رحيم كشتزار
نام پدر : حسن
دانشگاه : مركز تربيت معلم شهيد ايزدپناه ياسوج
مقطع تحصيلي : كارداني
مكان تولد : دزفول (خوزستان)
تاريخ تولد : 1338/10/10
تاريخ شهادت : 1361/02/20
مكان شهادت : خرمشهر
عمليات : آزادسازي خرمشهر(الي بيت المقدس)

برادر رحیم کشتزار به سال ۱۳۳۸ در خانواده ای فقیر و متدین در دزفول چشم به جهان گشود و چه اسم خوبی برای او انتخاب کردند چرا که نسبت به همه رحیم و مهربان بود. او در پرتو پدر و مادرش که شمه ای از اسلام را درک کرده بودند پرورش یافت.

او پیش از انقلاب با حضور در مساجد و جلسات قرآنی مفاهیم اسلام را خوب درک کرد و همراه با ملت قهرمان و مسلمان حرکت انقلاب را شروع کرد و فعالیت های زیادی به عمل آورد و از جمله در راه اندازی تظاهراتی در اندیمشک دستگیر و به مدت یک هفته به زندان ساواک افتاد و بعد از شکنجه های زیادی که به او داده شده بود و صورت استخوانی او گواه بر این وحشی گری ساواک بود، آزاد شده و دوباره حرکت خود را تا پیروزی انقلاب ادامه داد.

بعد از پیروزی انقلاب با این اعتقاد که انقلاب تا پیروزی نهایی و سپردن آن به انقلاب مهدی (عج) ادامه دارد، با حضور خویش در مساجد و جلسات قرآنی و یاد گرفتن و یاد دادن مفاهیم اسلامی به این امر تحقق بخشیده و شهادت برادرش به دست ضدانقلاب تأثیر شگرف روحی در او نهاد.

او بعد از گرفتن دیپلم به همراه دوستانش در سپاه پاسداران ثبت نام کرد و وارد شهربانی می شود تا شاید بتواند در آن جا نقایص و مشکلات را برطرف کرده و جو اسلامی را به وجود بیاورد و چه خوب در این راه کوشید. او در شهربانی پایه گذار نماز جماعت، جلسات قرآن، روزه گرفتن بود. وقتی روزه می گرفت بعضی مواقع حتی مادرش هم متوجه نمی شد.

او نسبت به سپاه و بسیج علاقه عجیبی داشت و به همین دلیل وقتی که نگهبانیش در شهربانی تمام می شد به بسیج محل می رفت و آن جا هم نگهبانی می داد.

در زمان بنی صدر خائن با جوی که در شهربانی حاکم بود به مبارزه برخاست و در این راه روزها در بازداشت به سر میبرد با شروع شدن جنگ تحمیلی رحیم دیگر درخود نمی گنجید و آرزو داشت که با حضور در جبهه ها در راه اسلام بجنگد از این رو با تمام زجرهایی که کشیده بود از شهربانی بیرون آمد تا شاید بتواند به جبهه برود اما نتوانست که به رزمندگان بپیوندد و وارد دادسرای انقلاب اسلامی شد و در آن جا نیز خدمات شایانی نمود. هر عمل و رفتارش درسی بود چرا که هر جا که می رفت او معلم آن جا بود. وقتی با او صحبت می کردی همه اش از جبهه ها و رزمندگان صحبت می کرد. رحیمدر هرکجا بود خود نبود او فقط جسمش آن جا بود ورحش در جبهه ها دنبال معبودش می گشت. او با شرکت در کنکور تربیت معلم و قبول شدن در این سنگر علم و دانش می خواست تا راه انبیاء را ادامه بدهد ولی موقعی که به مرکز تربیت معلم شهید ایزدپناه یاسوج آمد خود معلم بود. در مدت کوتاهی که آن جا بود همه اعم از مسئولین استادان و برادران دانشجویش او را خوب شناختند. برادرانی که از روز اول به آن مرکز آمدند خوب به یاد دارند که او چه زحماتی کشید. او نماز جماعت را بر پا کرد وی هی چوقت جلو نایستاد. او برادران را به روزه گرفتن تشویق می کرد ولی روزه گرفتن خودش را کسی متوجه نمی شد. او جسله قرآن را بر پا کرد. مونس و یار و دوستش قرآن بود. او به تنهایی در گوشه ای که دیده نمی شد مینشست و قرآن می خواند. برخوردش با قرآن برخورد عاشق با معشوق بود. صدای دلنشینش به هنگام قرائت قرآن هیچ وقت از یاد نمی رود. برخوردش با برادران برخورد امر به معروف و نهی از منکر بود و همه را به وحدت کلمه دعوت می کرد. او در نمازش و راز و نیاز با معبودش خاضع و خاشع بود. رحیم با مقدار پولی که داشت توانست برای کمک به دوستانش صندوق قرض الحسنه در این مرکز تاسیس نماید و این در حالی بود که هیچ یک از برادران با اطلاع نبودند و مانند گذشته اش که هر آن چه داشت در اختیار دوستان قرار می داد و این عمل باعث شد که چند نفر از دوستانش بتوانند ازدواج کرده و تشکیل خانواده بدهند. بالاخره رحیم با تمام مشکلات و موانعی که بر سر راهش بوجود آوردند ولی هیچ وقت ساکت و راکت نماند و هر روز با اعتقادی راسخ تر راهش را ادامه می داد. او بیش از هر چیز از آدم هایی که دوگانه و بلهوس و تابع نفس سرکش و پیرو پست و مقام خود بودند نفرت داشت و به همین خاطر بود که تمامی سعی و کوشش را بر این گذاشت که از قید و بند های نفسانی بزداید و در این راه موفق و به منتهی درجه رسید و شهادت او دلیل و برهان همین امر است. نهایتا او در تاریخ 61/2/20 در عملیات الی بیت المقدس(آزادسازی خرمشهر) به شهادت رسید.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.