صفحه اول
اخبار
جستجوي شهدا
توليدات كنگره
درباره ما
ارتباط با ما
استان
استان آذربايجان شرقي
استان آذربايجان غربي
استان اردبيل
استان اصفهان
استان البرز
استان ايلام
استان بوشهر
استان تهران
استان چهارمحال و بختياري
استان خراسان جنوبي
استان خراسان رضوي
استان خوزستان
استان زنجان
تهران بزرگ
بازگشت به استان
محمدصادق اسماعيلي برون
نام پدر :
محمد اكبر
دانشگاه :
آزاد اسلامي واحد سبزوار
مقطع تحصيلي :
كارشناسي
رشته تحصيلي :
فرهنگ و معارف اسلامي
مكان تولد :
برون- فردوس (خراسان جنوبي)
تاريخ تولد :
1342/04/01
تاريخ شهادت :
1366/02/04
مكان شهادت :
كردستان
عمليات :
كربلاي 10
زندگي نامه
خاطرات
وصيت نامه
آثار
نامه
اسناد شهيد
عكس
صوت و فيلم
مصاحبه ی والدین شهید محمد صادق اسماعیلی برون
راوي :
والدين شهيد
- چه خاطرات خاصی از دورهی پیش از تولد و بعد از تولد شهید دارید؟
* این شهید در حدود یک سالگی بود که به سختی مریض شد به طوری که امیدی به زنده ماندن او نبود. روزها به همین منوال گذشت تا اینکه با زنی نیازمند برخورد کردیم. به آن زن کمک هرچند اندک کردیم و از او خواستیم تا در نزد امام هشتم (ع) شفاعت این کودک را بکند و بعد از آن این کودک بهبودی یافت و همه از صبر این کودک در برابر آن همه سختی بسیار متعجب مانده بودند.
- مستأجر بودید یا منزل شخصی داشتید؟
* منزل شخصی داشتیم.
- در خصوص محیط و نحوهی تربیت اولیه تا قبل از دبستان وی توضیح دهید؟
* محیط و نحوهی تربیت او با دیگر فرزندان فرقی نداشت، چون در اجتماع کوچکی زندگی میکردیم بنابراین محیط زندگی سالم و همراه با آرامش بود. از همان کودکی رفتار بزرگترها را تقلید میکرد و قبل از دبستان به خواندن نماز مشغول میشد.
- در آن دوران دوستان و همبازیهایش چه کسانی بودند؟ حالا چه کار میکنند؟ و کجا هستند؟
* همبازیهایش بچههای همسایه و اطرافیان بودند. اکنون هر یک مشغول کار هستند و در مشهد و فردوس و همچنین در روستا زندگی میکنند.
- رابطهی او با معلمین و اولیای مدرسه چگونه بود؟
* رابطهی او با معلمین و اولیای مدرسه بسیار خوب بود و احترام زیادی برای معلمین خود قائل بود.
- در آن سنین روابطش باکودکان دیگر، دوستان و همبازیهایش چگونه بود؟
* روابطش دوستانه بود و کمتر به زد و خورد منجر میشد.
- معمولا اوقات فراغت خود را چگونه میگذراند؟
* اوقات فراغت خود را به بطالت نمیگذراند بلکه در این موقع به افراد خانواده چه در خارج از محیط خانه و چه در داخل خانه کمک میکرد و گاهی اوقات هم به تفریح و بازی با دیگر همسالانش میپرداخت.
- آیا رفتارش با رفتار دیگر کودکان شما تفاوتی داشت؟
* بلی، تا حدی مهربانتر و دلسوزتر از فرزندان دیگر بود و نسبت به فرزندان دیگر از اخلاق بهتری برخوردار بود و با دیگران و همچنین افراد خانواده با ملایمت و نرمی سخن میگفت و هیچگاه به تندی صحبت نمیکرد.
- از خصوصیات شهید در دوران دیستان بفرمایید؟
* از خصوصیات بارز شهید در دورهی ابتدایی کمک به افراد خانواده بود به طوری که یکی از روزها جهت کمک به خانواده ظرفی را برداشته بود تا آب کند و با توجه به این که ظرف آب سنگین بوده دست خود را زیر ظرف گذاشته تا نشکند، که انگشت کوچکش قطع گردیده بود و با کمال صبر و بردباری به خانه برگشته و با صداقت تمام موضوع را به خانواده گفت.
- در سن نوجوانی شهید به چه کاری مشغول بود؟ آیا فقط تحصیل میکرده است؟ توضیح دهید؟
* شهید در این سن به تحصیل مشغول بودند و به علت این که دبیرستان در روستا نبود مجبور بود به فردوس برود. در آن جا خانهای را به اجاره گرفته و مشغول تحصیل شده و فقط روزهای آخر هفته را جهت کمک به خانواده به روستا میآمد.
- وضع درسی او چگونه بود؟ میزان رضایت مربیان مدرسه از او تا چه حدی بود؟ و چه نظری دربارهی او داشتند؟
* وضع درسی ایشان در دورهی راهنمایی بسیار خوب بود و در مقطع دبیرستان نیز در حد متوسط به بالا بود. مربیان مدرسه از لحاظ درس و اخلاق و رفتار این شهید شکایتی نداشتند و بسیار راضی بودند.
- در آن دوران، اوقات فراغت خود را بیشتر به چه کاری میگذراند؟
* اوقات فراغت خود را به مطالعهی کتب غیر درسی در زمینهی احکام میگذراند و در نهاد بسیج و کتابخانهی روستا بسیار فعال بود و چون کار خانواده در آن زمان زیاد بود بیشتر به افراد خانواده کمک میکرد.
- رابطهاش با شما و خواهر و برادرانش چگونه بود؟ چه خاطرهای در ایم خصوص به یاد دارید؟
* رابطهاش با ما که والدین او بودیم بسیار خوب بود. بر طبق قرآن اطاعت از والدین را بر خود واجب میدانست و سرپیچی از فرمان انها را گناهی بزرگ محسوب میکرد و با خواهران و برادرش چه کوچکتر و چه بزرگتر برخورد اسلامی داشت. با لطافت و نرمی خاصی با آنها صحبت می کرد چنان چه گویی با مردمان دیگر صحبت میکرد.
- عکس العمل شهید نسبت به رفتار غیرمنطقی و خلاف افراد و عقاید انحرافی و یا مخالفین چگونه بود؟
* در این دوران نسبت به مسائل اسلام بسیار حساس بود. اگر کسی بر خلاف اسلام حرفی میزد با رفتار و گفتار ملایم آنها را راهنمایی میکرد و در صورتی که این عمل تکرار میشد بسیار عصبانی میشد و سعی میکرد این افراد را قانع کند که این طرز تفکر اشتباه است.
- به چه مواردی حساس بود و عصبانی میشد؟
* اگر کسی در مورد انقلاب و اسلام حرفی میزد که مانع پیشرفت و ترقی اسلام میشد بسیار عصبانی میشد و یا آن هنگامی که میدید مردم غیبت میکنند و یا نمازشان را به تاخیر میاندازند و در عوض به کارهای بیهوده مشغول میشوند، خشم و عصبانیت خود را نمیتوانستند پنهان کنند و عصبانی میشدند.
- با چه کسی یا کسانی دوست صمیمی بود؟
* در این ایام بیشتر با افرادی که در بسیج بودند و همچنین با روحانیون بسیار صمیمی بود. اگر چه از لحاظ سنی از آنها کوچکتر بود ولی آن روحیهی بسیجی که در ایشان بود باعث شده بود تا افراد سرشناس روستا و روحانیون به این شهید علاقهمند شوند.
- از دوران نوجوانی شهیدخاطره ای دارید؟
* در این دوران آن خصلتهای دوران کودکی از جمله صبر و بردباری و ایمان و اخلاق اسلامی را بیشتر در خود پرورش داده و در سنگر علم و دانش بسیار فعال بود و به تمرین مداحی نیز میپرداخت در خواندن سرودهای انقلابی شرکت فعالی داشت.
- خدمت سربازی خود را چگونه گذراند؟
* خدمت سربازی نرفته بودند.
- جاذبه و محبوبیت شهید در میان مردم در چه حد بود؟
* در میان مردم از محبوبیت زیادی برخوردار بود، چون مداح بودند و مردم را با صدای دلنشین خود به اشتیاق میآوردند. در بین مردم روستا به آهنگران معروف شده بودند و در دانشگاه هم از محبوبیت زیادی برخوردار بودند.
- عکس العمل او در برابر شدائد و مشکلات چگونه بود؟
* اگر چه در طول زندگیاش با مشکلات و تلخیهای زیادی رو به رو شد ولی هرگز از هدف و آرمان خود دست برنداشت و در این راه نیز دلسرد نشد و شکست را موجب پیروزی میدانست. ایشان میگفت اگر سختیهای زندگی نبود شیرینیها و شادابی زندگی معنایی ندارد.
- چه آرزوها و خواستههایی داشت؟ بزرگترین آرزویش چه بود؟
* آرزو میکرد تا اسلام هرچه زودتر به پیروزی نهایی برسد. بزرگترین آرزویش بازگشایی راه کربلا و زیارت قبر اباعبدالله الحسین (ع) و همچنین زیارت خانهی خدا بود.
- دوست داشت در آینده چه کاره شود؟
* دوست داشت شغلی را انتخاب کند که در آن زمان جامعهاش به آن نیاز دارد و آن هنگامی که استاد دانشگاه رشتهی حقوق و در اصل شغل قضاوت و دادرسی را به ایشان پیشنهاد میکند، این پیشنهاد را رد کرده و میگوید هر کسی نمیتواند ترازوی عدل و عدالت را به حرکت درآورد.
در این دوران گرچه که جویندهی دانش بود ولی هیچوقت از عقاید و ایدههایش دست برنداشت و هم چنان روحیهی بسیجی در ایشان موج میزد و هیچگاه درس و کلاس و دانشگاه را مانعی برای رفتن به جبهه نمیدانست و در این دوره نیز عازم جبهه گردید.
- در خصوص معرفت، ارادت، اظهار محبت شهید نسبت به اهل بیت (ع) و توسل وی به ائمه اطهار (ع) توضیح دهید؟
* توسل وی به ائمه اطهار و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بسیار زیاد بود و همیشه با صدای گرم و دلنشین خود زینتبخش مجالس مذهبی میشد و افتخار میکرد که خداوند این سعادت یعنی مداحی را نصیب وی گردانیده است.
- توجه و دقت شهید نسبت به انجام فرائض و عبادات چگونه بود؟
* شهید همزمان با ورود به مدرسه، تکلیف دینی و درسی را به هم آمیخته و به انجام فرائض دینی از جمله نماز میپرداخت. توجه این شهید به نماز و دیگر فرائض دینی در این سن برای افراد خانواده و دیگران بسیار جالب توجه بود و در انجام عبادات کوتاهی نمیکردند و سعی میکردند که عبادات را به موقع انجام دهند و نماز خود را به تاخیر نمیانداختند.
- انس و علاقهی شهید با قرآن کریم و ذکر خدا چگونه بود؟
* از خصوصیات بارز این شهید انس با قرآن بود. قرآن را با صوت زیبای خود میخواند و به آن نیز عمل میکرد. سعی میکردند قرآن را بخوانند و معنای آن را نیز درک کنند. خواندن قرآن باعث آرامش و سبکی ایشان میشد.
- صفات و ویژگیهای اخلاقی شهید را توضیح دهید؟
* از نظر روابط اجتماعی با مردم خوش برخورد بود. از لحاظ اخلاق و رفتار در نزد خانواده و دیگران زبانزد بود. سعی میکرد که مسائل اخلاقی و دینی را بهتر و بیشتر یاد بگیرد و آن چه را میدانست به دیگران نیز منتقل میکرد. ساده و بیریا بود، وقار و متانت و بردباری را همواره در وجود خویش داشت.
- در مورد فعالیتهای سیاسی- مذهبی و مبارزاتی شهید توضیح دهید؟
* در کنار فعالیتهای مذهبی به انجام فعالیت سیاسی نیز میپرداخت، از جمله شرکت در راهپیماییها و تظاهرات و پخش اعلامیه و همچنین تبلیغ برای رفتن به جبهه. با تبلیغات خود سعی میکرد افراد منحرف را متقاعد سازد و به راه راست هدایت کند.
- ولایت پذیری و تبعیت شهید از امام (ره) چگونه بود؟
* همیشه و در همه حال گوش به فرمان حضرت امام (ره) بودند و گفتههای حضرت امام (ره) را در زندگی خود به کار میبردند و آن زمانی هم که فرمان جنگ دادند با جان و دل فرمان حضرت امام را لبیک گفتند.
- در خصوص فعالیتهای علمی، فرهنگی و هنری شهید توضیح دهید؟
* در رابطه با فعالیتهای فرهنگی در سبزوار در کلاسهای تابستانی فعالیت شایانی داشت و در رابطه با شعر، ذوق ادبی خاصی داشت و اکثر مداحیهای این شهید ذوق و قریحهی خود این شهید بوده است.
- نظر شهید دربارهی جنگ چه بود؟
* نظر شهید دربارهی جنگ این بود که جنگ با دشمن دین یک امر الهی است که فرماندهی آن کسی است که جهان را از خاموشی و تاریکی به سوی نور و روشنایی هدایت کرده است. آن ابر مردی که تنها با سلاح علم و تقوا حق را بر باطل پیروز گرداند و توانست قدرت و اقتدار را به دست گیرد، کسی جز حضرت امام (ره) نیست که همه باید به این فرمان رهبر لبیک گویند و تا آخرین قطرهی خون خود از دین و میهن پاسداری کنند.
- چه شد که به فکر رفتن به جبهه افتاد؟ اولین بار در چه سنی به جبهه اعزام گردید؟
* روحیهی بسیجی که در این شهید بود و این که این شهید همان نوزاد در قنداق سال 42 بود به عنوان یک خدمتگزار و محصل قلبش یارای خاموش ماندن را نداشت. دوست نداشت که خانههای هموطنانش بر روی سرشان مخروبه گردد، بنابراین در سن تقریبا هیجده سالگی عازم جبهه چردید تا انتقام خون شهدای عزیزمان را بگیرد و به دشمنان بفهماند که اگر جوانانی را در راه اسلام فدا کردند هنوز کسانی هستند که اسلحهی آن ها رل برگرفته و علیه آنها وارد کارزار شود.
- حضور در جبهه و شرکت در عملیات چه تغییر و تحول روحی در شهید ایجاد کرده بود؟
* شرکت ایشان در جبهه باعث افتادگی و سادگی و مدنظر قرار دادن هرچه بیشتر عدالت و قضاوت درست در کلیهی کارهای ایشان شده بود. روحیهی بسیجی که در ایشان موج میزد باعث آرامش خاطر بیشتر در زندگی ایشان بود.
- چه صحبتها و توصیههایی در ایام دفاع مقدس به شما و دیگران داشت؟
* با تبلیغات خود سعی میکرد افرادی را که از جبهه و جنگ گریزان بودند و زندگی را بر مرگ ترجیح میدادند، متقاعد سازد. ایشان میگفتند: مگر غیر از این است که سالار شهیدان حسین بن علی (ع) میگوید: بزرگ فلسفهی نهضت حسین (ع) این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است. و به ما نیز توصیه میکردند که در جهت انقلاب کوشا باشید و سنگر رزم و پیکار را خالی نگذارید.
- دیدگاه و نظر شهید در ارتباط با شهید و شهادت چه بود؟
* ایشان میگفتند چه شعار جالبی است، شهدا شمع محفل بشریتند. شهادت را مایهی سعادت و رستگاری میدانستند، در عین حال به عنوان این که شهید بشوند به جبهه نمیرفتند چرا که خود را لایق این واژهی بزرگ نمیدانستند و فقط خواستار رضای خدا بودند.
- نحوهی شهادت وی چگونه بود؟
* نحوهی شهادت بدین گونه بود که گروهی که به خط مقدم اعزام شده بودند، در محاصرهی دشمن قرار میگیرند و از گردان بعدی که این شهید نیز در آن حضور داشت کمک خواستند. این شهید به عنوان آرپیچیزن انجام وظیفه میکرد، و وظایف خود را به نحو احسن انجام میدهد. در اینجا بود که مرگ سرخ را بر زندگی ننگین ترجیح داد و سرانجام در عملیات کربلای ده در خاک عراق به درجهی رفیع شهادت رسید.
- شهادت ایشان چه اثری بر شما گذاشت؟
* شهادت ایشان دو گونه اثر را در برداشت. از طرفی خانواده و دیگران را اندوهگین ساخت چرا که عضو بسیار فعال و انقلابی را از دست داده بودیم. از سوی دیگر شهادت ایشان باعث شد تا ما حقایق را بهتر درک کنیم، چرا که این شهید با شهادت خود به ما فهماند که جبهه بزرگترین مدرسه و سنگر، بزرگترین کلاس و عشق و ایثار و شهادت بزرگترین درسی است که میتوانیم آن را در این مدرسهی بزرگ یاد بگیریم و به دیگران نیز یاد بدهیم.
- آنچه از حالات روحانی، الهامات، ویاهای صادقانه شهید را که مطرح شده است بیان کنید؟
* گاهی اوقات که افراد خانواده و یا دیگران که در رابطه با موضوعی گفتگو میکنند، روز بعد یا چند روز پیش از این گفتگو افرادی میگویند که ما این شهید را در خواب دیدیم که در یک مکان بسیار خوب بود که ناظر بر این است که شهید نیز نسبت به این گونه مسائل آگاهی دارد.
- چه خاطرات دیگری از آن دوران به یاد دارید؟
* این شهید اگر چه که سادگی و صفا و صمیمیت و کلا مسائل معنوی را در سرلوحهی زندگیاش قرار داده بود ولی نسبت به مسائل دنیوی بی توجه نبود و در حد معتدل و اسلامی به انجام این گونه مسائل نیز میپرداخت. این شهید در خانوادهای روستایی و کشاورزپیشه، بذری بود که در سرزمین گرم و خشک کویری جنوب خراسان کاشته شده بود تا با تولدش بتواند محصول پرباری برای مزرعهی اسلام یعنی انقلاب و ملت باشد.
نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن
هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.
امير حسين پور
پوريا خوشنام
غلامرضا بامدي
حسين زينال زاده
دانيال رضازاده
مجيد يوسفي كينچاه
فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.
زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.
با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.
در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.