فريدون شم آبادي
نام پدر : غلامعلي
دانشگاه : آموزشكده فني
مقطع تحصيلي : ------------------
مكان تولد : آشخانه (خراسان شمالي)
تاريخ تولد : 1344
تاريخ شهادت : 1366/12/25
مكان شهادت : ماووت عراق
عمليات : بيت المقدس 2
خاطرات خانم زلیخا همدانی مادر شهید فریدون شم آبادی
راوي : مادر شهيد

به نقل از مادر شهید : زلیخا همدانی

( دوره کودکی : تولد تا شش سالگی )

من و پدرش علاقه داشتیم اولین فرزندمان پسر به دنیا بیاید و تمام یکی از قوم و خویشانم را که فوت کرده بود بر روی او بگذاریم و بعد از اینکه به دنیا آمد اسم او را فریدون گذاشتیم و بعد از تولد فریدون مریض شد و ما نیز نذر کردیم اگر خوب شود یک حلقه گوشواره به بارگاه امام رضا (ع) بیندازیم و این نذر را هم دادیم .

دوره نوجوانی اول : ( شش تا یازده سالگی – دوره ابتدایی )

رابطه او با معلمین خوب بود و آن ها از او رضایت خاصی داشتند. او رابطه بسیار نزدیکی با دوستان و همبازی هایش داشت و همیشه با آن ها به آرامی برخورد می کرد و سعی می کرد تا جایی که می تواند موجب ناراحتی کسی نشود. معمولاً اوقات فراغت خود را با درس خواندن و کمک به پدرش در امورات کشاورزی می گذراند . رفتار آن بزرگوار با رفتار دیگر کودکانم فرق داشت و او مهربانتر از دیگر کودکانم بود .



دوره نوجوانی دوم: در این موقع شهید مشغول تحصیل بودند. وضع درسی او خوب بود و معدل بالا قبول می شدند و مربیان از شهید راضی بوده اند و با توجه به این که شهید در شهرستان بجنورد مشغول تحصیل بودند از روستا به شهر جهت سکونت می روند . ایشان در برابر کارهای خلاف و افراد معتاد و قاچاقچی که جوانان را به انحراف می کشاندند حساس بود و عصبانی می شد وقتی آن ها را نصیحت می کرد و به نتیجه ای نمی رسید از آن ها دوری می جست.

خاطره :

در سن 2 سالگی فریدون مریضی سختی دچار شد که ما او را نیز به پزشک بردیم ولی نتیجه ای نگرفتیم بخاطر همین به مشهد برده و در بارگاه امام رضا (ع) نذر کردیم اگر فریدون شفا بیابد گوشواره ی خود را داخل ضریح امام رضا (ع) بیندازم و به خواست خدا حاجتم برآورده شد و فریدون شفا یافت .

خاطره :

در دوران تعطیلات یک روز برای دیدار آشنایان به یکی از روستاهای اطراف رفتیم هنگامی که به مقصد رسیدیم فریدون با هم سن و سالانش برای بازی به حیاط منزل رفت ما در منزل بودیم که ناگهان صدای فریاد، فریدون ما را آشفته کرد وقتی به بیرون رفتیم فریدون را ساکت و بدون حرکت روی زمینی مشاهده کردیم و چون فهمیده بود که ما ترسیده ایم پس برای اینکه ما را بیش از آن ناراحت نکند مدام می گفت چیزی نشده و ما وقتی او را بلند کردیم طاقت نیاورد و سر و صدا کرد که ما متوجه شدیم که او از ناحیه پا آسیب دیده است و برای اینکه ما را ناراحت نکند آن را پنهان می کند و این نشان مهربانی و احترام او بود .

خاطره :

در سال سوم راهنمایی ما شاهد بودیم که او چگونه برای کسب علم و دانش تلاش می کرد اما متأسفانه به علت این که در کنار درس کار هم می کرد نتوانست در سال سوم راهنمایی قبول شود او بسیار ناراحت بود و موضوع را از ما پنهان می کرد چون می دانست اگر حقیقت را به ما بگوید باعث ناراحتی ما می شود ولی دلش راضی نشد و حقیقت را بازگو نمود و در همانجا قول داد که سال بعد حتماً جبران کند اینگونه هم شد و او سال بعد با معدل عالی در خرداد توانست قبول شود .

دوره جوانی: با توجه به اینکه مشغول خواندن درس و دانشجو بودن به خدمت مقدس سربازی نرفتند. ایشان دوست داشت در آینده مهندس شود و با کار خود بر مردم خدمت کند .

دوره ازدواج :

شهید ازدواج نکرده بود .

اعتقادی و سیاسی :

علاقه زیادی به قرآن داشت و قرآن را با صدای خوب تلاوت می کرد و بیشتر اوقات به دعا و راز و نیاز و نماز مشغول بود. فردی مظلوم و متواضع و فروتن و با اخلاص بود و در کارها صادق و درستکار بود و در برابر مشکلات صبور بود علاقه خاصی به امام خمینی (ره) داشت و همیشه سخنان امام بر زبان ایشان جاری می شد. و بسیار تابع ولایت فقیه بود. با توجه به اینکه شهید جهت ادامه تحصیل به شهرستان بجنورد رفته بود فعالیت های علمی و فرهنگی و هنری در بجنورد داشت که ما اطلاع کامل نداریم .

دفاع مقدس :

همیشه توصیه داشت که باید جوان ها سنگرهای خالی شهیدان را پر کنند و جوان ها را تشویق به اعزام به جبهه می کرد .

نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.