اله كرم قاسمي
نام پدر : عوض
دانشگاه : مركز تربيت معلم شهيد مطهري شيراز
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : آموزش ابتدايي
مكان تولد : روستاي كمرآباد-شيراز (فارس)
تاريخ تولد : 1341/12/15
تاريخ شهادت : 1361/02/15
مكان شهادت : دارخوِئين

برادر شهيد قاسمي در پانزدهم اسفند ماه سال يک هزار و سيصد و چهل و يک ديده به جهان گشود. نام او اله کرم گذاشتند. در سن شش سالگي به مدرسه رفت. دوران ابتدائي در همان مدرسه محل گذرانيد علاقه فراواني به درس خواندن داشت از استعداد خاصي برخوردار بود و با ديگر شاگردان مدرسه فرق داشت. او خیلی صميمي بود، چهره اي خندان داشت با همه به مهرباني رفتار مي کرد همه هم او را دوست داشتند. شاگرد ممتاز کلاس بود و هميشه مورد تشويق معلم قرار مي گرفت معلم او را به عنوان نماينده کلاس انتخاب مي کرد ولي او قبول نمي کرد و مي گفت: «من شايستگي آن را ندارم و برادران ديگر هستند از من بزرگتر نمايندگي کلاس را به آنها بدهيد که شايستگي آن را دارند.» در سال پنجم ابتدائي با معدل 17/4 به عنوان رتبه اول کلاس قبول شد در اين موقع به علت فقر مالي مي خواست دست از تحصيل بکشد ولي پدرش که خيلي او را دوست مي داشت مي گفت: «بايد تا آخرين ريال پولي که دارم مخارج هزينه تحصيلي تو را فراهم نمايم.» دوره سه ساله راهنمائي را در مدرسه صالح شهيد ديباج شيراز گذراند. تعطيلات تابستان را به کمک پدر در امور کشاورزي و دامداري مي پرداخت. اوقات بيکاري را بيهوده نمي گذراند، تا آن جا که کار داشت کارهاي پدرش را انجام مي داد و موقع بيکاري هم به مطالعه کتابهاي غيردرسي مي پرداخت. دوران تحصيلي راهنمائي در مسابقات قرائت قرآن و درس تعليمات ديني در شيراز شرکت نمود و رتبه اول شده و از طرف مدرسه چندين جلد کتاب به وي اعطا شد و مورد تشويق تمامي مديران و دانش آموزان مدرسه صالح قرار گرفت. در بين تمامي دانش آموزان شناخته شده بود و نسبت به او مهر و محبت خاصي داشتند. بچه ها در مشکلات درسي خود با او مشورت مي کردند. وي با اخلاق و رفتاري محبت آميز به آنان پاسخ مي داد. هيچ کس را از خود ناراحت نمي کرد. با اينکه چندين نامه تشکر آميز از طرف مدرسه براي قدرداني از زحمات وي به او اهداء گرديده بود هيچ گاه دچار غرور بخاطر نمره اول شدن نگرديد. اوج دوران خفقان رژيم 2500 ساله ستم شاهي بود که شهيد قاسمي در دبيرستان حاج قوام سابق مشغول گذراندن دوره چهارساله نظري بود که همدوش و همگام با ملت محروم بر عليه رژيم منحوس پهلوي در تظاهرات و راهپيمائي ها شرکت مي نمود. اوقات خود را به مطالعه کتابهاي غيردرسي خصوصا کتاب هاي استاد شهيد مرتضي مطهري مي گذراند. در زمان پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي به رهبري امام خميني روي اين معنا تأکيد بسيار داشت که هم اکنون مسئوليت ما خيلي سنگين تر است و بايد هوشيار باشيم. اجانب از چپ و راست در کمين اند تا به انقلاب ما لطمه اي وارد سازند و انقلاب را با شکست مواجه سازند. کم کم گروه هاي منحرف پيدا شده بودند و هر کدام دم از چيزي مي زدند. او در مدرسه و در همه جا به ارشاد کردن آنان مي پرداخت. در درگيري هاي جوانان حزب الله با گروهک ها شرکت مي نمود و هميشه پيشتاز بود و مي گفت: «خدايا کي باشد که ريشه منافقان از بين برداشته شود و انقلاب اسلامي مان را به تمام کشورها صادر کنيم.» دشمن شماره يک منافقين بود و ضديت شديدي نسبت به منافق داشت. پس از اخذ ديپلم، بلافاصله وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلام شاخه عشاير شد. در اين مدت خدمات زيادي انجام داد بخصوص به مردم محروم عشاير در روستاهائي که سلطه خوانين بر آن ها بود. عليه خوانين به سخنراني مي پرداخت و مي گفت: «هر چه زودتر بايد به افشاي آنان بپردازيم و از ياغي گري و ظلم و اجحاف آنان به محرومين چهره برداريم و خوارشان سازيم.» و بالاخره به ارشاد و تبليغات اسلامي در عشاير علاقه بخصوصي داشت. عکس و پوسترهائي که نمايان گر ظلم و تعدي خوانين بود در بين عشاير پخش مي نمود. ضمن خدمت در سپاه عشاير با جهاد سازندگي عشايري هم همکاري بسياري داشت. در روستاها افراد کم بضاعت و تهي دست را براي گرفتن وام به جهاد معرفي مي کرد و خودش ضامن ايشان مي گرديد. اما در هنگام رفتن به روستاها مي گفت: «دوست دارم به خانواده هاي افراد بي بضاعت بروم از اوضاع و احوال آنان بيشتر آگاهي يابم.» در رابطه با طرح شهيد رجائي و کمک به افراد مسن تلاش و کوشش فراواني داشت. در مرداد ماه سال شصت در مرکز تربيت معلم شرکت کرد و پس در کنکور سراسري نمره در رشته آموزش ابتدائي پذيرفته شد. او مي گفت: «دوست دارم با کودکان و نوجوانان که سازنده نسل آينده هستند سروکار داشته باشم با بتوانم آنان را براي جامعه اسلامي تربيت کنم.» به شغل معلمي علاقه خاصي داشت و مي گفت: «چه خوب است که با نونهالان و نوجوانان اين جامعه اسلامي سروکار داشته باشيم.» در اول دي ماه شصت که با پيام امام خميني تمام مراکز تربيت معلم شروع به کار کرده وارد مرکز تربيت معلم عشايري آب باريک شد و در آن جا گر چه تمامي آنان جوانان حزب الهي بودند باز دست از فعاليت و تبليغات اسلامي بر نداشت و به کمک ديگر برادران به تشکيل انجمن اسلامي پرداخت و مسئوليت کميته فرهنگي انجمن اسلامي را عهده دار شد. پس از مدتي در بهمن ماه با عده اي از ديگر برادران مرکز داوطلبانه به قصد عزيمت به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل، شيراز را ترک نمودند و از طرف بسيج سپاه به کازرون رفتند. وي از طرف مسئولان نسبت به اعزام افرادي که براي اولين بار مي خواستند به جبهه بروند اقدامي صورت نگرفت، به همين دليل برادر قاسمي نيز مجبور شد به شيراز برگردد. ولي او در اين موقع خيلي ناراحت و دلسرد شده بود و هميشه بعد از نماز دعا مي کرد: «خدا آرزوي رفتن به جبهه در دلم مانده، توفيق شهادت به من عنايت بفرما.» خيلي ناراحت و دلسرد شده بود و بالاخره در تاريخ بيستم فروردين ماه شصت و يک بدون اطلاع والدينش از طرف بسيج شيراز عازم جبهه جنگ شد و پس از بيست و پنج روز خدمت در پانزدهم اردیبهشت سال 61 در جبهه دارخوئين بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر به سوي معبود ابديش شتافت.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.