علي اصغر قاسمي
نام پدر : حسين جان
دانشگاه : مركز تربيت معلم دارالفنون تهران
مقطع تحصيلي : ------------------
رشته تحصيلي : امور تربيتي
مكان تولد : قم (قم)
تاريخ تولد : 1343/02/02
تاريخ شهادت : 1366/01/21
مكان شهادت : شلمچه
عمليات : كربلاي 8

شهید علی اصغر قاسمی از خانواده بسیار ساده و پیرو مکتب اسلام و رهرو امام امت بدنیا آمد . او 22سال سن داشت. علی اصغر قاسمی در سن 7 سالگی وارد مدرسه ابتدایی واقع در خیابان آذر قم به نام مدرسه (رضاپور) هادی کریمی شد تحصیلات ابتدایی را در این مدرسه گذرا پس از تحصیلات ابتدایی تحصیلات راهنمایی را تا دیپلم با معدل بسیار عالی در دبیرستان حافظ گذراند. او در این چند سال درس در این مدرسه جزو یکی از فعالترین و شاگرد اولترین شاگردهای این مدرسه بود و از اخلاق و کردار والائی بهره مند بود.

پس از اخذ دیپلم وارد سپاه میدان امام پاسدار پیمانی شد برای مدت پنج سال .بعد از یک سال قرار کرد پاسدار وظیفه خدمت کند ولی برای ادامه تحصیل از آنجا بیرون آمد. او دیپلم ریاضی داشت. دو بار در کنکور شرکت کرد با اینکه معدل بسیار بالایی هم داشت ولی هر دو بار در کنکور بخاطر زیادی متقاضی قرعه کشی شانسی برای قبول شدن نیاورد با اینکه خیلی بسیار دوست داشت که درس کی بخواند ولی متاسفانه قبول نشد. پس از آن از پای ننشست و در کنکور تربیت معلم شرکت کرد و در امور تربیتی قبول شد و در حدود سال 64 بود که وارد دارالفنون تهرات مشغول درس شد پیش از اینکه وارد تهران مشغول درس بشود دو بار به جبهه رفته بود. یک بار حدود شش ماه و یک بار هم حدود 2،3 ماه که شش ماه اول خدمه تانک بود و بقیه را فعالیت دیگر داشت که در جبهه تیر به سرش اصابت کرد از ناحیه سر و به رگ اعصابش که حدود یک ماه لال گشته بود که نمی توانست حرف بزند که الحمدالله کم کم خوب شد. پس از خوب شدن دوباره هرروز عشق جبهه رفتن داشت، می گفت اسلام انداز ندارد ما باید برویم تا جبهه پیروز شود و راه کربلای حسینی باز گردد. پس از شروع درس درتهران هر دو سه ماه یک بار به جبهه میرفت و دو سه ماه در جبهه بود می آمد.در زمان آمار گیری سال 65 یکی از آمارگیران بود و سرپرست یک گروه از آمارگیران بود.

و واقعا یک جوان استثنائی بود که از گفتن ایمان و پرهیزگاری و راستی او ما هیچ نمی توانیم بگوییم. او همیشه در قم که بود شب های سه شنبه و پنج شنبه به مسجد جمکران میرفت و نماز امام زمان میخواند. او در روز جمعه درهر کجا که بود و هر کاری که داشت باید در نماز جمعه حاضر باشد و در نماز جمعه شرکت کند. او هم معلمی باتقوا و هم رزمنده ای جنگجو و دلیر و هم ورزشکاری متعهد بود که از رفتن او رفیق و همه بسیار ناراحتند. شهید علی اصغر قاسمی علاقه بسیار زیادی به قرآن و نماز جماعت داشت و هرروز صبح چند سوره قرآن با صدای بلند میخواند و در وصیت نامه اش هم سفارش بسیار به خواندن قرآن و عمل کردن به آن نموده است. شهید علی اصغر قاسمی در تهران که درس می خواند دوبار درمنزل ایشان به دست بوسی ایشا ن رسیدند که دفعه آخر بیست روز از پیش از شهید شدن او بود که افتخاریست برای همه ما نائل شدن خدمت این مام بزرگوار. پنجشنبه و جمعه که از تهرا ن می آمد در مقاومت ناحیه سه عدل شرکت میکرد و یکی از اعضای فعال بسیج هم بود. و در زمان بمبارانی که پیش از عید 65 بود وقتی که از جبهه برگشته بود به منزل آمده بود آنموقع که همه از شهر خارج شده بودند وقتی دیده بود کسی نیست یکسره به مسجد رفته بود فقط یک نصف روز پیش ماآمد و گفت برای من زشت است که اینجا بمانم و شهر خالی باشد. فورا برگشت و پشت در کوچه ها وخیابان پاسداری میداد. او یکی از دوسداران ورزشی بخصوص فوتبال بود و خود یکی از اعضا تیم فوتبال امیر کبیر قم بود. و هم درآن مسابقه دو و میدانی که در جبهه برگزار شده بود شرکت کرد و نفر اول شد که یک جلد قرآن مجید از فرزند آیت الله سعیدی جایزه گرفته است. او شخصی بود که واقعا در جایی که غیبت و دروغگویی میشد بسیار ناراحت میشد و از آنجا بلند میشد و میرفت. او با اینکه وضع مالی نداشت ولی هرسال به موقع سال زکات خود را حساب میکرد و میداد و همیشه نماز را به موقع میخواند. علاقه بسیار زیادی به کتاب های اسلامی داشت که درحال حاضر حدود صد جلد کتاب از او از کتاب های استاد مطهری و دیگر علما باقی مانده است. او این بیست روز آخر بود بعد از سال 65 که می خواست جبهه بماند و بیاید مدرک تحصیلی را بگیرد. دوستان او پانزده روز زودتر از آن جبهه برگشتند و هرچه سفارش کرده بودند که بیا برویم گفنه بود که من این پانزده روز را هم در جبهه می مانم چون که گفته ام بیست روز دیگر می مانم. ولی همان پانزده روزآمد ولی جنازه گلگلون کفن او. ولی خداوند خودش بهتر می دانست که جای این بزرگان محشور شدن با آقا اباعبدالله است.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.