شهید علی انصاری روز سوم مرداد 1343 در شهر آیسک از توابع شهرستان سرایان، با تولدش دیدگان چشم انتظار خانواده ای زحمتکش و کشاورز را روشن نمود. او دانشجوی تربیت معلم شهید مفتح فردوس در رشته آموزش ابتدایی بود. اولین باری که به عنوان بسیجی در میادین نبرد حق علیه باطل حاضر شد، حضورش بو و رنگ خاصی داشت، هرچند که قبلاً دوران مقدس سربازیش را در مناطق غرب کشور سپری نموده و طعم حضور در جبهه را چشیده بود. بنا به گفته یکی از رفقای همرزمش: «یک روز مانده به عملیات والفجر8 ، تشتی از حنا را آماده کرده بودیم تا بچه بسیجی های عاشق دستی از آن خضاب کنند. علی انصاری در گوشه ای نشسته بود و با آن چشم های سیاه و زیبایش مرا می نگریست و می خندید. می گفت: راز عجیبی در این تشت حناست، هرچه سؤال کردم چیست، فقط می خندید. بالاخره با اصرار گفت: من تابه حال حنا نکرده ام و از حنا کردن خوشم نمی آید ولی امروز میل به خضاب کردن دارم و بی اختیار به سمت آن می آیم. اگر درست حدس زده باشم یک رازی در این حناست، نکند ما هم شهید می شویم.... شب عملیات که شروع شد او را قبل از نهر عرایض دیدم که خیلی سرحال و خوشحال بود. با پاره شدن پل روی نهر پرو بال عاشقی گشود.»
آری تاریخ پروازش به سمت ملکوت اعلی در بیست و یکم بهمن 1364 در جزیره بوارین و پس از سال ها، در تاریخ 77/2/13 در بهشت اصغر زادگاهش آرام گرفت.
14 آذر 1403 / 2 جماديالثاني 1446 / 2024-Dec-04