شهيد جعفرپور در سال 1340 شمسي در استهبان متولد شد. در ايام کودکي با فراگرفتن مقدمات شرع مقدس اسلام گذرانيد و تقريباً تا سن 4 تا 5 سالگي آيات سوره هاي کوچکي از قرآن مجيد را فراگرفت. قبل از رفتن به دبستان نمازهاي پنجگانه را به خوبي انجام مي داد در سال 1347 تحصيلات ابتدائي خود را در دبيرستان حافظ به پايان رساند. پس از پايان دوره ابتدائي دوره راهنمائي را در مدرسه دکتر شريعتي گذراند و در تمام سه سال راهنمائي در کليه انجمن هاي اسلامي و مذهبي شرکت مي کرد. او در سال سوم راهنمائي پدر را از دست داد. بعد از گذراندن دوره راهنمائي دوره نظري خود را يک سال در مدرسه اميرکبير و سه سال در مدرسه انقلاب اسلامي گذرانيد. باز در اين دبيرستان هم در کليه انجمن هاي مذهبي اسلامي سهم بسزائي داشت بعد از پايان رساندن دوره چهارم خود بخاطر عشقي که نسبت به رهبر انقلاب و اسلام داشت همه چيز را رها کرد و وارد بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد و روز پاسداري نمود. بعد از مدتي فکر رفتن به جبهه به سرش افتاد، يک روز به مادرش گفت: «من مي خواهم به جبهه بروم هدف رفتن من به جبهه فقط شهادت است.» دفعه اول به توفيق الله حدود سه ماه در جبهه با کفار جنگيد و در اين مدت در نامه هاي خود متذکر مي شد که مادر براي من دعا کن که اين شهادت بزرگ نصيب من شود و شهيد شوم. دفعه اول از جبهه برگشت ولي در آن موقع که وارد خانه شد خیلی نارحت بود چون سعادت شهید شدن را پیدا نکرده بود. چند روز گذشت و دائماً در بسيج بود و دائماً مي گفت: «کاش يک بار ديگر من به جبهه مي رفتم و شهيد مي شدم.» چند روزي گذشت و او تصمیم گرفت کخ دوباره به جبهه برود. لباس هاي خود را جمع کرد و از همه خداحافظي نمود و رفت. از همان اول مشخص بود که او شور خاصي در سر داشت، در خانه که بود هميشه صداي "لبيک يا حسين جان" سد می داد و مي گفت: «حسين جان تو را تنها نخواهيم گذاشت.» تا آخر هم شهادت نصيب او شد و در تاريخ 1361/01/03 در جبهه شوش به درجه رفيع شهادت نائل آمد.