علي اكبر فرودي
نام پدر : حسن
دانشگاه : دانشگاه شيراز
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : مهندسي مخابرات
مكان تولد : شيراز (فارس)
تاريخ تولد : 1337/10/25
تاريخ شهادت : 1361/03/03
مكان شهادت : خرمشهر

علي اکبر در بیست و پنجم دي ماه سال 1337 در يک خانواده زحمتکش مذهبي در شهر شيراز متولد شد از همان طفوليت با مذهب آشنائي نزديک داشت و در محيط آماده خانواده رشد لازم را يافت و به همين ترتيب دوران ابتدائي و متوسطه را در شيراز سپري کرد. به طوري که اخلاق حسنه و نيکو و سخت کوشي وي در تحصيل زبان زد دوستان و آشنايان بود و بالاخره سال 1356 به دانشکده مخابرات راه يافت و در رشته مهندسي مخابرات مشغول تحصيل شد. او که در دوران متوسطه به انديشه هاي اسلام مسلح شده بود جهت احياي مباني اصيل اسلام و نابودي اساس کفر و نفاق و شرک در محيط دانشگاهي آن روز با ديگر برادران مسلمان فعاليت خود را آغاز کرد به طوري که درس خواندن کار جانبي وي در دانشکده شده بود، در وجود علي اکبر از هنگام ورود به دانشکده نشانه هاي افتخار تکامل موج مي زد لاکن چشمان بينا مي خواست که ببيند. علي در نهايت تواضع و فروتني با دوستان برخورد مي کرد چنان که در نهايت دانش و تقوي گويي براي آموزش علوم اسلامي آمده است. هرگز در برنامه زندگيش آسايش و تنوع طلبي جائي نداشت وي که در سراسر دوران دانشجوئي از آن چنان ظاهر چه به لباس و چه به رفتار و حرکات و برخوردها بي آلايش و ساده و بدون هر گونه پيرايه برخوردار بود که هنوز هم در ذهن دوستانش به محض يادآوري از نامش فوراً آن پيشدستي کردنش در سلام دادن ها و آن چهره همواره با تبسمش در اذهان زنده مي شود. علي اکبر در عين کم حرفي که اگر حرفي داشت حرف از فعاليت هاي اسلامي و قناعت و تقوي بود چنان که اين خصوصيت او را سخت کوش کرده بود و اين مشخصه را وي در برنامه هاي کوهنوردي در ميدان مبارزه با ظواهر دنياي و زندگاني و ستيزه با امور رفاهي و راحتي تن نشان داده بود. وي که در هر رفتاري از شئون زندگاني اخلاص و صداقت را به معرض نمايش گذارده بود در طي طريق مجاهدي پيشتاز و شاخص بود و همه اين خصوصيات از وي دانشجوئي مسلمان و رزمنده و متعهد و مسئول و متقي ساخته بود به طوري که با برخوردهايش که بيانگر شخصيت اسلامي وي بود توانست تعدادي از دانشجويان را به اسلام گرايش دهد. علي اکبر نقش خود را در قبال انقلاب شکوهمند اسلامي به رهبري امام خميني به خوبي ايفا کرد و همگام با امت قهرمان در براندازي رژيم ستم شاهي نقش فعالي را به عهده داشت که در تاريخ 1357/10/13 در سومين روز شهادت محمد علي نجار نوروزاني ديگر شهيد اين خانواده به ضرب سر نيزه دژخيمان شاه آمريکائي در خيابان توحيد شيراز از ناحيه پهلو مجروح گرديد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي که محيط دانشگاهي ملوث به وجود گروهک هاي خود فروخته و الحادي بود فعاليت هاي خود را در استقرار نظام جمهوري اسلامي مجدانه ادامه داد و در حمايت از انقلاب دوم در محيط دانشکده نقشي ارزنده داشت و در به ثمر رساندن انقلاب فرهنگي و متوقف کردن نظام استعماري حاکم بر دانشگاه ها فعاليتي پيگير داشت و بعد از تعطيلي دانشگاه ها در سنگر مسجد (مسجد سليمان شيراز) مشغول فعاليت شد و تمام اوقات خويش را صرف خدمتگزاري به مردم و بسيج نيروهاي دانش آموزي و کار عقيدتي با آنها کرد و نيز در همکاري با نهضت سواد آموزي خرامه از هيچ کوششي فروگذاري نکرد و بالاخره اين فعاليت هاي خالصانه او را قانع نمي کرد. در اوايل آبان ماه 1359 راهي ميعادگاه عاشقان لقاءالله جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شد و در جبهه سوسنگرد مسئوليت تدارکات آنجا را به عهده گرفت و آن چنان در انجام دادن امور خويش نظم و تقوا را رعايت مي کرد که زبان زد همه برادران در آن جبهه شده بود و کوچکترين سستي و انحرافي در او مشاهده نمي شد تا اين که در آن جبهه بر اثر ترکش خمپاره دو مرتبه زخمي شد و به اصفهان منتقل گرديد و بعد از بهبودي نسبي دوباره عازم جبهه مي شود تا راه کربلا را براي شيفتگان حسين(ع) باز کند که يکي از برادرها خطاب به وي مي گويد: «علي اکبر اين دفعه به جبهه نرو که شهيد مي شوي» که ایشان در جواب مي گويد: «شهيد شدن حق ماست» و بايد گفت که براستي حق او بود خودش در اين باره مي گويد: «آن قدر اين جا بمانم که به دلم برسد که از اويم و بسوي او رجعت خواهم کرد و آن قدر اين جا بمانم تا آن خودي که بزرگترين حجاب بين من و اوست از بين برود و همه او شوم آنقدر خودم را در معرض امتحان قرار خواهم داد که بالاخره مفتخر از آن بيرون بيايم.» حالت عرفاني و اسلامي علي اکبر آن قدر زياده شده بود که قلم از بيان آن عاجز است. تحول عجيبي در او پديدار شدن بود به طوري که همه را مبهوت کرده بود حتي خانواده اش را.... و سرانجام بعد از تقريباً 19 ماه نبرد بي امان عليه استکبار جهاني و نظام کفر صدامي همزمان با فتح معجزه آساي خرمشهر در روز سوم خرداد 1361 در حالي که تبسم رضا و تسليم خدا بر لب داشت دارفاني را وداع گفت و به لقاءالله پيوست و سرانجام مفتخر از امتحان به در آمد.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.