محمد قاضي
نام پدر : علي اكبر
دانشگاه : علوم پزشكي ايران
مقطع تحصيلي : دكترا
رشته تحصيلي : پزشكي
مكان تولد : سرخه (سمنان)
تاريخ تولد : 1344/09/01
تاريخ شهادت : 1365/11/11
مكان شهادت : شلمچه
عمليات : كربلاي 5
مصاحبه با والدين شهيد محمد قاضي
راوي : والدين شهيد

دوره پيش از تولد و تولد شهيد:


1. وضعيت اقتصادي خانواده شما در آن زمان چگونه بود؟

پدر شهید کارمند ژاندارمری بود.


2. خانواده تا چه اندازه به اعتقادات مذهبي پايبند بوده و هستند؟

آن دورانی که آذربایجان بودیم، من کلاس قرآن می‌گذاشتم، بچه‌ها را جمع می‌کردم.


3. به طور كلي جو سياسي حاكم بر خانواده در آن زمان چگونه بود؟ آيا اعضاي خانواده داراي گرايشات سياسي خاصي بودند؟

آن زمان که ما در پادگان بودیم، اصلا خبری نبود. وقتی آمدیم چالوس شروع شد که ما هم شرکت می‌کردیم.

اول سال 63 آمدیم تهران.



دوره خردسالي(تولد تا 6 سالگي)



4. شهيد دوران كودكي را چگونه گذرانده است؟ خاطراتي از آن دوران را بيان كنيد.

در ژاندارمری آذربایجان چند سال زندگی می‌کردیم. بین طاغوتی‌ها همیشه از همه بچه‌ها جلوتر بود.


5. آيا بيش تر وقت‌ها در خانه بود يا در بيرون خانه؟ كجا؟

بیش تر در خانه بود.


6. به چه نوع بازي‌هايي علاقه داشت؟

یک دوچرخه برایش خریده بودم. از ته کوچه می‌رفت سر کوچه، جای دور نمی‌گذاشتم برود در خیابان.


7. با چه كسي ارتباط نزديك‌تري داشت (مادر، پدر، خواهر، برادر، عمو و ....)؟ چرا؟

با مادرشان راحت‌تر بودند. با پدرشان نمی‌توانستند راحت حرف بزنند.


8. در مقايسه با ديگر كودكان شما، كودك آرام و ساكتي بود يا پر جنب و جوش و فعال؟

بچه‌های خوبی بودند.



دوره كودكي (شش تا يازده سالگي – دوره ابتدايي)


9. آيا در همان خانه و محل قبلي زندگي مي‌كرديد؟ وضعيت اقتصادي شما چگونه بود؟ از لحاظ مذهبي و سياسي چطور؟

حدود سال 55 رفتیم چالوس.


10. مختصري درباره نحوه ورودش به مدرسه ابتدايي توضيح دهيد (علاقه به مدرسه، امتناع از رفتن به مدرسه و ...)؟

آذربایجان بودیم. سال 4 دبستان بود رفتیم چالوس تا دبیرستانش.


11. در چه مدرسه يا مدارسي تحصيل مي‌كرد؟ نام مدرسه: جلدیان شهرستان: چالوس (راهنمایی مدرسه سینا)


12. در مورد انجام تكاليف درسي‌اش تا چه حد منضبط و دقيق بود؟ چه خاطره­اي به ياد داريد؟

خیلی خوب بود.


13. چنانچه در دوره ابتدايي ترك تحصيل نموده يا محل تحصيل خود را تغيير داده است، علت را ذكر نماييد.

خیر


14. آيا در آن سنين در خانه يا بيرون از خانه كار مي‌كرد؟ چه كاري؟

خیر


15. معمولا اوقات فراغت خود را چگونه مي‌گذراند؟ (تماشاي تلويزيون، بازي، خواندن كتاب داستان و ...)

یک توپ به پا نزد. همش دنبال چیزهای مذهبی بود و در نهایت دوچرخه‌سواری.


16. به لحاظ شخصيتي و رفتاري چه تفاوتي با ديگر كودكان شما داشت؟

چون بچه اول بود، بچه‌ها الگویشان ایشان بود. چون درسشان هم خوب بود.


17. وضعيت تحصيلي و نمرات شهيد در دوران ابتدايي چگونه بود؟

درسشون خوب بود.


18. علاقمندي شهيد نسبت به مسائل ديني و اعتقادي چگونه بود؟ آيا شهيد در اين دوران فعاليت‌هاي مذهبي (اعم از حفظ و يا روخواني قرآن و ...) خاصي انجام مي‌دادند؟

خیلی علاقه داشت. با این که سنش کم بود ولی عاشق قرآن خواندن و گوش کردن به نوارهای آقای کافی بودند. با سن کمشون می‌نشستند نوارهای آقای کافی را گوش می‌دادند.



دوران نوجواني (يازده تا هجده سالگي – دوره راهنمايي و دبيرستان)



19. آيا در همان خانه و محل قبلي زندگي مي‌كرديد؟ وضعيت اقتصادي شما چگونه بود؟

در چالوس زندگی می‌کردیم.


20. در چه مدرسه (راهنمايي) يا دبيرستان تحصيل كرد؟

الف) نام مدرسه: شریعتی


21. چنانچه در دوران راهنمايي و يا دبيرستان ترك تحصيل نموده يا محل تحصيل خود را تغيير داده، علت را ذكر نماييد.

خیر


22. وضعيت درسي او چگونه بود؟

دوران راهنمایی خوب بود ولی دبیرستان بیش تر دنبال جبهه بود. ولی درسش خوب بود.


23. آيا شهيد در آن زمان شاغل بودند؟ آگر شاغل بودند عنوان شغلشان را ذكر بفرماييد.

سه ماه تابستان گذاشته بودیم مکانیکی یاد بگیرد. یه مدت رفت دوباره نگذاشتیم بره.


24. در آن دوران اوقات فراغت خود را بيشتر به چه كاري مي‌گذراندند؟ ( ورزش، مسجد، سينما و ...)

درس‌هایش را می‌خواند بقیه‌اش را هم می‌رفت تظاهرات. دنبال کارهای انقلاب بود. دبیرستان که رفت درس می‌خواند در تابستان می‌رفت جبهه.


25. بيش تر چه نوع كتاب‌هايي را مطالعه مي‌كردند؟ (مذهبي، هنري، علمي، تاريخي و ...)

اول کتاب می‌آورد، می‌داد به من می‌گفت مامان بخوان.


26. وي‍ژگي‌هاي بارز شخصيتي ايشان را در آن زمان نام ببريد.

هیچ‌وقت رو در روی پدرشان چیزی نمی‌خواستند.


27. روابط او با افراد خانواده و اطرافيان از جمله دوستان و همسايگان چگونه بود؟ نظرشان راجع به شهيد چه بود؟ چه خاطره‌اي در اين خصوص به ياد داريد؟

خوب بودند هیچ‌وقت با هم دعوا نمی‌کردند. با من راحت‌تر بودند حرف‌هاشون را به من می‌زدند روشون نمی‌شد به حاج آقا بگویند.


28. بيش تر اوقات خود را در منزل مي‌گذراند يا خارج از منزل؟ اگر خارج از منزل در كجا و به چه كاري مشغول بودند؟

بیرون از خانه بود.


29. به چه كساني علاقه داشت؟ چرا؟

امام خمینی، آقای خامنه‌ای، آقای مشکینی.


30. از چه كساني خوشش نمي‌آمد و از آن‌ها دوري مي‌كرد؟ چرا؟

یه مهمان داشتیم ترک بودند، می‌آمدند چالوس خانه ما. به پدرش گفته بود چرا بچه‌ات را می‌فرستی جبهه؟ شنیده بود، ناراحت شده بود که چرا این‌طوری می‌گویند! پس ما نرویم چه کسی بره جبهه.


31. چه مواردي موجب عصبانيت وي مي‌گشت؟ در هنگام عصبايت چه عكس العملي از خود نشان مي‌داد؟

محمد فقط برای یک چیز عصبانی می‌شد، آن هم اگر نماز صبحش قضا می‌شد. اگر یه روزی خواب می‌موندیم تا چند روز صورتش سرخ می‌شد. همان موقع هم وضو می‌گرفت می‌خواند.




دوره جواني (18 سالگي تا ازدواج – ديپلم به بعد)


32. مشخصات دانشكده و دانشگاه محل تحصيل

دانشگاه محل تحصيل: دانشگاه علوم پزشکی ایران دانشكده محل تحصيل:

استان/ شهر محل تحصيل : تهران


33. آيا خدمت سربازي را گذرانده بودند؟ زمان شروع و خاتمه و نام يگان خدمتي را ذكر نماييد.

خیر، دانشجو بودند. مشمول نشده بود.


34. چه زماني تصميم گرفت به جبهه برود؟ آن را چگونه مطرح كرد؟ شما چه واكنشي داشتيد؟

اصلا مخالفت نکردیم گفتیم باید بروند دیگر. فقط حاج آقا نگران درسشان بود که وقتی به محمد گفتم، گفت نهایتش 2 نمره میاییم پایین. درسمان را هم می‌خوانیم.





(ويژه يادداشت خاطرات پراكنده)


* در زمان شلوغی های انقلاب بچه‌ها رو مرتب می‌بردیم مسجد جامع چالوس برای تظاهرات. دوران نوجوانی با بچه‌ها می‌رفتند مهدیه و مسجد جامع چالوس.

* می‌خواستیم برویم رای بدهیم، اومد گفت مامان به بنی‌صدر رای نده. چون ولایت فقیه را قبول ندارد.

*داوطلب می‌رفت جبهه. 2 روز می‌رفت دوباره می‌آمد وقتی عملیات می‌شد دوباره می‌رفت. چند سال آخر تشک نمی‌انداخت، روی زمین می‌خوابید.

* یه رادیو داشت همش دستش بود، گوش می‌داد. وقتی می‌خوابید می‌گفت 5 دقیقه بیش تر نباید بخوابم.

* اون مدتی که جبهه می‌رفت غذا کم تر می‌خورد. لاغر شده بود من همیشه نگران بودم که نکنه اسیر یا شهید بشوند.

* سال 63 دانشگاه قبول شدند. توی بیمارستان صحرایی کار می‌کردند. قبل از انقلاب فرهنگی دبیرستانی بود. بعد از انقلاب فرهنگی دانشگاه قبول شد. خیلی واحد پاس کرده بود. پیکرشان بعد از 10 سال در سال 74 برگشت.

نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.