شهید خیرآبادی دهم مهر سال 1344 در ارومیه متولد شد. تحت تربيت ديني خانواده پرورش یافت به طوري كه در7 سالگي نماز و فرايض ديني را انجام مي داد. وارد مدرسه شد. دوران دبستان را در مدرسه مافي و دوره راهنمایی را در مدرسه فاسونيه چي با موفقیت به پایان رساند. به علت علاقه زیاد به علوم و فنون برق و الكترونيك به هنرستان راه يافت و همزمان با ادامه تحصيل به فعاليت هاي انقلابي مشغول شد.
عضو مؤثر انجمن اسلامي مدرسه بود و به عنوان بسيجي در مسجد منتظران مهدي فعالیت می کرد تا این که انقلاب به پیروزی رسید. سپس عضو رسمی پایگاه مسجد حاج عبدالله شد و در کمیته امداد حضرت امام خمینی(ره) در تامین مایحتاج مستمندان و کمک رسانی به جبهه های حق عليه باطل فعالانه شركت نمود. بعد از آغاز جنگ تحمیلی، اولين بار در سال 1361 در سن هفده سالگي قدم به عرصه جهاد و نبرد در ميدان هاي كربلاي جنوب نهاد. سال 1363 رسما به صف پرتوان سپاه پيوست و معاونت فرمانده گروهان حضرت قائم(عج) را عهده دار شد. همزمان با اين فعاليت هاي وقفه ناپذير به درس و تحصيل ادامه داد و در رشته ریاضی دانشگاه اروميه قبول شد، ولي عشق و علاقه به جهاد و ميهن اسلامي او را از تحصيل بازداشت. در آخرين اعزامش به جبهه، از بخش فرهنگي بنياد شهيد که پارچه ای مخصوص تسليت برای تشييع شهدا می بردند؛ گرفته بود و با خودش به جبهه برده بود. در آخرين لحظه عمليات، روی كاغذي كه از زمين پيدا كرده بود (این بيانگر تعجيل در امر شهادت ایشان بود) شعر (بگذار تا بگريم چون ابر در بهاران، كه از سنگ ناله خيزد روز وداع ياران) را نوشته بود و در كوله پشتي رزمي خود گذاشته بود. شهید معتقد بود اگر كسي از امتحان حق تعالي مردود شود، به صورت عمودي (سالم) از جبهه برمي گردد؛ اگر تجديدی باشد، به صورت مايل يعني جانباز می شود؛ و اگر در آزمون الهی قبول شود به صورت افقي يعني شهيد برمي گردد.
سرانجام سوم بهمن سال 66 در منطقه ماووت عراق در عمليات بيت المقدس2 بر اثر اصابت تركش دشمن بعثي به كاروان شهيدان ملحق شد و خونين بال به ديدار حق شتافت.
شهید آن قدر خوب و مهربان بود که همه در فراقش می سوختند. هميشه ورد زبان ايشان اين بود: شهيد سعيد است، شهادت سعادت. پس سعيد شهيد است، سعادت خيرآبادي. علاقه بسیار به اطاعت از ولايت، غرور ایرانی بودن و حفظ و دفاع از ناموس و لبيك به راه همرزمان شهيد و طي طريق صالحات، نهایت زندگی پر ثمرش را این چنین زیبا و شکوهمند ساخت.
او از خاندانی ایثارگر بود که در طول سالیان دراز، عزت و شجاعتشان را به نمایش گذارده بودند. پدربزرگ مادري شهيد در زمان جيلوها تير خورده و جانباز اسلام بود و پدربزرگ پدري ايشان هم در زمان جنگ جهاني اول توسط شاهسون ها در روستاي قره بابا محال بستان آباد به شهادت رسيده بود.