اقبال مرادپور
نام پدر : خسرو
دانشگاه : مركز تربيت معلم
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : امور پرورشي
مكان تولد : گچساران - روستاي نيمدور (كهكيلويه و بوير احمد)
تاريخ تولد : 1339
تاريخ شهادت : 1362/12/22
مكان شهادت : خاك عراق

بسم الله الرحمن الرحيم

زندگي نامه شهيد اقبال مرادپور

مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عهَدُوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَّن قَضی‌ نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر وَ ما بَدَّلُوا تَبدیلاً

زخم خالي است مرا در دل از آن غنچه گل خون روان است و عيان نيست كه آن خال كجاست

اين بار قلم جرأتي تازه يافته ناباورانه بر صفحات كاغذ مي لغزد تا به ترسيم عزيزي بپردازد كه او خود كلام را در راستاي ترسيم چهره شهيدان هدايت مي كرد او قلم و كلام را اجير فكر و ذهن پرتلاطم و نشأت گرفته از الهامات الهي اش مي ساخت و اينك قلمي الكن و نارسا آهنگ توصيف او كرده است.

دانشجوي شهيد اقبال مرادپور در سال 1339 در خانواده اي مذهبي و تهيدست در روستاي نيمدور ديل چشم به جهان گشود. وجود او در ميان افراد خانواده نور اميدي براي تلاش پدر و مادر جهت كار بيشتر بود اما همچنان زندگي را بر آنها سخت مي گذشت چرا كه در روستا چيزي نبود جز بدبختي و بيچارگي كه اين هم مولد رژيم شاهنشاهي و ارباب رعيتي بود. با گذشت زمان رشد طبيعي ادامه مي يافت تا اينكه در سن هفت سالگي روانه دبستان شد دوران دبستان را تا كلاس چهارم در همان زادگاهش گذراند و از آنجا كه زندگي و كار در روستا هر روز مشكل تر و تأمين معاش سخت تر مي گرديد به ناچار صبحگاهي از روزهاي پاييز همراه خانواده راهي شهر دوگنبدان مي شود و در آنجا اقامت مي گزيند اما با اميد كار و تلاش را آغاز مي كند كلاس پنجم ابتدايي را در مدرسه مهر سابق با موفقيت مي گذراند و وارد دوره راهنمايي مي شود اين دوره از زندگي براي او ارزش دارد چرا كه خود در كنار درس به كار و فعاليت مي پردازد و تابستان ها پس از فراغت از تحصيل راهي كارگاه ها شد تا ايام تابستان را جهت تأمين نيازمندي هاي زمستان خود كار كند. ورود او به دبيرستان مصادف با اوج انقلاب اسلامي به رهبري زعيم عاليقدر امام خميني مي باشد. از آنجايي كه در خانواده اي مذهبي و متدين رشد كرده بود شديداً به انقلاب و رهبري عشق مي ورزيد. با پيروزي انقلاب رسالت خويش را در مي يابد و براي تداوم انقلاب و انتشار افكار امام و ديگر روحانيون خط امام با ديگر دانش آموزان به صورت گروهي كار مي كند و در محيط بيرون با ارگان ها از جمله سپاه پاسداران همكاري مي نمايد. با شكل گيري انجمن هاي اسلامي در دبيرستان او يكي از اعضاء فعال انجمن مي شود با با شروع جنگ تحميلي در تب و تاب رفتن به جبهه مي سوزد تا جايي كه در تاريخ 1360/8/9 به جبهه اعزام مي شود و در عمليات بستان شركت مي كند و او كه خدمه آرپي چي بود در اين عمليات يار و همرزمش (شهيد مطهري) و تعدادي از همسنگران خويش را از دست مي دهد. پس از خاتمه عمليات پيروزمند بستان بر مي گردد تا در سنگر مدرسه به پاسداري از دستاوردهاي انقلاب بپردازد و پيام شهيدان را به امت شهيدپرور برساند اما سال چهارم دبيرستان در رشته اقتصاد است، در اين سال با تلاش از دبيرستان استاد شهيد مطهري ديپلم خود را مي گيرد. از آنجايي كه سير الي الله مي نمود و در جستجوي محبوب خويش بود اين بار راهي شهر قم مي شود تا در كنار حضرت معصومه(س) به تحصيل علم و تهذيب نفس بپردازد مدتي در مؤسسه در راه حق در محضر استاداني بزرگوار به فراگيري علوم ديني مي پردازد اما در آزمون تربيت معلم در رشته امور پرورشي قبول مي گردد و از آنجا به تهران مي رود در كنار تحصيل علم و معرفت، تهذيب نفس را سرلوحه كار خويش قرار مي دهد. سال اول را با پيروزي و موفقيت مي گذراند و به موطن خويش برمي گردد اما فكر رفتن به جبهه لحظه اي از خاطرش دور نمي شود ايام تابستان را به فراگيري جامع المقدمات و به مطالعه كردن مي گذراند،‌جايگاه او مسجد بود و در اوقات نماز هميشه او را در مسجد مي ديدي. با آغاز سال تحصيلي مشتاقانه روانه تهران مي شود تا سال دوم تحصيلي خويش را آغاز كند. اما در كشور ما جنگ حق و باطل است او كه خود هميشه طي حق مي نمود فكر ياري جبهه حق را در سر مي پروراند بارها عزم را جزم كرده بود تا به جبهه برود اما از آنجايي كه برادرش در جبهه جنگ بود صلاح در اين بود كه بماند. طرح لبيك يا خميني شكل مي گيرد او كه خود در ابتداي پيروزي انقلاب مقلد امام بود فرمان امام را لبيك گفته و از تهران به گچساران روانه مي شود و در مانور آزادي قدس در گچساران شركت مي كند و بعد از آن راهي تهران مي شود و با خانواده و بستگان وداع مي نمايد و در تاريخ 1362/11/26 از تهران به لشكر محمد رسول الله اعزام مي شود و مدتي را در پادگان دوكوهه انديمشك مي گذراند و در عمليات پيروزمند خيبر شركت كرده و در اين عمليات تعدادي از همرزمان خويش را از دست مي دهد او كه سراپا عشق به الله بود از پاي نمي نشيند و ديگر بار در عملياتي كه در روز 1362/12/22 در خاك عراق صورت مي گيرد شركت نموده و مرگ باعزت را از زندگي با ذلت مي پذيرد و حتي در حالي از اين مرگ باعزت استقبال مي كند كه بدنش پاره پاره بود.

صفات و اخلاق:

صفات و اخلاق برجسته او آنچنان از ديگران متمايزش كرده بود كه در ميان همه هم سن و سالانش زبانزد دوستان و آشنايان بود. چهره ملكوتيش كه اخلاص نور خاصي بدان بخشيده بود چنان گيرا و زيبا مي نمود كه هر بيگانه اي با اولين نگاه تقوا و اخلاص را در صورتش مي يافت.

در برخورد با دوستان و آشنايان هميشه تلاش مي كرد كه زودتر سلام كند هرگاه ديگري سخن مي گفت لب فرومي بست و با دقت سخنان متكلم را گوش مي داد.

در رابطه با اقوام و بستگان چنان رفتاري داشت كه همه فاميل و بستگان او را از فرزندان خود بيشتر دوست مي داشتند او معلم قرآن بود و اخلاق را از پيشوايان بزرگ خود كسب مي كرد. در دست نوشته هاي او عمده مسائل اخلاقي مشاهده مي شود او شديداً به ضعفا و مستمندان عشق مي ورزيد او دشمن ظالم و يار مظلوم بود. او رفت و به ملكوت اعلي پيوست اما وظيفه ما سنگين تر شد. روحش شاد و راهش پررهرو باد.

والسلام


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.