داريوش صحرايي
نام پدر : اصغر
دانشگاه : رازي كرمانشاه
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : رياضي
مكان تولد : كرمانشاه (كرمانشاه)
تاريخ تولد : 1339/03
تاريخ شهادت : 1362/12/04
سمت : در جنوب راننده بولدوزر- در غرب مسئول دسته جلو
مكان شهادت : چنگوله مهران
عمليات : والفجر 5
مصاحبه با والدین شهید داریوش صحرایی
راوي : والدين شهيد

- چه خاطرات خاصي از دوران قبل از تولد شهيد داريد؟

* خوشحال بودم از اینکه فرزندی به دنیا بیاورم که با تقوی و پرهیزگاز باشد.

- وضعيت اقتصادي خانواده شما در آن زمان چگونه بود؟

* در آن زمان بودجه ما متوسط بود.

- مستاجر بودید یا منزل شخصی داشتید؟

* خانه کوچکی داشتیم.

- چه خاطره اي درباره تولد شهيد داريد؟

* کودکی آرام و متین بود، هرگز ما را ناراحت نمی کرد و کارهایش را بدرستی انجام می داد.

- آیا او را به مهد کودک یا مکتب خانه فرستادید؟

* خیر مدرسه رفته.

- شهید در آن دوران غیر از شما (والدین) با چه افراد دیگری (دایی، عمو، پدربزرگ و ... ) تماس نزدیک داشت؟ تا چه سنی؟

* با خواهر و برادرانش خصوصا یکی از برادرانش که سن آنها نزدیک به هم بود.

- معمولا اوقات فراغت خود را چگونه مي گذراند؟

* به والدین کمک می کرد و بیشتر به درسش خیلی اهمیت می داد.

- آيا بيشتر وقت ها در خانه بود يا در بيرون خانه؟ كجا؟

* اکثرا در خانه درس می خواند.

- به چه نوع بازي هايي علاقه داشت؟

* بازی های فکری.

- با چه كسي ارتباط نزديك تري داشت (مادر، پدر، خواهر، برادر، عمو و ....)؟ چرا؟

* برادرش به اسم مسعود.

- در مقايسه با ديگر كودكان شما، كودك آرام و ساكتي بود يا پر جنب و جوش و فعال؟

* آرام و ساکت.

- در آن دوران دوستان و هم بازری هایش چه کسانی بودند؟ حالا چکار می کنند و کجا هستند؟

* با برادرانش و چند هم بازی از همسایگان خوب.

- چه خاطرات ديگري از آن دوران به ياد داريد؟

* بسیار با فکر کار می کرد و با دوستانش مهربان بود.

- مختصري درباره نحوه ورودش به مدرسه ابتدايي توضيح دهيد(علاقه به مدرسه، امتناع از رفتن به مدرسه و ...)؟

* با علاقه فراوان، چون برادر بزرگتر مدرسه می رفت در سن ۵ سالگی با مدرسه برادرش رفت و چون معلم و مسئولین مدرسه از هوش سرشار ایشان واقف شدند با گزارش به آموزش و پرورش موفق شدند ایشان را به عنوان دانش آموز آن مدرسه قبول کنند که همان سال با معدل ۲۰ قبول شد.

- در چه مدرسه يا مدارسي تحصيل مي كرد؟

* نام مدرسه: بدر شهرستان: کرمانشاه

سال شروع: 1345 سال اتمام: 1350

- مختصری راجع به نحوه انجام تكاليف درسي اش برای ما صحبت کنید؟ چه خاطره اي در این خصوص به ياد داريد؟

* تکالیفش را همیشه به موقع انجام می داد و مشق هایش همیشه از بر می نوشت که همگی را متعجب می کرد.

6-در آن سنين روابطش با كودكان ديگر، دوستان و هم بازي هايش چگونه بود؟

* بسیار خوب.

- معمولا اوقات فراغت خود را چگونه مي گذراند؟

* کتاب داستان و مقداری تماشای تلویزیون و بازی.

- بیشتر به چه افرادی علاقه و دلبستگی داشت؟ چرا؟

* به افراد متدین و اهل مطالعه.

- در آن دوران دوستان و هم بازی هایش چه کسانی بودند، حالا کجا هستند و چکار می کنند؟

* بیشتر با برادرش و چند تن از دوستانش که آقای دکتر معتمدی و آقای مهندس سوری و آقای نادر جوادی مهندس شرکت نفت.

- چه خاطرات ديگري درباره آن دوران داريد؟

* به خاطر شباهت ایشان به برادرش که از کلاس سوم دبستان همکلاس بودند همیشه شیطنت های برادرش را با او اشتباه می گرفتند.

- در چه مدرسه (راهنمايي) يا دبيرستان تحصيل كرد؟

* راهنمایی مولوی _ دبیرستان تیسفون و نظام.

- در اين سنين شهيد به چه كاري مشغول بود؟

* تحصیل.

- وضع درسی او چگونه بود؟

* بسیار عالی.

- آيا شهيد در آن زمان کار هم می کرد؟ چه کاری؟

* بله در مغازه به پدرش کمک می کرد.

- از چه زمانی احساس کردید که رفتار و شخصیت او در حال تغییر و تحول است؟ چه رفتارهایی موجب ایجاد چنین نگرشی در شما گردید؟

* از دوره دبیرستان احساس استقلال می کرد.

- در آن دوران اوقات فراغت خود را بيشتر به چه كاري مي گذراندند؟

* ورزش و مسجد.

- بيشتر چه نوع كتاب هايي را مطالعه مي كردند؟

* مذهبی و علمی و مقداری هنری.

- روابطش با شما (والدین) و خواهر و برادرش چگونه بود؟ چه خاطره ای در این خصوص به یاد دارید؟

* بسیار محبوب همگی بود تمام سخنانش را به جان می خریدند حتی آنان که از او بزرگتر بودند.

- روابطش با خویشاوندان، همسایگان چگونه بود؟ آنها نظرشان نسبت به شهید چگونه بود؟ چه خاطره ای در این خصوص به یاد دارید؟

* بسیار مؤدب و دوست داشتنی همکار و همراه همگی در موقع شهادت احساس می کردند یکی از بستگان نزدیک خویش را از دست داده اند.

- کلا نوجوان ساکت و آرامی بود یا فعال و اجتماعی و معاشرتی؟

* در حین آرامش اجتماعی و معاشرتی بود.

- بيشتر اوقات خود را در منزل مي گذراند يا خارج از منزل؟ کجا؟ چه کار می کرد؟

* در منزل و اوقات فراغتش را با برادرش مشغول مطالعه و ورزش بود.

- به چه كساني علاقه داشت؟ چرا؟

* با برادرش مسعود چون تقریبا همسن او بود و خواهران و برادرانش با او مثل یک رفیق بودند.

- از چه كساني بدش می آمد؟ چرا؟

* از انسان های زورگو.

- در چه مواردي حساس و عصبی میشد؟ وقتی عصبانی میشد چکار می کرد؟

* در مواقعی که احساس می کرد کسی صحبتش منطقی نبود در عین عصبانیت خودش را کنترل می کرد تا با بحث و گفتگو حقش ضایع نشود.

- در چه کارهایی به شما کمک می کرد؟

* در تمام کارهای افراد خانواده از هیچ کوششی دریغ نمی کرد.

- با چه کسی یا کسانی دوست صميمي بود؟ آنها چه مشترکاتی با شهيد داشتند؟

* هم کلاسی و هم محلی.

- آنها الان كجا هستند و چه مي كنند؟

* شهید رضا الوند منش یکی از دوستان و هم محلی آن بودند و بقیه با شغل های عالی مشغول کار و زندگی هستند همچنین شهید عباس یار کودکان.

- چه خاطرات ديگري از آن دوران به ياد داريد؟

* اوقات فراغتش را با کمک درسی به دوستانش می گذراند.

- در دوره جوانی شهید به چه کاری مشغول بود؟ چه شغلی داشت؟ چه فعالیت اجتماعی می کرد؟

* بعد از دیپلم به دانشگاه افسری رفت.

- خدمت سربازي را چگونه گذراند؟

* در دانشگاه افسری بود در سال ۱۳۵۷ که به فرمان امام خمینی (ره) یکی از هواداران امام خمینی بود که همراه دوستانش از پادگان برای کمک به انقلاب به مردم پیوستند.

- در چه دانشکده یا دانشگاهی تحصیل می کرد؟ نام محل تحصیل؟

* بعد از دانشگاه افسری به دانشگاه رازی کرمانشاه مشغول تحصیل شد.

- چنانچه در این دوره ترک تحصیل نموده و یا محل تحصیل خود را تغییر داده است علت را بیان کنید؟

* به علت انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها در جهاد تهران مشغول انجام وظائف اسلامی گردید که از طریق جهاد دانشگاهی چندین بار اعزام به جبهه شد که مهمترین آن آزادی خرمشهر بود که مسئولیت آن سنگرساز بی سنگر بود.

- در آن دوران با چه افرادی دوست صمیمی بود؟ آن ها چه مشترکاتی داشتند؟ (هم دانشکده ای، هم محلی، همکار، ....)

* با برادرش و دوستش ناصر عیسی پور که معلم یکی از دبیرستان های کرمانشاه می باشد.

- این افراد الان کجا هستند و چکار می کنند؟

* مشغول به کار و زندگی می باشند.

- در آن دوران اوقات فراغت خود را چگونه میگذراند؟

* مطالعه.

- هنگام گرفتاری و مشکلات چکار می کرد؟

* خونسردی خود را خفظ می کرد و با فکر و اندیشه دنبال راه حل می گشت.

- چه آرزو و خواسته هايي داشت؟ بزرگترين آرزوي وي چه بود؟

* دوست نداشت مرگ طبیعی داشته باشد می گفت در راه آرمان خود وطنم شهید بشوم.

- دوست داشت در آینده چکاره شود؟

* دوست داشت ایرانی آزاد و آباد با هیچگونه وابستگی و فقر ببیند.

- چه خاطرات ديگري از آن دوران به ياد داريد؟

* در نیمه شعبان توسط برادران و دوستان هم محلی اش تولد امام زمان را سه شبانه روز جشن می گرفت.

شهيد چگونه به فکر ازدواج افتاد؟

* به فکر مملکت بود، هنوز به این مسئله فکر نکرده بود به دلیل بحرانی که در مملکت داشتیم.

- نظر شهید در مورد جنگ چه بود؟

* جهاد در راه اسلام بالاترین مقام برای یک مسلمان می باشد پس چه خوب است در این راه کشته شویم.

- چه شد که به فکر رفتن به جبهه افتاد؟

* به علت تعصبی که نسبت به خواهران و برادران هم دین خود داشت برای دفاع ناموس و میهن خود و حفظ قرآن کریم به جبهه رفت.

- در زمان جنگ چه فعالیت هایی می کرد (جبهه و پشت جبهه)؟

* در منطقه عملیاتی جنوب و غرب چنگوله بود و در محل زندگی خود به خاطر بالا بردن سطح فرهنگی، دینی و سیاسی اهالی و جوان های محل کتابخانه ای در محله با همکاری کانون فرهنگی تشکیل داد که به بحث در مورد اسلام و موازین آن می پرداختن.

- از چه چیزها و افرادی بدش می آمد؟

* از افرادی که نسبت به وظائف خود در قبال دیگران بی اهمیت می باشد.

- چه صحبت ها و توصیه هایی به شما و دیگران می کرد؟

* احترام به بزرگترها، ترک نکردن نماز و روزه و صله رحم.

- نحوه شهادت شهید چگونه بود؟ پیش از شهادت چه گفت و چه کار کرد؟

* در فرمان لبیک امام خمینی کلاس درس دانشگاه را ترک و به کمک رزمندگان اسلام به منطقه چنگوله (غرب) اعزام و در همان جا که مسئولیت دسته رزمی داشت و در سحرگاه پس از ادای نماز صبح در تاریخ ۰۴/۱۲/۶۲ به درجه رفیع شهادت نائل شد. پیش از شهادت گفت، زندگی جهاد و عقیده ماست پس به همین دلیل بایستی گوش به فرمان ولی فقیه باشیم.

- شهادتش چه اثری بر شما گذاشت؟

* مرگ ایشان انفجار روحی شدیدی بود، نه تنها در خانواده بلکه کلیه دوستان و آشنایان را متاثر کرد که چه گوهر گرانبهایی را از دست داده اند ولی چون عقیده ایشان بر این بود راضی به شهادتش شدند.

- دیگران (دوستان، هم رزمان، همسایگان و ...) چه مطالب مهم و جانبی درباره او می گفتند؟

* می گفتند داریوش همیشه یک پله از ما از همه نظر بالاتر است حرفی که امروز می زند ما ده سال دیگر به آن پی می بریم.

- چه خاطراتی از آن دوران به یاد دارید؟

* وقتی داریوش شهید شده بود سرباز رزمنده ایی به در منزل ما آمد. وقتی برادرش مسعود در را گشود به او گفته شد برادرت در بیمارستان ارتش می باشد و ترکش خورده و مسعود به خاطر اینکه مادرش متوجه این موضوع نشود به تنهایی به بیمارستان رفت و گفتند این جا زخمی به این نام وجود ندارد ولیکن لیست شهدا در دفتر بیمارستان می باشد چون درب دفتر بسته بود مسعود از پنجره بالا رفته اتفاقا دفتر بیمارستان روی میز باز بود و نام شهید (برادرش) را دید و همان جا بیهوش شد که به یاری مردم به هوش آمد.

- به طور کلی کدام یک از خصوصیات شخصیتی شهید را بیش از خصوصیات دیگرش دوست داشتید؟ (شجاعت، تواضع و .... ) فقط یک خصوصیت بارز یادداشت شود؟

* معرفتش.

نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.