حسن مجتهدزاده
نام پدر : عبدالرضا
دانشگاه : شهيد چمران اهواز
مقطع تحصيلي : دكترا
رشته تحصيلي : دامپزشكي
مكان تولد : خرمشهر (خوزستان)
تاريخ تولد : 1338
تاريخ شهادت : 1357/09/28
مكان شهادت : خرمشهر
عمليات : شكنجه ساواك

شهید حسن مجتهدزاده در سال ۱۳۳۸ در یک خانواده کم درآمد در خرمشهر به دنیا آمد و به علت تربیت مذهبی خانواده با دین مبین اسلام آشنا گردید. در سال های آخر مدرسه با حضور مستمر در جلسات تلاوت با قرآن کریم مأنوس شد. حضور مداوم در این جلسات نقش مهمی در شکل گیری شخصیتش داشت و باعث شد با مفاهیم اسلام ناب آشنا شود و معارف قرآن را بهتر و عمیق تر درک کند.

اوایل دوره متوسطه در کلاس های اصول دین و اصول عقاید شرکت نمود. در این سنین اصول عقاید اسلامی را به صورت مستدل و با براهین منطقی و علمی آموخت و هم زمان با شرکت در این جلسات در مسجد امام جواد(ع) به تدریس قرائت قرآن نیز پرداخت.

برنامه های متنوع و ابتکاری حسن هر روز گروه تازه ای را به مسجد می کشاند و آن ها را با عمق دین آشناتر می ساخت. استقبال گرم نوجوانان از برنامه های او و شرکت مداوم آن ها در کلاس هایش چشم گیر بود. هم زمان با همین فعالیت ها پایش به جلسات و برنامه های ضدبهائیت باز شد. با دقت آن درس ها را نیز فرا گرفت اما با نگاه به اجتماع و محرومیت مردم و تضادهای عمیق در جامعه همواره به راه های اساسی تر برای اصلاح جریانات اجتماعی می اندیشید تا بتواند سهم بیش تری در راهنمایی نوجوانان و جوانان مسلمان داشته باشد.

در زمینه ناهنجاری های اجتماعی همواره می کوشید به جای مبارزه با معلول با علل آن ها مبارزه کند. وقتی اشتباه یا خطایی را در خانواده خود می دید اکثر مواقع با خوش اخلاقی و با استفاده از آیات قرآن آن را متذکر می شد.

با مطرح ساختن بحث های اجتماعی و اسلامی سعی می کرد فرهنگ منحط غربی و فضای استعماری غالب بر جامعه را که عامل انجماد فکری و فساد اخلاقی جوانان بود، بشکند و روح ایمان و تعهد را در آنان فعال و بارور سازد. کوشش خستگی ناپذیر او در مساجد، کتابخانه و هیأت ها کم نظیر بود. برای پیشبرد نهضت و توسعه و انتشار تفکر اسلامی با استفاده از آگاه سازی و شناساندن راه احیای فرهنگ اسلامی همه توانایی های خود را به کار می گرفت.

سال ۱۳۵۵ با اخذ دیپلم تجربی فارغ التحصیل شد و همان سال نیز در دانشگاه اهواز پذیرفته و در رشته دام پزشکی مشغول به تحصیل شد. برخورد با ایدئولوژی های گوناگون در دانشگاه روح پاک او را در تبلیغ و شناساندن اسلام دردمندتر از پیش ساخت.

مبارزات دانشگاهی را گامی موثر برای احقاق حقوق مردم می دانست و در ابتدای این دوران علی رغم شرایط خفقان و اختناق حاکم بر کشور در سال ۵۵ با برپا کردن تظاهرات ضدرژیم و اعتصابات دانشگاهی، آشتی ناپذیری خویش را با نظام شاهنشاهی و سلطه آمریکا بر کشور به اثبات رساند.

تنها راه رهایی ملت ایران را سرنگونی رژیم شاه و رهایی از استعمار آمریکا می دانست و این امر را نه تنها از مطالعه کتاب های سازنده و آگاهی بخش بلکه با تمام وجود نیز لمس کرده بود. تقریبا روزی چهارده ساعت از عمر پربار خویش را صرف نهضت اسلامی می نمود. بسیار رخ می داد که تلاش های وسیع و مستمر او اجازه صرف یک وعده غذای کامل را به او نمی داد. دوستانش بارها آرزوی شهادت را از زبان او شنیده بودند.

وجود او سرشار از نوع دوستی و عشق به مردم بود. کشتار بی رحمانه مردم ستم دیده ایران در هفده شهریور سال ۵۷ روح حساس او را سخت متأثر ساخت و قتل مردم در قم، تبریز، اصفهان و کرمان ضرورت مبارزه در راه انقلاب را نه تنها بر او که بر همه ملت ایران روشن نمود.

حمله بی شرمانه و جنایتکارانه مزدوران شاه خائن به مردم بی سلاح که برای اقامه نماز عید قربان در خرمشهر گرد هم آمده بودند تأثیر مهمی در شدت بخشیدن وی به مبارزاتش علیه رژیم داشت.

به تلافی اقدامات ددمنشانه رژیم پهلوی، وی و دوستانش تصمیم گرفتند که انتقام این اقدامات خونین را از عناصر ساواک بگیرند. به همین منظور با تهیه نقشه عملیات و شناسایی منزل رئیس ساواک، بمبی تهیه شد و شب 57/9/23 برای انجام عملیات انتخاب شد.

حسن خود شخصا پرتاب بمب را به درون خانه رییس ساواک خرمشهر به عهده گرفت اما متأسفانه نتوانست به موقع محل را ترک کند و خودش هم در اثر انفجار بمب زخمی و به بیمارستان شهیدی منتقل شد.

بلافاصله بیمارستان توسط ساواک، شهربانی و ارتش محاصره شد و او را با تنی مجروح دستگیر و به بیمارستان نیروی دریایی خرمشهر منتقل نمودند. در همان حال وی را تحت بازجویی و فشار روحی قرار دادند و به صورت ممتد به سوال و جواب کردن وی پرداختند. اما او هیچ گونه اطلاعاتی از نحوه عملیات و مکان دوستانش در اختیار آن ها نگذاشت.

سرانجام حسن بر اثر عدم رسیدگی و معالجه به موقع در حالی که دکتر معالج احتمال مرگ وی را در اثر جراحت منتفی اعلام کرده بود در اثر شکنجه های مستمر در بعدازظهر روز 57/9/28 به مقام رفیع شهادت رسید و به دیدار پروردگار خویش شتافت.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.