بسم الله الرحمن الرحيم
شهيد حسين روشندل در سال 1341 در شب تولد مولايش حسين در خانواده اي ديده به جهان گشود و به همين مناسبت حسن نامه گذاري گرديد. بدين گونه در شهر خوان و شرف زيستن آغاز کرد ، جوان هر کودکي فصل های غم و شادي را سپري کرد با گذشت زمان پيوسته روي مسئوليتي عظيم فکنده مي شد به همان نسبت که آگاهي او به پيرامونش فزون تر . دوران پنج ساله ابتدايي را در شهرستان هاي داراب و سپس قائم شهر طي شود و دوره سه ساله راهنمايي را در شهرستان قاسم شهر و پس از آن در شيراز به اتمام رسانيد و بالاخره دوران چهار ساله نظر علمي را در هنرستان شهيد رجايي فسا گذرانيد. که در خرداد ماه سال 1360 گواهي نامه ديپلم خود را در آنجا اخذ نمود و پس از آن به خدمت جهاد سازندگي در آمد و به کمک سازندگان کشور پرداخت و در قريه اي در 30 کيلومتري فسا با کمک اعضای جهاد سازندگي به ساختن پلي در پايين پل فسا پرداخت و از آن در بهمن ماه همان سال 1360 به خدمت مقدس سربازي اعزام گرديد. و پس از گذراندن دوارن آموزشي در شيراز يا درجه گروهبان سومي به چشمه بيدي شيراز منتقل شد. ليکن حسين عزيز که قلبش براي اسلام و ياري رزمندگان راه حق مي تپد نتوانسته بود از آنان باشد. لذا با اصرار فراوان خود را به لشکر 92 زرهي اهواز منتقل کرد شود تا بدين صورت بتواند در کنار رزمندگان و دوشادوش با آنان به اسلام و انقلاب اسلامي خدمت نمايد و بدين صورت نزديک به يک سال از خدمت مقدس خود را در جبهه هاي نورعليه ظلمت گذرانيد و در اواخر سال 1362 پس از پايان دوران سربازي به موطن خود فسا مراجعت نمود. اما حسين کسي نبود که بتواند آرام گيرد گر چه خود در فسا بود ولي روح و قلبش در جبهه لذا بعد از تقريباً پنج ماه و نیم اقامت بار ديگر داوطلبانه به سوي جبهه هاي حق عليه باطل پا مي نهد و در ميدان رزم است که در کنکور سال 1363 شرکت مي کند که در آموزشکده فني شهيد صدوقي پذيرفته مي شود. حسين به تنها در جبهه هاي جهاد خارجي پيشتاز است بلکه در جبهه ي جهاد با نفس نيز که هميشه آنرا جهاد اکبر مبدا به پيش قدم و الگوي ديگر برادران و دوستانش مي شود به طوري که مفهوم نماز را درک کرده و لذا با صداي اذان همه و تا آنجا که مي توانست در کليه نماز جماعات شرکت مي کرد و نماز اول وقت را بسيار محترم مي شمرد. ماه مبارک رمضان را روزه مي داشت و دعاهاي مخصوص اين ماه با شکوه و با عظمت را به جاي مي آورند و در شب های احياء ليالي قدر شرکت فعال داشت. حسين که استعداد عجيبي داشت با کمترين مطالعه توانست در اولين قدم تحصيلي خود در رشته صنايع اتومبيل با معدل 11/10و در ترم دوم که تغيير رشته داده بود در رشته قدرت با معدل 18/52 اين ترم را پشت سر گذاشت همين که روحش هميشه در جبهه پروزا مي کرد نتوانست تعطيلات تابستاني را در موطن خود به سر برد پس از دو هفته به جبهه هاي نبرد شتافت. و بالاخره براي بار چهارم و آخرين بار در حيات کوتاه و پر بار خود به دنبال دعوت نماينده حجه الاسلام و المسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني با ديگر دوستان دانشجوي خود از طريق کاروان راهيان کربلا و عازم جبهه هاي جنوب مي شود. که سرانجام در تاريخ 64/10/20 دي ماه در سن 23 سالگي در حالي که فرماندهي گروه ضربت را به عهده داشت در جزيره مجنون بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفيع شهادت که آرزوي قلبي او بود نائل مي گردد. و در 24 همان ماه طي مراسم با شکوهي پيکر و مطهرش به سوي حرم مطهر امامزاده حسن فسا تشييع و به منزلگاه ابدي خود در جوار تربت پاک ديگر شهيدان به خاک سپرده مي شود. حسين عزيز که تقليد از امام امت را که يک فرضيه را که يک فرضيه واجب مي دانست با تمامي وجود عاشقي و شيفته اين امام عزيز بود و هميشه در همه حال ايشان را دعا مي کرد. از جنگ را سرلوحه کار خود قرار داده بود مي گفت: اگر مسئله جنگ فراموش شود يا اينکه به سمتي گرايش پيدا کند ما از تمام حيثيت خود را حفظ کنيم و هم چنين جنگ را مقدم بر هر کاري حتي درسش مي دانست .