صفحه اول
اخبار
جستجوي شهدا
توليدات كنگره
درباره ما
ارتباط با ما
استان
استان آذربايجان شرقي
استان آذربايجان غربي
استان اردبيل
استان اصفهان
استان البرز
استان ايلام
استان بوشهر
استان تهران
استان چهارمحال و بختياري
استان خراسان جنوبي
استان خراسان رضوي
استان خوزستان
استان زنجان
تهران بزرگ
بازگشت به استان
ناصر سعادت
نام پدر :
علي محمد
دانشگاه :
دانشسراي عالي زاهدان
مقطع تحصيلي :
كارشناسي
رشته تحصيلي :
دبيري رياضي
مكان تولد :
گراش (فارس)
تاريخ تولد :
1337/01/15
تاريخ شهادت :
1360/09/20
مكان شهادت :
گيلان غرب
عمليات :
والفجر مقدماتي
زندگي نامه
خاطرات
وصيت نامه
آثار
نامه
اسناد شهيد
عكس
صوت و فيلم
خاطره از دوستان شهید ناصر سعادت
راوي :
دوست شهيد
خاطرات دوستان شهید ناصر سعادت :
صادق رحماني: اوايل انقلاب بود. سال 1359 هجري شمسي شايد. مدرسهها چندان جدي گرفته نميشد. مواد درسي با توجه به تحولات سياسي اجتماعي چندان مورد توجه معلمان نبود. ما هم به كلاس ميآمديم و ميرفتيم. در اين ميان سيد ناصر سعادت معلمي كه هميشه و هنوز برايم، مثل الگويي خودماني جلوه مي كند، در كلاس درس حاضر ميشد و به ما درس نهجالبلاغه ميداد. اعتقاد عجيبي به سخنان مولا علي (ع) داشت و همواره كلمات قصار و خطبههاي نهج البلاغه را برايمان تفسير ميكرد. با آن همه حركت، پويش و شتابي كه در كلام مولا نهفته بود و آن حس و حالي كه خود داشت، جوشش و شورشي در ما ميافكند. معلم ما، سيد ناصر سعادت، مردي كه شولايي از سكوت بر تن داشت و جز به ضرورت سخن نميگفت. هميشه ساكت، هميشه تنها، هميشه آرام، با دروني پر التهاب، حتماً.
مردي با دسته كليدي كه هميشه در دست داشت و آرام و بيدرنگ! در خيابان شهر قدم ميزد، تنها، در پيادهرو، بي آن كه اطراف را بپايد. مردي كه دوست داشت، مو به موي كلام مولا علي(ع) در نهج البلاغه را در زندگي خودش عملی كند. اين را در فيلمي مستند كه از فقيران سيستان و بلوچستان گرفته است،ميتوان به درستي درك كرد. اي معلم بزرگ! تو هميشه براي من الگويي خودماني و صميمي هستي! امروز من دسته كليدي در دست دارم و در خيابان قدم ميزنم آرام و پرالتهاب ...
مرحوم حميد رايگان: در جبهه چهره بشاش و با طراوت او دل و روح همنشينان را نوازش ميداد. اما هق هق آرام و مرواريد اشك شبانهاش ديدنيتر بود. اغلب جلسات درس وي به هنگام تفسير دعاهاي صحيفه سجاديه در مدرسه ايثار شهر گيلانغرب كه بعد از نماز مغرب و عشا برگزار ميشد با چشمان اشكآلود توأم ميگشت. در شرايط سخت و بحراني جبههها سنگ صبور و مشكلگشاي بچههاي رزمنده بود. طوفانيترين بچهها وقتي به نزدش ميرفتند و از سختترين مصائب لب به شكوه ميگشودند، با نسيم كلامش، عطر حديث يا آيهاي يا داستاني بر جان وي ميوزيد و او را به ساحل آرامش هدايت ميكرد.
ابراهيم مهرابي: وقتي گذشته حيات طبيه شهيد سيد ناصر سعادت را بازخواني ميكنم، نقاط بسيار روشني را ميبينم، ولي در ميان همه حسنات اين سيد دوستداشتني، اخلاص و بيريايي او، چكاد درخت وجود اوست.
در زمان استراحت بين دو زنگ پس از صرف چاي بلافاصله به ميان دانشآموزان ميآمد و با همان تبسم بسيار آرامبخش و هميشگي خود، بين بچهها روي سكوها مينشست و با شاگردانش سخن ميگفت.
در سال 1360 اوايل جنگ، با هم در جبهه آبادان بوديم، بعضيها در ارائه خدمات تعريف نشده شرط و شروطي داشتند و اهل ترديد و بگو و مگو بودند، اما اين مجسمه اخلاص، هميشه دنبال كار ميگشت و گويا شاكله وجوديش اقتضايي جز اين را نداشت.
يعقوب صادقي: زماني كه ايشان در دبيرستان تدريس ميكردند، يكي از محبوبترين معلمان بود و از نظر رفتار و اخلاق، الگوي اغلب شاگردان و حتي عدهاي از دبيران بود. يادم ميآيد كه بعد از اتمام كلاس، آستينها را بالا ميزد و در سيمان كاري حياط مدرسه حاجيپور و درختكاري دور تا دور مدرسه، كمك ميكرد.
نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن
هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.
امير حسين پور
پوريا خوشنام
غلامرضا بامدي
حسين زينال زاده
دانيال رضازاده
مجيد يوسفي كينچاه
فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.
زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.
با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.
در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.