین نام خوانده شد.

کودکی شهید علیرضا، متأثر از فضای قدسی و الهی خانه و خانواده، سرشار از عشق به قرآن و نماز و نیایش بود. مادر پارسایش هیچگاه بدون وضو شیر در دهان وی ننهاده بود. پرورشی اینگونه، علیرضای خردسال را مکلف به ادای تکالیف دینی کرده و انجام عبادات را برایش آسان و شیرین ساخته بود. نمازش هیچ گاه ترک نمی شد و با آن اندام کوچکش روزه می گرفت.

انوار غیبی و ملکوتی در ذره ذره وجود او بود که در آن زمان هیچ کودکی مانند او نبود.

با صداقت و گذشت و ایثار با همگان رفتار می کرد. هرگز کسی از او آزرده نمی شد. با تمام سجایای اخلاقی که داشت؛ زبانزد اهل فامیل و غریبه بود. تحصیلش را در مقاطع ابتدایی و دبیرستان با موفقیت تمام ادامه داد تا جایی که یک سال زودتر از هم دوره ای هایش (به صورت جهشی) با بهترین معدل به پایان رساند.

راستی، گذشت و ازخودگذشتگی صفاتی بود که شهید علیرضا از کودکی تا لحظه لقای پروردگارش بدان ها متصف بود و خویشان و آشنایان وی را به آن خصایل می شناختند و می ستودند.

یار و مددکار همه بود خصوصا از نیازمندان دستگیری می کرد. همه او را یکی از آمران معروف و ناهیان از منکر می شناختند همه را از خانه و خانواده تا هم شاگردی و دوست و فامیل به برپایی نماز و خواندن قرآن و انجام کار نیک تشویق و تحریض می کرد. شور و عشق شگفت آوری به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) داشت. آرامش دل را در مسجد می جست و میافت.

در طول تحصیل هرگز از اسلام و حقانیت اسلام فاصله نگرفت. در رژیم ستم شاهی پهلوی با نیروهای انقلابی و مسلمان آن زمان ارتباط و همکاری داشت. علی رغم تدابیر شدید امنیتی حاکم؛ اعلامیه های حضرت امام را در بین اقشار مختلف مردم منتشر می ساخت. به همین دلیل توسط ساواک تحت تعقیب بود ولی هیچ چیز از اراده مصمم او و علاقه شدید او نسبت به امام و اسلام نمی کاست.

علیرضا در زندگی این جهانی خویش تلاشگر و مجاهدی خستگی ناپذیر بود. شایسته است او در دو زمینه کسب دانش و جهاد با دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی پیشتاز بود.

موفقیت علیرضا در دوران دبستان و دبیرستان زبانزد خاص و عام بود هم شاگردی هایش در یادگیری دروس از یاری وی بهره مند می شدند. دوره دبیرستان را با اخذ دو دیپلم ریاضی و طبیعی به پایان برد و همان سال در آزمون ورودی دانشگاه ها شرکت کرد و در رشته پزشکی سهمیه ارتش پذیرفته شد. اما از آنجا که او کسب مدارج و مدارک علمی را برای خدمت به مردم وطن خویش می خواست، عضویت ارتش شاه و نظامیگری را با روحیه خویش سازگار ندید از ادامه تحصیل انصراف داد. به همین ترتیب در سه آزمون پیاپی دیگر شرکت کرد و در رشته های علوم آزمایشگاهی، فیزیک و داروسازی پذیرفته شد. که سرانجام در داروسازی دانشگاه اصفهان مشغول به تحصیل شد.

با پیروزی انقلاب اسلامی بار مسئولیت خویش را سنگین تر می دید و همه وجود خود را وقف پاسداری و نگاهبانی این نهال نوپا کرد. آغاز جنگ تحمیلی آرام و قرار از کف علیرضا ربود و او را به جبهه ها کشاند. گوش به فرمان امام و مرادش در پهنای جبهه ها از کوهستان های بلند و پربرف غرب تا دشت های تفتیده و سوزان جنوب را از حضور خویش پر ساخته بود. وی آنچنان شیفته فضای عطرآگین جبهه ها بود که لحظه ای پشت جبهه ماندن را تاب نمی آورد.

در عملیات بیت المقدس این فرمانده خستگی ناپذیر به شدت مجروح شد و از ناحیه دست چپ به درجه جانبازی نائل گردید. اما با اندکی بهبودی دوباره به جبهه برگشت.

حضور فعالانه علیرضا در دو جبهه جنگ و تحصیل بسیاری از اقشار مردم بخصوص قشر تحصیلکرده را تحت تأثیر قرار می داد.

متانت، شرف، ارجمندی و مجد علی هنوز در وجب وجب خاک غرب و جنوب و دانشگاه اصفهان مشهود است. او از هیچکس و هیچ نیروئی ماسوی الله باکی نداشت و هدفش را که همان لقای محبوب و اجرای معروف و ترک منکر بود، دنبال می کرد.

علیرضا شخص نبود شخصیت خدائی بود، شعله عشق به معبود و لقای او در ذره ذره وجود او زبانه می کشید.

نماز علی، دعای علی، وقار و متانت علی، سخن علی، راه علی همه و همه گویای این واقعیت بودند که او متعلق به دنیای ماده نبود. او دنباله رو رسالت خونین حسین (ع) بود. اخلاص را، احسان را نفاق را، حفظ حیثیت و آبرو را، همه و همه اعمال و رفتار را از علی (ع) آموخته بود.

صبر را از علی (ع) مظلومیت را از حسن (ع) فداکاری را از عباس(ع) و شهادت و عشق بازی را از خون سرخ حسین (ع) آموخته بود.

در ایام محرم فعالیت چشمگیری در برگزاری و تدارک هیئت های عزاداری سالار شهیدان، داشت. لحظه ای از خط ولایت و فقاهت برنگشت. او عاشق امام و انقلاب اسلامی بود.

با تمام وجود از حیثیت و کیان مملکت و مقدسات خود دفاع می کرد. در پشت جبهه ها نیز با دشمنان داخلی به مبارزه سرسختانه مشغول بود. در جلسات قرائت قرآن شرکت داشت. خود، معلم قرآن و مشوق قرائت قرآن بود. به تحصیل علم بسیار علاقه مند و بسیار سفارش می کرد. آنچنان سخنانش بر وجود می نشست که مورد استقبال و توجه دیگران قرار می گرفت.

نمازش اکثراً به جماعت بوده و در بیشتر روزها بالأخص دوشنبه و پنجشنبه روزه می گرفت.

سحر هنوز زمزمه های قرآن و نیایش و نماز شهید علیرضا را به یاد دارد. نمازهای شب علی، حضور در محضر حق و غیبت از خود مادی و جسمانی و ماسوی الله. هنوز تصور و فکر و صداهای دلنشین علی، آرام بخش افکار پریشان ماست. فصاحت علی، بلاغت علی، آتشین بودن سخن علی راهنما و تسکین بخش قلب های هزاران جوان و نوجوان خود باخته بود.او در همه جا، در خانه، فامیل و شهر و دانشگاه و همه جا که حضور داشت الگو و نمونه بود.

در کمیته انقلاب اسلامی فعالیت و همکاری داشت و یکی از مؤسسین واحد بسیج سپاه بود و مسئولیت تبلیغات سپاه را بر عهده داشت. او خار چشم منافقین بود و با آن ها به سختی برخورد می کرد. او مصداق «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِرُحَماءُ بَينَهُم » بود. صله رحم را کاملاً به جا می آورد. حقوق و درآمدش را بیشتر در امور خیریه و کمک به صورت محرمانه به افراد بی بضاعت صرف می کرد.

شهید علیرضا سنگر جبهه و دانشگاه را با هم داشت. در دانشگاه عضویت شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده داروسازی درآمد و از اعضای فعال این انجمن محسوب می شد.

تا اینکه مجدداً برای آخرین بار در 25/1/65 سنگر دانشگاه را رها و عازم جبهه های جنگ شد و از همه چیز خود چشم پوشید. و در گردان شهداء تیپ 57 ابوالفضل (ع) معاونت گردان شهداء را بر عهده گرفت و در غرب کشور در کوهستان های برف گرفته انجام وظیفه نمود.

او فرمانده دلاور و رزمنده نستوه و خستگی ناپذیر سنگر دانشگاه و جبهه های خونین خوزستان و لاله گون کردستان، دگر بار در پی لبیک به ندای بت شکن زمان، پیر دلسوخته جماران خمینی بزرگ (ره) به سوی جبهه روانه شد. تا سربازان دلاور امام زمان را یاری بخشد. چرا که او دانشجوی مکتب سرخ و آزادی بخش سالار شهیدان و منادی شعار "هیهات من الذله سید الشهداء" بود و آنگونه عمل کرد که آموخته بود. آموخته بود که هر کجا ندای کفر بلند است همانجا ستیز است و بر این باور سخت ایستاده بود. تا اینکه شب جمعه مورخه 1365/3/22مصادف با ماه مبارک رمضان و ایام شهادت مولای موحدان حضرت علی (ع) با دیگر همرزمان شهیدش در عملیات حاج عمران شرکت کرد و خون پاکش بر روی قله های یخ زده غرب جاری شد و با حرارت خونش صفا و گرمی بهاران را هدیه داد پیکر پاکش همانند مولایش حسین بر روی قله ها آن دیار ماند تا شاهدی باشد بر چگونه زیستن و چگونه رزمیدن و چگونه کشته شدن.

سرانجام پس از هشت سال انتظار تربت پاکش در مورخه 1373/03/25 به زادگاهش برگشت و در کنار دیگر همرزمان شهیدش به خاک سپرده و تولد جاودانه یافت.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.