مهدي رجب بيگي
نام پدر : محمد
دانشگاه : دانشگاه تهران
مقطع تحصيلي : كارشناسي ارشد
رشته تحصيلي : راه و ساختمان
مكان تولد : دامغان (سمنان)
تاريخ تولد : 1336/05/02
تاريخ شهادت : 1360/07/05
مكان شهادت : تهران
مقاله سياسي شهيد مهدي رجب بيگي(ضرورت‌هاي انقلاب اسلامي)

برنامه‌ریزی، کادرسازی

از جمله ویژگی‌های انقلاب اسلامی که در ضمن در تاریخ انقلاب‌های جهان کم نظیر نیز می‌باشد سرعت فوق‌العاده آن در مقطع نهایی و دستیابی سریع آن به اولین مرحله پیروزی با سرنگونی رژیم شاهنشاهی بوده است .این ویژگی اگر چه دارای جنبه های مثبت فراوان می باشد،لکن از بعضی جهات نیز موجب پدید آمدن مشکلاتی برای انقلاب گردیده است که از جمله مهم ترین آن ها عدم برنامه ریزی های دراز مدت برای آینده انقلاب بوده است.برای روشن تر شدن مسئله مثالی ذکر می کنیم: جنبش‌های رهایی بخش نظیر فلسطین یا پولیساریو علیرغم داشتن ضعف‌های ایدئولوژیک و استراتژیک فراوان در زمینه خطّ حرکتی اشان اگر چنانچه در آینده به هدف‌های خود دست یافته و بر دشمنانشان پیروز شوند در این مورد با مشکلات کمتری روبرو خواهند بود. زیرا به علت طولانی بودن دوران مبارزه آن ها،هم برنامه حکومتی داشته و هم آن که دارای کادرهای ورزیده برای در دست گرفتن امور می باشند.هم اینک نیز این قبیل نهضت ها دارای وزرای مختلف بوده و در تشکیلات داخلی خود دارای نظم و انسجام کامل یک حکومت رسمی می باشند و این در حالی است که سرعت فوق العاده انقلاب اسلامی فرصت ساخته شدن کادرهای ورزیده و در خطّ انقلاب برای در دست گرفتن امور انقلاب را پدید نیاورده است .و از همین رهگذر نیز انقلاب اسلامی ضربات مهلکی خورده و در ادامه مسیر خود دچار کندی‌هایی شده است که مهم‌ترین آنها در دست گرفتن پست‌های کلیدی و حساس در زمان دولت موقت از جانب عناصر ناباب و همچنین ظاهر شدن بنی‌صدر در مقام ریاست جمهوری بوده است. فی‌المثل دولت موقت را درنظر بگیرید و تنها به لیست وزرای این دولت نظری بیفکنید تا عمق فاجعه روشن شود. وزیر نفت آن دولت (حسن نزیه) جزو فراریان خارج از کشور است. سخنگوی آن دولت (امیرانتظام) به جرم جاسوسی در زندان به سر می‌برد، وزیر کشاورزی آن دولت (ایزدی) مدارکش در جاسوس‌خانه به دست آمده و علاوه بر آن جزو ملاکین و فئودال‌های با سابقه می‌باشد. وزیر خارجه آن دولت (کریم سنجابی) رئیس جبهه ارتداد ملی بوده است. وزیر ارشاد آن دولت (میناچی) دارای اسناد و مدارک زیادی در جاسوس‌خانه بوده و به همّت بنی‌صدر از چنگال عدالت گریخته است. وزیر کار آن دولت (داریوش فروهر) از سران خیانت‌کار حزب ملت بوده است. وزیر کشور آن دولت (صدر حاج سیدجوادی) که با فرستادن امثال یونسی به کردستان و طاهر احمدزاده به خراسان و مقدم مراغه‌ای به آذربایجان به عنوان استاندار، میلیون‌ها تومان بودجه مملکت را هدر داد. وزیر دفاع آن دولت (مدنی) که اینک فراری بوده و از سران جبهه ضدّ انقلاب می‌باشد.

و تازه این گوشه‌ای از کارنامه درخشان دولت موقت است که صد البته از چنان رئیس دولت این‌گونه انتخاب‌ها نیز انتظار می‌رود و لابد مصاحبه آقای بازرگان با حامد الگار را هم مطالعه کرده‌اید و ماهیّت این آقا را هم به خوبی دریافته‌اید. به هر حال سخن بر سر ضرباتی بود که انقلاب اسلامی از بابت نداشتن یا نشناختن کادرهای ورزیده و انقلابی برای اداره امور خورده است. ذکر این نکته نیز ضروری می‌باشد که موج نیرنگ‌ها و دسیسه‌هایی که از جانب محافل مختلف داخلی و خارجی بر علیه انقلاب اسلامی به کار گرفته شده بر شدّت این ضربات افزوده و بدان‌ها سرعت بخشیده است. به این ترتیب از یک سو انقلاب با کمبود افراد متعهد و متخصص روبرو بوده و از طرف دیگر به علّت عدم وجود برنامه‌ریزی در هر یک از زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین نیرنگ‌هایی که از جانب ابرقدرت‌ها و به خصوص امپریالیسم آمریکا بر علیه آن به کار گرفته شده است، دچار کندی و خرده‌کاری و عدم پدید آمدن انسجام لازم و قرار نگرفتن آن در روال طبیعی شده است. با این توضیحات روشن است که یکی از عمده‌ترین ضرورت‌هایی که حکومت اسلامی با آن روبرو می‌باشد در وهله اول برنامه‌ریزی و سپس پرداختن به مسئله کادرسازی می‌باشد. اهمیت این مطلب امروز بیشتر از گذشته مشهود و ملموس می‌باشد زیرا دشمنان نیز با پی بردن به این دو ضعف انقلاب درصدند تا از همین نقاط ضربات خود را بر پیکر انقلاب وارد آورند.

موج ترور شخصیّت‌ها که از چندین هفته پیش آغاز شده است بر همین مبنا استوار است و تحلیل این گروه‌ها چنین است که نظام جمهوری اسلامی به علت عدم وجود برنامه‌ریزی‌های درازمدت فاقد مشخصات یک «نظام» بوده و تنها بر پایه وجود برخی افراد و شخصیت ها اداره می‌شود و به عبارت دیگر خط کلّی حاکم، بر انقلاب نبوده و نظرات شخصی افراد و شخصیت‌هاست که موجب دوران چرخ حکومت می باشد. براساس این تحلیل این گروه ها می خواهند کلیه مهره‌ها را از صحنه خارج ساخته و ابتدا زمینه را برای توقف کامل امور فراهم آورند و بعد به دنبال بروز هرج‌ومرج و ناامنی در جامعه شرایط را برای برقراری یک دیکتاتوری موقت ایجاد کنند. یعنی آن که وضعیت را به جایی برسانند که در اثر اغتشاش و ناامنی، مردم خود خواستار حکومتی قاطع و سرکوبگر شده و پذیرای دیکتاتوری شوند .البته تحلیل این گروه ها آن است که به علت شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران ،دیکتاتوری بدین شکل، نمی تواند در آن پایدار باشد و بعد از بروز این دیکتاتوری موقّت نوبت به حاکمیّت مطلق آنان خواهد رسید.

اینک زمان آن رسیده است که به جای مبنا قرار دادن حرف‌ها و تحلیل‌های این و آن به خود بپردازیم و با واقع بینی و به دور از توجیه کاری ضعف های خود(طیف نیروهای خط امام) را تشخیص داده و به برطرف کردن آن ها بپردازیم تا از این طریق هم بتوانیم انقلاب اسلامی را تقویت نماییم و هم با تقویت انقلاب خود به خود نقشه‌ها و توطئه‌های مزدوران امپریالیسم ،بنی صدری ها و رجوی ها را نقش بر آب نماییم.


برنامه‌ریزی

برای برنامه‌ریزی باید محدوده‌ای (مثلاً پنج سال) را انتخاب کرده و ابتدا هدف مرحله‌ای را در این محدوده درنظر گرفت و سپس با توجه به امکانات و شرایط موجود بدان سمت حرکت نمود. در هر نوع برنامه‌ریزی برای جامعه فعلی ایران باید به این نکته دقیقاً توجه نمود که از نیروی مردم و بسیج آنها در هر امری می‌توان استفاده کرد و پتانسیل انقلابی مردم در میهن اسلامی،در شرایط فعلی بسیار بالا بوده و باید حداکثر استفاده از آن را برد. برنامه ریزی هم باید در جهت کلّی بوده و هم در زمینه های اختصاصی از قبیل صنعت،کشاورزی ،فرهنگ و... صورت پذیرد .البته ما به مشکلاتی که در این زمینه نیز وجود دارد واقفیم و می‌دانیم که حتی در مسائلی نظیر مسئله زمین، رسیدن به اهداف کلّی برای جمیع نیروهای موثر در این امر نیز بسیار مشکل است اما به این نکته نیز باید توجه نمود که به هر حال این نوع مسائل باید یک روزی حل شده حتی اگر ناگزیر از برخورد با بعضی افراد و جریانات باشیم .اگر قبول داریم که این قبیل مسائل برای انقلاب ،وجود دارد و حلّ آن نیز از جمله ضرورت های انقلاب می باشد باید به هر حال با جریانات و نیروهای مخالف به نحوی بر خورد نمود و یکبار و برای همیشه به این بحث‌ها خاتمه داد. در تأیید این مطلب این نکته را هم بگوییم که هر گاه اعمالی نظیر طرح اصلاحات ارضی به میان آمده است، رهبران گروه‌های سیاسی از توجیه این اعمال برای هوادارن خود عاجز بوده و به این سبب اولاً عدم جذب نیروهای جدید و ثانیاً به انفعال کشیده شدن هواداران قبلی را درپی داشته است. و این یعنی آن که با انجام هر عمل انقلابی، مواضع گروه‌های سیاسی مخالف نیز ضعیف‌تر شده و بالاخره به مواضعی نظیر چریک‌های فدایی و انشعاب‌های مکرّر آنان دچار خواهند شد و البته ما نمی‌گوییم که به این علت بایستی دست به اقداماتی این‌ چنینی زد بلکه این قبیل موارد دستاوردهای فرعی انجام چنین اعمالی است.


کادرسازی

گفتیم که از ناحیه کمبود نیروهای متعهد و متخصص و در خدمت انقلاب چه زیان‌هایی بر پیکر انقلاب وارد آمده است و بدین لحاظ لازم است که هر چه سریع‌تر در این مورد چاره‌اندیشی نموده تا جلوی افزایش این ضررها گرفته شود. متاسفانه بعد از گذشت حدود دو سال و نیم از انقلاب اسلامی هنوز هم اقدامات اصولی دراز مدت صورت نگرفته و بیشتر انرژی نیروها صرف کارهای مقطعی شده است . در این رابطه خوب است نیروهای جوان و متعهد به انقلاب را از هم اینک انتخاب کرده و آن ها را برای کسب تخصّص های بیشتر به خصوص در زمینه هایی که کمبود احساس می شود آموزش داد و حتی در صورت لزوم با فرستادن آن ها به خارج برای کسب مهارت های بیشتر برای آینده ی انقلاب سرمایه های مفیدی را ذخیره نمود .ضمن آن که ما معتقدیم هم اینک نیز به کار گرفتن نیروهای جوانِ متعهد حتی با تخصّص های کمتر به علت دارا بودن انرژی بیشتر می تواند مفید واقع شود .در این مورد باید بر این مبنا حرکت نمود که نیرو هایی را برای آینده انقلاب پرورش داد و کاری کرد که عملاً انقلاب بر دوش شخصیت‌ها نباشد و ضمن استفاده هر چه بیشتر از شخصیت‌های موثر باید با به کارگیری نیروهای جدید به این شبهه که «انقلاب فاقد خطّ حرکتی بوده و تنها چند مهره گرداننده آن می باشد » هر چه زودتر خاتمه داد. مطمئناً اگر چنانچه دست اندرکاران به این ضرورت پی ببرند پیدا کردن راه حل و تربیت کادرهای لازم ،کار چندان دشواری نخواهد بود و باید به گروه‌هایی که درصددند تا با اعمال تروریستی شخصیت های انقلاب را از بین ببرند هر چه سریع تر نشان داد که انقلاب متکّی به افراد نبوده و این توطئه آنان نیز با شکست مواجه خواهد شد .به خصوص باید در دولت آینده از افراد متعهد و متخصّص جدیدی هم که هنوز شناخته شده نیستند استفاده نمود و تنها به جا به جا کردن افراداکتفا نکرد تا از این طریق علاوه بر خنثی شدن توطئه جدید گروهک های ضد انقلاب مبنی بر ترور افراد و شخصیّت های برجسته ،گام مهمی نیز در پرورش نیروهای جدید مومن به انقلاب برداشته شود.

نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.