صفحه اول
اخبار
جستجوي شهدا
توليدات كنگره
درباره ما
ارتباط با ما
استان
استان آذربايجان شرقي
استان آذربايجان غربي
استان اردبيل
استان اصفهان
استان البرز
استان ايلام
استان بوشهر
استان تهران
استان چهارمحال و بختياري
استان خراسان جنوبي
استان خراسان رضوي
استان خوزستان
استان زنجان
تهران بزرگ
بازگشت به استان
مهدي رجب بيگي
نام پدر :
محمد
دانشگاه :
دانشگاه تهران
مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
رشته تحصيلي :
راه و ساختمان
مكان تولد :
دامغان (سمنان)
تاريخ تولد :
1336/05/02
تاريخ شهادت :
1360/07/05
مكان شهادت :
تهران
زندگي نامه
خاطرات
وصيت نامه
آثار
نامه
اسناد شهيد
عكس
صوت و فيلم
طنز نوشته شهيد مهدي رجب بيگي( افشاگري)
بابک خان را که تا به حال حتماً شناختهاید؟
ایشان یکی از بزرگترین مبارزان «سیا» سی سال اخیر کشورمان بوده است. وی که صرفاً برای افشاگری (باور کنید جان عزیزتان راست میگویم!) کاندید مجلس بررسی قانون اساسی شده بود، در آخرین لحظات متوجه شد که کارش از اساس خراب است، زیرا کمبود سن دارد. به هر حال ایشان متنی تهیه کرده بود تا در برنامه رادیویی معرفی کاندیدها تا آنجا که میتواند افشاگری کند و برای حداکثر استفاده از فرصت حدود دو ماه بود که این متن را میخواند و تمرین میکرد تا بالاخره رکورد کافی برای کاندید شدن را به دست آورد. از آنجا که این متن از لحاظ افشاگری بسیار مهم است ما آن را عیناً افشا میکنیم:
به نامِ نامی زحمت کشان،آدم کشان، چاقوکشان، لشکرکشان و با درود گرم و بیپایان و بیحدّ و فراوان، بر همهی آزادگان، آوارگان، خوانندگان، بینندگان، رانندگان، آیندگان، زایندگان.
با سلام و تهنیّت، مهر و محبت ، برتمام خلق های این زمین و آن زمین و زیرزمین و رو زمین، تو زمین، بر خلق کرد و ترک و لر، خلق بلوچ و ترکمن، بر خلق روس و چین و افغان اما به شرط خاتمه دادن به جنگ و ناله و افغان. بر تمام خلقهای چاق و تپل، خلق آمل خلق بابل، خلق زابل، خلق کابل، بر تمام خلقهای این جهان و آن جهان، نصف جهان و اصفهان.
اما بعد از این ثنا و حمد و شکر و ذکر و عجز و لابه و درد و ستم از فقر و جور و زور و سانسور، به هر کمیابی کافور و رواج منقل و وافور و صوت تنبک و سنتور و آب انگور و جایش نیش زنبور و به جای موسیقی اصوات شیپور و از اینها بدتر و شرتر، ستمگرتر بود طرح جداسازی به دریا اندر این فصل حرارتها و گرما، وز چه گویم، از چه گویم، از که گویم، با که گویم، از کجا گویم که این خلق مبارز ، خلق خلقان، جان جانان، خوب میدانی تو بهتر از من و هر فرد نادان، از تمام جنگجویان ادایی و کذایی و صفایی و جفایی و هوایی، درد محرومان، رفیقان، عاشقان از درد اهل دهکده هر شب میان میکده، شب تا سحر مثل فنر، گشته معطل با شنا و شیرجه و رقص مسلسل، از دو پا شل، تا که یک همچون منی را کردهاند کاندید با یک صد هزاران شور و امید. و اما بنده در سرتاسر عمرم همیشه بودهام تبعید در سر بند و دربند و اسیر بند شلوار و کمربند و غذایم تخم مرغ پخته و نیمبند و یک دستم همیشه در غذا بند و به دست دیگری ساعت چو دستبند و از اینها بگذرم شرحی دهم بر کار خود در مجلس قانون که اصلاً نیست قانون و من هم آمدم این جا از اون جا ، تا زنم حرفهای بیجا، چون که من افشاگرم، خنیاگرم، آهنگرم، افسونگرم، وآنچه را ارباب گفته، جملگی را از برم. من آمدم تا گویمت چون میکنم، همچین و همچین میکنم، این میکنم، اون میکنم، هر کس و افسون میکنم توی کلاس مدرسه، دریا تو ساحل رو ماسه، همه رو قاطی میکنم. قاطی و پاتی میکنم. شنای مردان و زنان را اختلاطی میکنم. خوب میکنم، خوب میکنم. به لای چرخ هر کسی تا بتونم چوب میکنم. کارگران، رنجبران، برزگران را همگی به جای، میخکوب میکنم. واحد پول کشور و جای ریال، روبل میکنم، حقوق هر کارگر و برزگر و رنجبری را به خدا دوبل میکنم. با هر پسر تو مدرسه یک دختری کوپل میکنم. کار خراب، وضع شراب را همگی جور میکنم. هر چی غذای بینمک شور میکنم. چشم تمام دشمنان کور میکنم. تاریکی را نور میکنم. تیر و کمان، فورد و ژیان، نطق و بیان، مسکن و نان، دلبرکان، دخترکان را همه را، ملی و میلی میکنم، لیلا را لیلی میکنم، مردها را حیلی میکنم. شیشه و شیر و پستانک، برای خلق بچه و ریز و کودک، ماتیک و پودر و شانه زن، برای خلق ماده و دختر و زن، خانه و همسر و پسر برای خلقهای پدر، آمپول و داروی تمیز، برای خلقهای مریض، آب و هوا و نفت و نان، برای جمله خلقمان، پیر و جوان، چه دایگان، چه ماچگان، چه خواجگان، چه بچگان میدهم به رایگان. وقت تمومه خلق من، رأی بده فقط به من، کارگران، برزگران، رنجبران، بازاریان، اداریان، پیشهوران، خلق شمال شهرمان، رأی دهید به کاندیدای خودتان، نوکرتان، مخلصتان، چاکرتان.
نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن
هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.
امير حسين پور
پوريا خوشنام
غلامرضا بامدي
حسين زينال زاده
دانيال رضازاده
مجيد يوسفي كينچاه
فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.
زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.
با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.
در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.