كمال باقي سيچاني
نام پدر : حسين
دانشگاه : شهيد بهشتي تهران
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : حقوق
مكان تولد : سیچان (اصفهان)
تاريخ تولد : 1339/07/04
تاريخ شهادت : 1364/12/02
مكان شهادت : فاو
عمليات : انفجار مين

شهید کمال باقی در سال1339 در یک خانواده مذهبی واقع در بخش5(سیچان)اصفهان پا بر عرصه وجود نهاد. از همان اوایل نوجوانی حساسیت عمیقی نسبت به محیط اجتماعی خویش پیدا نمود. سوالات بی شمار و روشنفکرانه ای در ذهن ش طرح و در پی دریافت پاسخ های آن در محیط مدرسه و اجتماع شروع به کنکاش نمود و خیلی زودتر از آنچه انتظار می رفت فطرت پاک و نورانیش او را به یافتن تمام سوالات و نیازهایش در اسلام بر حق و جاویدان رهنمون ساخت و وارد به جلسات قرآن و حدیث شد و در راستای این نقطه عطف دوستان و یاران جدیدی یافت و با تزکیه مدام و مستمر خویش و امر به معروف و نهی از منکر همواره به تکمیل نفسانی و عرفانی همت گماشت.

شهید بسیار هوشیار بود که در دوران تحصیل زبان زد همه دوستان و آشنایان گردیده بود و سر انجام در سال 1357 از دبیرستان سعدی اصفهان موفق به دریافت دیپلم در رشته ریاضی شد.

خود سازی این شهید والا کاملا مشهود بود که از آن جمله موفق بودن وی در کلاس های درس، دربحث با معلمین و نهایتا در مصاحبت با سایر کسانی بود که با او در تماس مداوم بودند و در موازات این برجستگی ها، برخورد با پیروان مکاتب انحرافی ضد اسلامی را از نظر دور نداشته و در تضاد عمیق با آنان مشغول بحث و دفاع از حریم مقدس اسلام گردید و چونان مولایش امیر المومنین(ع)جاذب بود و دافع و کوبنده وقاطع علیه منافقین.

شهید کمال باقی بلافاصله پس از اخذ دیپلم یعنی در سال 1358 وارد خدمت مقدس سربازی شده و نیمی از دوران خدمت صادقانه اش مصادف با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که در این مقوله فعالیتی بی چشمگیر داشته است. بالاخره پس از اخذ کارت پایان خدمت در سال1360حدود یک سال و نیم به صورت حق التدریس مشغول خدمت در آموزش و پرورش گردیده که در خلال این مدت نیز در مواقع عملیات قلبش او را به جبهه می کشاند که همگام با مسئله جنگ با درک و نگرشی ژرفی که داشت در جهت اطاعت از حضرت امام خمینی مبنی بر راه یافتن نیروی های متعهد و معتقد به دانشگاه ها در 1362با قبول شدن در رشته حقوق وارد دانشگاه و مشغول عمل شد و چندی نگذشت که بر اثر درایت و آگاهی و مدیریتی که داشت با وجود فشردگی دروس، مسئولیت کمیته جنگ دانشگاه شهید بهشتی را عهده دار شد. او هنگام با فعالیت هایش هیچ گاه مطالعه و بالا بردن سطح علمی را از نظر دور نداشته و علاوه بر تسلط در ادبیات فارسی و عربی آشنایی به زبان های بیگانه یعنی انگلیسی و فرانسه را نیز داشتند و موفق به اخذ دیپلم ماشین نویسی لاتین شده بود.

فعالیت های قبل از انقلاب:

کمال که هشیاری او و خفقان حاکم بر ارکان جامعه در زمان طاغوت او را به جلسات مخفی و تشکیلات سالم اسلامی رهنمون ساخت و این فعالیت ها با فراز و نشیب هایی تا اوج گیری نهضت بر حق اسلامی به رهبری امام خمینی ادامه داشت. با اوج گیری انقلاب اسلامی دریچه ای دیگر در زندگی پر افتخارش حاصل شده و تلاش هرچه بیشتر از پیش آغاز نمود. تلاش خستگی ناپذیرش در جهت پخش بیانات و اعلانات امام چه به صورت نوار و چه به صورت اعلامیه چشمگیر و ارزشمند بود؛ خیلی اتفاق می افتاد که ساعت های متوالی با دیگران پیرامون مسائل نهضت اسلامی ایران، مشغول بحث و دفاع از ارزش های اسلامی می نمود. کمال و همرزمانش مبارزه با شیطان بزرگ و شکستن جو خفقان فکری و اجتماعی آن زمان فقط با هدایت نیروهای جوان و نوجوان بسوی تفکر نوین اسلامی با کمیتی هرچه بیشتر و کیفیتی هرچه بهتر امکان پذیر می نمود و در راستای این انگیزه تعدادی از برادران جوان با فکر واحده بودن امت اسلام و رهبری اما به تشکیل گروهی به همین منظور اقدام نمودند که کمال باقی در یکی از جلسات قرآن در مساجد توسط یکی از برادران که مسئول پخش کتاب و نشریات بود آشنا شد و سپس جهت تکمیل مسائل عقیدتی در گروه مطالعه با خط و مشی های سیاسی سعی در تسلط و القا نمودن افکار مخرب خویش بر روی جوانان پر شور داشتند؛ لذا آن جمع از برادران سعی وافر در جهت هر چه بیشتر معارف اسلامی داشته که شهید باقی ثمره دو سال تلاش مطالعه خود و همکارانش را در این زمینه تحویل مسئولین مربوطه که از روحانیون حوزه علمیه قم بودند داد. صلابت و درایت او باعث شد مسئولیت خطیری را بپذیرد که عبارت بود از تکثیر و پخش و گردآوری اغلب محصلین نمونه ممتاز شهر اصفهان در دبیرستان سعدی و در پی انجام این منظور نقش فعالانه ای داشت. او که اصول اختفاء و مبارزه با مامورین رژیم منحوس را ماهرانه آموخته بود پس از دستگیری رابطش، بازداشت و با شگردی ویژه و خاص طی بازجوئی های مختلف موفق شد خود را از اسارت دژخیمان ساواک نجات دهد. پس از رهایی مجددا به اعضای دیگری از برادران جوان، مسلمان و متعهد کرد ارتباط برقرار نمود و بانبوغ فکری که از خود بروز می داد باعث تشویق و دلگرمی تعداد بی شماری از جوانان اهل تسنن به همکاری و فعالیت برای ایجاد حکومت اسلامی گردید.

هنگام بازگشت از کردستان مسئولیت حمل نشریه ای «با محتوای اقتصاد اسلامی» که ممنوع بود را شخصا از یکی از روحانیون ثقیل، با وجود جو شدید پلیسی و مراقبت دقیق دژخیمان ساواک با تردستی خاصی به اصفهان منتقل نمود.

فعالیت های بعد از انقلاب شهید و حضور فعال او در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی:

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب خون بار اسلامی به رهبری امام بزرگوار، خدمت و فداکاری در روستاها را انتخاب نمود و با فعالیت خویش در جهاد سازندگی گام های ارزشمند دیگری در حفظ و بقای این ثمره گران بها یعنی انقلاب اسلامی برداشت و بدون وقفه و لاینقطع عازم روستاها و مشغول خدمت به روستائیان بود که خود دفتری تابناک و گویا از زندگی این شهید اسوه می باشد.

در پانزده تیر ماه 1361 جهت آموزش نظامی به پادگان غدیر اعزام شد و چون این ایام مصادف بود با ایام ماه مبارک رمضان از انجا به باغ ابریشم منتقل شده و پس از پایان دوره آموزش که رشته تخصصی ایشان نیز تخریب بوده؛در تاریخ 10مرداد ماه سال 61به جبهه اعزام گشته و مامور می شود که در تیپ مقدس امام حسین(ع) خدمت نمایند که در واحد تخریب این تیپ مشغول خدمت می گردند. بر جستگی های بارز اخلاقی و فکری او همان روزهای نخست مد نظر برادارن مسئول از جمله فرمانده شهید علی خلیلی قرار گرفته و پس از پاکسازی میادین مین در عملیات های رمضان و بیت المقدس برای اولین ماموریت به جبهه شلمچه پشت آب گرفتگی اعزام می شوند و پس از رشادت و شجاعت دراین ماموریت لیاقت و تدبیر خویش را به ثبت رساند و ازآن پس در کلیه مناطق و محورها حضوری فعال، چشمگیر و مفید داشت که از آن جمله عملیات محرم بود که در اوائل عملیات ازناحیه ران پا مجروح شده و به پشت جبهه و از آنجا به بیمارستان منتقل می شود. مدتی کوتاه مشغول درمان و پس از بهبودی نسبی دوباره به جبهه باز می گردد و چون تیپ امام حسین(ع) به لشگر تبدیل شده از طرف فرمانده شهید علی خلیلی معاونت تخریب تیپ دو که به فرماندهی شهید محمد خلیفه سلطانی بوده منصوب می شود. پس از گذشت این مدت با نزدیک شدن عملیات و الفجر یک به منطقه اعزام می شود و در این مسئولیت نیز درخشش چشمگیری داشته است .پس از مرخصی کوتاهی به منطقه پاسگاه زید اعزام و بعد از مدتی به اتفاق عده ای از برادران به کردستان می روند که فعالیت های زیادی دارد.

با شروع عملیات والفجر 4و پیروزی چشمگیرآن، پس از عملیات به شکرانه این پیروزی الهی به مشهد مقدس عازم گشتند، با پایان یافتن عملیات به دانشگاه مراجعه کرده و مشغول تحصیل می کردند و برای چندمین مرتبه در آبان ماه سال63دوباره یاد عاشق به هوای معشوق پر کشید و ایشان به جبهه مراجعت کرده و در قسمت آموزش تخریب مشغول خدمت می گردد.

پس از چندی دوباره به دانشگاه مراجعت کرده تا اینکه عملیات بدر آغاز می شود و ایشان سریعا خود را به جبهه رسانده و در سازماندهی یکی از گروه های تخریب قرار می گیرند و پس از عملیات و به سربردن مرخصی کوتاهی در مهر ماه64به کردستان رفته و مشغول فعالیت نظامی گشته که در این باب نقاط عطف خاطره های زیادی از این شهید وجود دارد که زبان زد دوستان و همسنگرانش می باشد. پس از این به اصفهان بازگشته و مدتی را در اصفهان به سر برده تا اینکه عملیات والفجر8 آغاز می گردد که چند روز پس از شروع عملیات شهید باقی به همراه عده ای از برادران به منطقه آمده و مشغول فعالیت های رزمی می شوند. ایشان به بعضی از برداران می گوید:این بار شهید می شود و حتی گفته که در خواب دیده است که به لقا یار موفق خواهد شد.

شب دوم اسفند 64از ناحیه سر و دست مجروح می شود ولی به عقب برنگشته و به پانسمان و درمان سر پائی اکتفا می کند تا اینکه شبی از این شب ها نگهبان سنگر روبروی آنها این گونه تعریف می کند:

شهید باقی به همراه یکی دیگر از برادارن با مقداری مین به جلو رفته و قسمتی از زمین را مین کاری کردند که ناگهان صدای انفجاری به گوش رسید ...

چند لحظه بعد بر اثر اصابت گلوله مستقیم تانک به مین ها دگر بار گلی از گل ولایت پر پر شد و شهیدی به خیل شهیدان پیوست؛ شهیدی که یادش نمی رود، شهیدی که در تمامی محورها و عملیات ها شرکت جست و شهیدی که علمش، عملش بودو حرفش فعلش.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.