سيد جلال رئيس كرمي
نام پدر : سيدعباس
دانشگاه : مدرسه عالي ساختمان تهران
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : ساختمان
مكان تولد : قم (قم)
تاريخ تولد : 1340/05/10
تاريخ شهادت : 1360/07/05
سمت : فرمانده گروهان دارخوين
مكان شهادت : دارخوِئين

شهید در سال 1342 در شهرستان شهیدپرور قم به دنیا آمد و تحت تربیت های سازنده خانواده ای مذهبی و دلسوز رشد نمود و دوران ابتدائی را در دبستان رودکی گذراند که در این دوره تحصیلات و با موفقیت کامل به پایان رسانید و پایه مدرسه راهنمائی موسوی گذاشت.

پس از پایان موفقیت دوران راهنمائی تحصیلی شهید در اوایل نوجوانی ما به هنرستان صنعتی گذاشت و تحصیلات خود را در رشته ساختمان ادامه داد و ویژگی بارز او در این دوران این بود که دشمن توجه به درس خودش برادرانش را هم در درس و تحصیل کمک می کرد و آن ها را به درس خواند تشویق و ترغیب می کرد.

فعالیت های فرهنگی سید جلال نقش بسزایی را در زندگی او ایفا می کرد به طوری که از طرف جهاد دانشگاهی عازم شهر های دور افتاده ای از جمله چهار محال و بختیاری، سیستان و بلوچستان می شود تا به سازندگی و یاری مردم محروم آن دیار بپردازد.

اوایل جوانی او متقارن با آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی بود و او سال های آخرتحصیلات متوسطه را می گذراند او که سخت شیفته امام و راه او شرکت مداوم در انقلاب داشت. پس از چندی که از شروع انقلاب گذشت دیگرچنان اهمیتی به درس و مدرسه نمی داد و فقط در فکر مبارزه با رژیم طاغوتی بود و بعد از پیروزی انقلاب باردیگر او وارد مدرسه شد و به طور جدی به درس خود ادامه داد ودر کنکور سراسری سال 58 قبول شد و تحصیلات خود را در مدرسه عالی ساختمان ادامه داد.

بعد از انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه ها که شهید در این امر نیز نقش موثری ایفا کرد، به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی در شهر های دور افتاده کشور پرداخت و از طرف جهاد دانشگاهی عازم چهار محال و بختیاری و سپس سیستان و بلوچستان شد تا در آن مناطق به سازندگی و یاری مردم آن دیار بپردازد و شهید با کمال میل پذیرای این کار شد. و پس از شروع جنگ تحمیلی او وارد سپاه شد و سپس از ورود به سپاه بلافاصله عازم جبهه های جنگ حق علیه باطل شد و سپس پس از 7 ماه حضور مداوم در جبهه بالاخره به آرزوی دیرینه اش که همان شهادت بود رسید.

شهید از اولین روزهای انقلاب پیوسته همراه مردم بود و یکی ا افراد فعال بود که هنرستان صنعتی را به تعطیلی کشاند، پیوند عجیبی بین او و روحانیت برقرار بود. در نوزدهم دی ماه 56 که مزدوران آیت الله نوری حمله کردند، شهید در آن جا بود و مضروب شد. تابلو حزب رستاخیز هم که در مقابل منزل آیت الله نوری توسط او پایین کشیده شد و بسیاری از کارهای دیگر...

او در دوران انقلاب همواره در مبارزه با رژیم سفاک پهلوی بود و بعد از پیروزی انقلاب هم فعالانه به پاسداری از این انقلاب پرداخت و یکی از اعضا کمیته استقبال امام بود مه به قم آمد.

پس از پیروزی انقلاب وارد دانشگاه شد، و با اندوخته فکری و مذهبی ای که داشت در محیط دانشگاه با هواداران گروهک های ملحد به بحث می پرداخت و یکی از افراد مذهبی فعال در محیط دانشگاه به شمار می رفت و یکی از فعالیت های مهم و مذهبی او در جریان انقلاب فرهنگی و بستن دانشگاه ها بود که یکی از افراد موثر در بستن دانشگا ها بود. و یکی از افراد مورد تعقیب گروهک ها هم بود و از کسانی بود که از اول هم با بنی صدر ملعون حتی قبل ار انتخابش به رئیس جمهوری مخالفت می کرد.

با شروع جنگ تحمیلی او در سپاه ثبت نام کرد. روزی که سپاه ایشان را به عنوان پاسدار انقلاب قبول کرد یکی از بهترین روزهای زندگی او بود. بعد از دیدن تعلیمات نظامی اولیه رهسپار گردید. او میدن جنگ را دانشگاهی بزرگ یافته بود. از شجاع ترین پاسدار ها بود. سید جلال به شهادت دیگر همرزمانش غبطه می خورد و وقتی از جبهه می آمد به بازماندگان شهدا سر می زد و در حمله شکستن محاصره آبادان فرماندهی یک گروه را دارا بود. در این اواخر زندگی پربارش که دایی شهید به شهادت رسیده بود و او یکی از همدمان واقعی شهید قبل و بعد از انقلاب بود. دیگر سر از پا نمی شناخت و عاشقانه به دنبال شهادت می رفت.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.