فرج الله دانشي
نام پدر : سيد محمدشريف
دانشگاه : فردوسي مشهد
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : پژوهشگري علوم اجتماعي
مكان تولد : چرام - روستاي سادات (كهكيلويه و بوير احمد)
تاريخ تولد : 1345
تاريخ شهادت : 1367/05/01
مكان شهادت : شلمچه
شهيد فرج اله دانشي در زمستان 1345 خورشيدي در روستاي سادات از توابع چرام در كنار جدش فرزند رسول حق متولد شد و در دامن پرمهر پدر و مادر دلسوز متديني رشد كرد و چنان درخشيد كه در ميان دل همه اقوام و آشنايان خانه كرد تا وقتي كه در خود احساس كرد كه از روستايش بزرگتر است به دهستان سرفارياب قدم گذاشت كه بخش را نيز براي خود كوچك ديد و خود را بزرگتر از آن يافت و به شهرستان دهدشت رفت و به تحصيل پرداخت و با قناعت و صبر و متانت آخرين مدركش را گرفت همچنين در سال سوم نظري به عنوان شاگر ممتاز در مسابقاتي شركت كرد و موفق به اخذ جوايزي از جمله لوح يادبودي از طرف اداره كل آموزش و پرورش استان گرديد و بعد از اخذ ديپلم چون خود را بزرگتر از شهر ديد به دانشگاه مشهد در كنار هشتمين خورشيد درخشان آسمان امانت و ولايت امام علي بن موسي الرضا در رشته پژوهشگري علوم اجتماعي در دانشكده شهيدي چون دكتر علي شريعتي آتش فشان فوران انقلاب به تحصيل پرداخت و در آنجا درس پژوهشگري و تحقيق را دنبال نموده و در قدم اول پژوهش در اردوي دانشجويي روانه استاني محروم تر از استان خود يعني سيستان و بلوچستان شد تا نشان دهد كه حاكمان خونخوار تاريخ چگونه مردم محروم را به بند كشيده و رمق آنها را مكيده بودند در سال دوم دانشجويي با به عضويت درآمدن جهاد سازندگي استان كهگيلويه و بويراحمد مصمم بود تا به جهاد تحقيقي و پژوهشگري و نماياندن استضعاف مردم منطقه اش بپردازد كه در حين تحصيل در دانشكده به همكاري با انجمن اسلامي آن دانشكده پرداخت كه عشق به حق عمل صالح را به بار خواهد‌آورد .

و اما در رمضان 1367 خورشيدي خداوند حكيم تقدير ديگري را براي او مقدر نمود تا به قدر ظرفيتي برسد كه خود را از دانشگاه دنيا بزرگتر ببيند و به دانشگاه جبهه روي آورد. تا قبل از اينكه مرگ او را برگزيند از خود مرگ سرخ و باعزت را انتخاب و در پي اين تقدير در حالي كه نوبت اعزامش از طرف دانشگاه سال 68 بود بعنوان دانشجوي بسيجي براي امتحان الهي در جبهه خود را آماده كرد و در ارديبهشت 67 روانه آموزش رزم گرديد بعد از اتمام دوره آموزشي به مدت يك ماه در پادگان آموزشي شهيد مطهري واقع در شهرستان لنگرود استان گيلان از مرخصي خود استفاده كرد و از تاريخ 1367/3/11 الي 1367/3/15 به خدمت جدش امام علي بن موسي الرضا (ع) رسيد و در تاريخ شانزدهم خرداد ماه عازم تهران شد و بعد از مراجعه به ستاد پشتيباني جنگ دانشگاه تقسيم بندي و همراه گردان امام حسين (ع) تيپ 21 زرين شهر اصفهان عازم جبهه آبادان گرديد. برادر عزيزمان در يكي از نامه هايش نوشته بودند. كه جبهه جايي است كه همه چيز ارزان است خصوصاً جان كه با نازل ترين قيمت و به راحتي به درگاه معبود عرضه مي گردد. ايشان با ايمان راسخش براي عملي كردن اين حرف خود همچنان در جبهه آبادان با دشمنان خدا،‌ قرآن و اسلام به نبرد پرداخت آنگاه كه خود را بزرگتر از دنيا يافت و نداي یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة إِرجعی إِلی ربِّکَ راضیةً مَرضیة فَادخلی فِی عِبادی وَادخلی جَنََّتی (سوره فجر آيات 30-27) اي نفس آرام گرفته برگرد به سوي پروردگارت در حالي كه راضي و پسنديده باشي پس درآي در زمره بندگان من و داخل شو به بهشت من، ‌را شنيد و كالاي وجود خود را با خصوصيات صداقت و پاكي و بي آلايش و محبت و صميميت و تواضع و عزم محكم كه همه اين ارزش ها در طول حياتش تشعشع مي كرد خود را به حق عرضه كرد و چه خوب خود را شناخت و بهتر آنكه به چه بازار پرسودي روي آورد و خداوند نيز آن ارزشها را از او قبول كرد و خريدار آن گرديد و در تاريخ 1367/5/1 به ياد مظلوميت حسين در گرماگرم كربلا ايشان نيز در گرماي گرم منطقه عملياتي شلمچه در حالي كه بر دشمن زبون حمله مي برد بر اثر اصابت خمپاره از ناحيه سر و گردن مجروح و در ماه ذي الحجه ماه ابراهيم و اسماعيل سر به معشوق برد و در جوار حق آرميد و به رضوان اكبر دست يافت و در كنار جدش امامزاده سيدعلي(ع) در زادگاهش سادات در گلزار شهدا در جوار قبر جهادگر شهيد اميدعلي حجتي نژاد و دانش آموز بسيجي شهيد علي بينا اسلامي نيا بخفت و در نزد خداوند حكيم حيات ابديش را شروع كرد و از او رزق طلبيد كه هم اَحیآءٌ عِندَ رَبِّهِم كه آنها زندگانند و در نزد خداي خود روزي مي خورند و بالاخره ستاره شهيد دانشجوي بسيجي سيد فرج الله دانشي با دانش و شناختش به معبود حقيقي به فرج و فلاح و رستگاري رسيد.

بلي شهيد عزيز دانشی مهربان ثبت نام ترم پنجم تو نيز انجام شد، اما اينكه چه كسي بر سر كلاس درس دانشگاه حاضر شود! نام تو نيز در اسامي واجدين شرايط خوابگاه ليست شد اما اينك چه كسي در اتاق تو زندگي كند. كتاب هاي تو نيز بسته بندي و در قفسه هاي كتابخانه ات جاي گرفتند اما اينك چه كسي آنها را مطالعه كند. دانشي جان تعهدنامه جهادسازندگي تو نيز رسمي گرديد اما اكنون چه كسي در جهاد سازندگي خدمت كند. فرج الله جان در رأي گيري انجمن اسلامي دانشجويان نيز تو اكثريت آراء را بدست آوردي اما اينك چه كسي در انجمن اسلامي فعاليت كند! تو رفتي و نگفتي كه در محرم هاي سادات چه كسي براي اباعبدالله الحسين دسته عزاداري به راه خواهد انداخت ! تو خود محرم ساختي و خود عاشورا را به پا كردي آري آنك تو بودي و اينك ديگر كسي نيست! چه كسي مي تواند باور داشته باشد و چه مي تواند مصيبت به سنگيني كوه ها را به دوش خود بكشد! اي كاش باراني مي باريد و كمي از داغي وجودتان را مي كاست اگرچه مدت هاست كه از اين خاكدان رهيده بودي اما اين بار قفس جسم را شكافتي و با پرواز زمانه ات به آنجايي كه مي خواستي كه همانا باغ ملكوت است كردي گرچه همه مي دانستند كه اهل ديار ديگري هستي و گرچه همه مي دانستند كه نخواهي ماند اما باز هم هيچكس باور ندارد كه رفته اي.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.