نورعلي ابراهيمي
نام پدر : نادعلي
دانشگاه : علوم پزشكي مشهد
رشته تحصيلي : دندان پزشكي
مكان تولد : محمودآباد - روستاي زرداب (مازندران)
تاريخ تولد : 1347/02/03
تاريخ شهادت : 1365/10/20
مكان شهادت : شلمچه
مصاحبه با مادر شهيد نورعلي ابراهيمي
راوي : مادر شهيد

*اسم شهید را چه کسی انتخاب کرد؟

خودمان.

*خاطره ای از دوران کودکی دارید که برای ما تعریف کنید؟

خاطرات خیلی خوبی داشت. خیلی به خواهرانش علاقه داشت و با برادرانش شوخی می کرد.

*در نماز جماعت یا مراسمات دینی همراه شما می آمد؟

نماز همراه حاجی می آمد، به نظرم اون موقع 8 ساله بود. نماز می خواند و نماز را ترک نمی کرد و در تابستان بود که سن او به روزه نمی رسید اما روزه بود و در تراشیدن برنج مشغول بود و نزدیک به ظهر به خانه ی دوستش می رفت تا خنک شود و بتواند روزه را تا آخر بگیرد. نماز صبح که ما بیدار می شدیم و او را بیدار نمی کردیم عصبی می شد و می گفت: چرا مرا بیدار نکردید

*با چه کسانی بیش تر رابطه داشت؟

به نظر من با دایی اش.

*در منزل به چه چیزهایی حساس بود؟

اگر نماز نمی خواندیم. از تهمت زدن مردم ناراحت می شد.

*به چه چیزهایی بیش تر علاقمند بود؟

به ورزش علاقه مند بود.

*آیا تکالیف یا مشق خود را انجام می داد؟

ما اصلا لازم نبود به او بگوییم و تکرار کنیم خودش درسش را می خواند.

*در رفتارش با شما و پدرش خوب بود؟

خیلی خوب بود و به خواهران بسیار بسیار زیاد علاقه داشت. دوچرخه داشت و به خاله و عمه سر می زد و همیشه به منزل بستگان می رفت.

*جاذبه شهید در میان مردم چگونه بود؟

خیلی خوب بود. وقتی در مدرسه درس می خواند با کسانی که زیاد با تقوا نبودند دوست نبود.

*آیا شهید ازدواج کرده بود؟

خیلی به فکر بودیم و من هم به ایشان گفتم و او گفت: این کسانی که می گویی خوب نیست. صبر کن اول به جبهه بروم.

*اولین بار در چه سنی به جبهه رفت؟

15 الی 16 سالگی.

*اولین بار که می خواست به جبهه برود چه روحیه ای داشت؟

خیلی خوب بود و می گفت: تو باید بند مرا ببندی و مرا به جبهه راهی کنی. آن قدر خوشحال بود و من گفتم نه من ناراحت می شوم.

*عامل اصلی اعزام به جبهه چه کسی بود؟

نمی دانم. رادیو یک روز اعلام کرد، موقع ناهار بود و ما داشتیم ناهار می خوردیم که رادیو گفت: جبهه نیرو می خواهد و ایشان یک نگاهی به من کردند و گفتند مادر من می خواهم بروم به جبهه. من با او شوخی می کردم. بعد از 1 ماه و 20 روز ایشان موقع صبحانه به ما گفتند که من می خواهم بروم به جبهه. من ناراحت شدم و در اتاقی رفتم و ایشان مرا بیدار کردند و گفتند: من می خواهم بروم به جبهه، مرا در آغوش نگیر. گریه کردم و او را در بغل گرفتم و تا دم در بدرقه کردم.

*آیا در جبهه حضور داشت نامه می نوشت؟

بله نامه می نوشت احوال پرسی خانواده ها و بستگان را می کرد.

*وقتی از جبهه بر می گشت خاطراتی برای شما تعریف می کرد؟

برای من تعریف نمی کرد وقتی شهید شد دوستانش آمدند و گفتند که او وقتی می خواست غذا تقسیم کند با عدالت تقسیم می کرد و خیلی خوب بود. در شب که ما در سنگر خوابیده بودیم او در بیرون داشت نماز می خواند و دعا می کرد.

*آیا در زمان جبهه مجروح شد؟

خیر مجروح نشد.

*چگونه از شهادتشان با خبر شدید؟

زمانی که ایشان و دایی اش رفته بودند به جبهه ، دایی اش آمد و ایشان نیامد. ما متوجه شدیم که ایشان شهید شدند.

*آیا شهید مفقود بود؟

بله 3 ماه.

*علائم شناسایی شهید چه بود؟

سرش بود و از جورابش که قبلا به او دادیم و ..

*از این که یک خانواده شهید هستید چه احساسی دارید؟

خیلی خوشحالم فرزندم در راه اسلام رفت و شهید شد.

نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.