مهدي بكلري اصل
نام پدر : بيوك
دانشگاه : صنعتي اميركبير
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : مهندسي مكانيك(جامدات)
مكان تولد : تهران (تهران بزرگ)
تاريخ تولد : 1345/11/10
تاريخ شهادت : 1364/12/05
مكان شهادت : فاو
عمليات : والفجر 8

شهید جاوید الاثر مهدی بلکری اصل در دهم بهمن سال 1345 در میان خانواده ای مذهبی در یکی از مناطق مرکزی تهران چشم به دنیا گشود. وی پس از سپری کردن دبستان وارد راهنمایی شد. همراه برادر بزرگترش نیز پای به مسجد نهاد و در آن جا از همان دوران نوجوانی که نونهالی بیش نبود به انجام امور فرهنگی و رسیدگی به امور ایتام می پرداخت. در اعیاد مذهبی با تشکیل گروه های سرود در مسجد تلاش بی شماری می نمود. از همان سال های ابتدای نوجوانی و در سال های پیش از انقلاب با شرکت در کلاس های قرآن مکتب المهدی در مسجد صاحب الزمان با قران و آموزه های دینی آشنا گردید و در جریان انقلاب با این که نوجوان بود به همراه برادر خود (شهید محمد بکلری) حضوری فعال داشت. فعالیت در دفتر بررسی امور ایتام و جذب کمک های مالی برای خانواده های بی سرپرست نیز از همان سال ها در فعالیت های مهدی دیده می شود.

ابتدایی را دبستان نمودار و دوران راهنمایی را در خیابان وحدت اسلامی محله مختاری گذراند.

پس از انقلاب به دنبال تشکیل بسیج به فرمان امام خمینی(ره) از افراد شورای هسته مرکزی بسیج بود و به عنوان مسئول تبلیغات واحد فرهنگی و گزینش در بسیج فعالیت مستمر داشت. او با حضوری فعال در مسجد صاحب الزمان، بسیج این مسجد را با همکاری دیگر هم محلی ها راه اندازی نمود و فعالیت های بی شائبه خود را در این پایگاه ادامه داد. شرکت در کلاس های اخلاق و سخنرانی های آیت الله العظمی مرحوم حق شناس و نیز حضور مستمر در مراسم مذهبی و راه اندازی هیات حزب الله نیز از دیگر فعالیت های ایشان بود.

وی فعالیت های چشمگیری چه قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب در مسجد داشت به خانواده های بی بضاعت رسیدگی می نمود آنان را شناسایی می کرد، کودکان و نوجوانان محل را در گروه های مختلف اسلامی و آموزشی به مسجد جذب نمود و کلاس های عقیدتی و قرآنی، آموزشی، شعر و سرود، و... تشکیل می داد. کتابخانه مسجد را فعال نموده. در مسجد شارعی کلاس های قرآنی برگزار می کرد. او طوری در محل رفتار می کرد که با این سن کم میان مردم احترامی خاص داشت. اغلب به مشکلات رسیدگی می نمود تا جایی که روحانی مسجد آیت الله علم الهدی کمیته رسیدگی بی بضاعتان مسجد را به دست ایشان سپرده بود. در عین حال با وجود این کارهای بسیاری که داشت درس خواندن را در اولویت قرار می دهد و همیشه یکی از دانش آموزان رتبه بالای کلاس درسشان بود.

با شروع جنگ تحمیلی و آغاز دفاع مقدس در پی لبیک به فرمان مقتدایش امام خمینی به همراه برادر بزرگتر خود راهی جبهه گردید و در مناطق کشور مشغول به نبرد علیه دشمن گردید. ولی با وجود این همه فعالیت هیچ گاه از حوزه درسی خارج نگردید. دیپلم خود را با نمرات عالی در رشته ریاضی در دبیرستان با اسم فعلی جعفریه اسلامی منطقه 2 کسب کرد. وی با آغاز جنگ تحمیلی و سن کم با طی کردن آموزش های گوناگون به عنوان امدادگر به جبهه عازم شد و در عملیات های متعددی شرکت نمود و در طی این مدت نیز به امور جاری مسجد و خانوادگان ایتام و حتی درس خود نیز می رسید و به تک تک این امور اهمیت خاصی می داد، حتی گاهی اوقات شب ها در خواب نیز با صدای بلندی امور و برنامه های خود را تکرار می کرد و آن ها را برنامه ریزی می کرد. یکی از دوستانش او را این طور معرفی کرده: «یکی از صفات بارز و برجسته مهدی عزیز خودسازی و بندگی بود. ایشان همواره سعی داشتند طوری رفتار کنند که از عملکردشان هم خدا راضی باشد و هم بندگان خدا و بسیار مراقب اعمال و رفتار خود و نوعا اعمال خود در محضر اساتیدی چون حضرت آیت الله حق شناس و آیت الله علم الهدی، آیت الله رفع، عرضه می نمودند و اگر نیازی به اصلاح در رفتار خود می دیدند در این امر همت زیادی می کردند.»

از آن جایی که اساس و پایه دین برای نماز است. ایشان خیلی توجه و تقید به نماز اول وقت و نماز جماعت در مسجد داشتند. مهدی در مسجد به عنوان مسئول آموزش فرهنگی و معاون پایگاه بسیج شهید طیبی مشغول انجام وظیفه بود.

او در محل به خادم الشهداء معروف شده بود و هرگاه عزیزی در محل به درجه رفیع شهادت نائل می گشت ایشان با هماهنگی بسیج و اهالی مسجد مراسم شهدا را به بهترین نحو به انجام می رساندند. مهدی در سال 62 در عملیات خیبر شرکت کرد و در این عملیات برادر بزرگش محمد به درجه رفیع شهادت نائل گشت. سپس مدتی به شهر خود بازگشت تا مرهمی بر دل مادر و پدر داغ دیده گردد. علی رغم مصیبت های وارده به خانواده او در چند مرحله نیز به جبهه اعزام شد و در عین حال نیز به درس خواندن و کارهای خود در بسیج محل ادامه داد. او در سال 63 دیپلم خود را در رشته ریاضی گرفته و در همان سال نیز در دانشگاه امیرکبیر در رشته مکانیک قبول شد و روانه درس و دانشگاه شد.

مهدی به قدری فعال بود که از لحظه لحظه زندگی خود استفاده می نمود و همیشه می گفت: «دنیا مزرعه آخرت است در این دنیا فقط باید کاشت و برداشت نمود استراحت برای جهانی باقی می باشد.»

او در عین حال که بسیجی موفق، دانش آموزی موفق بود به شغل آموزگاری نیز روی آورد و در منطقه 11 آموزش و پرورش در مدرسه شهید چمران در سال 64-63 مشغول به درس دادن گشت. همیشه می گفت: من اول به خودم توصیه می کنم و بعد از دانش آموزانم تقاضا می کنم. اول خودم خوب درس می خوانم و بهترین می باشم، بعد از آن ها می خواهم که خوب درس بخوانند و بهترین شوند. با نحوه کار خود دانش آموزانی ساخت که اکنون نیز در مکان های شغلی خود مهدی را از یاد نبرده و سعی دارند که بتوانند مثل او باشند.

مهدی در طول زندگی کمی که داشت عرض مفیدی را طی نمود و توانست در قلب تمامی اطرافیان خود جایی داشته باشد. او اهل قرآن بود، به دنبال بندگی حق بود و به این خواسته خود رسید.

او در کلامی که می گفت و ورد زبانش بود و به دوستان و شاگردانش می گفت این بود که «مُلاشدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل»

مهدی همیشه با اطلاعاتی که به دست آورد چند هفته قبل و بعد از عملیات در جبهه حضور می یافت و پس از عملیات در پشت جبهه به وظایف خود عمل می کرد. با نزدیک شدن عملیات والفجر 8 قصد عزیمت به جبهه نمود و پس از پایان امتحانات نیم سال اول به عنوان نیروی اطلاعات عملیات راهی منطقه فاو گردید. با پیروزی عملیات والفجر 8 گردان علی اصغر که مهدی در آن حضور داشت فرمان بازگشت دریافت کرد ولی مهدی و 3 تن می مانند و دشمن را در سنگرهایشان سرگرم و مشغول به خود می کنند. خط دفاعی ایجاد کرده تا دیگران با کمترین مشکل بتوانند در خطی عقب تر مستقر شوند و این چند ساعت مقاومت دیگر خبری از او به دست نمی آید و مهدی در منطفه فاو (کارخانه نمک) مفقودالاثر گردید و هم اکنون پس از گذشت 23 سال وضعیتی از او در دست نمی باشد.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.