غلامحسين خدري
نام پدر : عباس
دانشگاه : دانشكده فني قزوين
مقطع تحصيلي : ------------------
مكان تولد : زابل - روستاي سه كوهه (سيستان و بلوچستان)
تاريخ تولد : 1336
تاريخ شهادت : 1361/02
مكان شهادت : منطقه عملياتي الي بيت المقدس
عمليات : آزادسازي خرمشهر(الي بيت المقدس)
خاطرات برادر شهيد غلامحسين خدري
راوي : همرزم شهيد

از خصوصیات بارز سردار شهید غلامحسین خدری: وی فردی مؤمن و متدین و ولایت مدار بود و اهل نماز جمعه و جماعت بود. هر صبح هنگام رفتن به محل کار قرآن قرائت می کرد و به مستمندان کمک می کرد و حقوق خود را بین فقرا و نیازمندان تقسیم و مقداری جهت خرج خانه به منزل می برد.

محل زندگی شهید در قزوین و کرج بود. او در روزهای آخر عمرش به زاهدان آمد و به پدرم گفت: من امام را در خواب دیده ام و او وعده شهادت به من داده است، او گفت: برای آخرین بار به زیارت شما آمده ام و قول بدهید بعد از شهادتم محل دفن من در گلزار شهدای چهارصد دستگاه کرج باشد که پدرم پذیرفت.

به نقل از مادرم که از زبان شهید تعریف می کرد: در تپه های الله اکبر در قله کوه در حالی که به شدت زخمی شده بود و به حال بیهوشی به زمین افتاده بود ناگهان نوری که بعد شهید گفته بود که امام زمان (عج) بوده است به او فرمان داده تا از جا بلند شود و از آن جا نیروهای امدادی او را به پشت انتقال می دهند که از نوک پا تا نوک ‌سر ترکش خورده بود و چشم چپش را از دست داده بود.

یکی از خصوصیات بارز سردار شهید غلامحسن خدری خوش رویی و خنده رویی بود. وی فردی مومن و متدین و پیرو خط ولایت فقیه بود. او انسانی تمام و کمال بود و من به جرأت می توانم بگویم که شهید کار را برای رضای خدا انجام می داد.

شهید در عملیات های مختلف اجزای بدنش مجروح شده بود ولی بعضی از دوستانش مطلع نبودند. آن روزها گرفتن امکانات با پرونده جانبازی در بین افراد یک امتیاز بود که شهید نه پرونده جانبازی داشت و نه علاقه ای به این کار.

او خدمت به نظام را وظیفه اش می دانست و به این کار عشق می ورزید. خدمت به دیگران و کمک به مستمندان را وظیفه اش می دانست، ایثار و از خودگذشتگی به عنوان سرلوحه امورات شخصی و اداری او بود.

یادم است یک روز یک نفر از همکارانش در سپاه چابهار به وی مراجعه کرد و گفت در قرعه کشی قالی برنده شده ای و فلان پاسدار به نام شما تحویل گرفت. به اتفاق شهید به منزلش رفتیم. وی اظهار داشت: فرش را در اتاق پهن کرده ام که اگر می خواهی بروم و جمع کنم که شهید گفت: حال که خانواده ات دیده اند برای شما باشد. این در حالی بود که منزل شهید موکت فرش بود.

روز اول اسفند هنگام رفتن شهید به تهران و منطقه بود که به منزل پدری مراجعه و در حال خداحافظی بود، هنگامی که به سر کوچه رسید، دوباره برگشت و رو به مادرم گفت: مادر حالا که به جبهه می روم و شهید می شوم از خدا چه می خواهی؟ بی درنگ مادرم گفت: بروید شهید شوید و جنازه ات برگردد. که تقدیر الهی نیز همین شد.

در سال 1375 در یکی از روزهای تعطیل که از مأموریت به منزل برمی گشتم و مادرم نیز حضور داشت، دیدم دخترم فائزه که 4 سال سن داشت انگشتش زخمی شده به حدی که استخوانش دیده می شد و رنگ استخوان سبز شده بود. شب شهید غلامحسین را در خواب دیدم که از من پرسید: داداش چه شده است، چرا ناراحتی؟ موضوع انگشت فائزه را برای ایشان توضیح دادم. ایشان گفتند: فائزه را بیاورید. با دستش کف دست فائزه کشید و گفت: چیزی نیست! چرا ناراحتی؟ بیا نگاه کن. هنگام نماز صبح که بیدار شدم و خواب یادم ‌افتاد، بی درنگ دست فائزه را نگاه کردم و دیدم چیزی نیست! مادر و همسرم را صدا زدم وموضوع خواب را تعریف کردم و همه مات و مبهوت ماندیم.

نظرات
نام : سعيد info@irancell.ir
تاريخ : 1402/02/21
نظرات : روح اش شاد.خداوندمقفرت نماييد.شهيدغلامحسين خدري انسان بسيارمتدين وباايمان خالصي بود
نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.