در شامگاه روز 7 مرداد ماه 1343 در خانوادهاى مؤمن و متعهد به اسلام فرزندى به دنيا آمد كه نام او را على اصغر گذاشتند، البته بعدها او را محسن صدا مىكردند. از همان كودكى به واسطه فطرت پاكش كه برگرفته از دامان پاك مادرى با ايمان و پدرى با تقوا بود روح مطهرش با نغمههاى الهى آشنا گرديد.
تحصيلات ابتدائى را در دبستان "شهيد مرادى" و دوره راهنمايى را در مدرسه "صالح" و دوره دبيرستان را در دبيرستان "شهيد محمد خدرى" طى نمود. پس از اخذ مدرك ديپلم اقتصاد، وارد دانشكده الهيات مشهد شد و در خلال تحصيلات در حوزه علميه نيز به كسب علم و معارف اسلامى مىپرداخت.
وى در فاصله مدت زمان بين "اخذ مدرك ديپلم تا ورود به دانشگاه" در سنگر معلمى در مدرسه «بيضاوى» در ناحيه يك آموزش و پرورش به تدريس علوم دينى مشغول بود. در طول تحصيل در انجمن اسلامى مدارس و در نهادهاى انقلاب اسلامى به فعاليت مىپرداخت.
وى از نظر اخلاقى بسيار متين و مهربان و از لحاظ علمى در محله زبانزد خاص و عام بود، به گونهاى كه اكثر افراد چنانچه با مسألهاى مواجه مىشدند از راهنمايىها و ارشادهاى وى استفاده كردند، شهيد فرح بخش در اجتماع و در برخورد با افراد، جنبههاى مختلف را رعايت مىكرد و با شركت در جلسات قرآن و نمازهاى جماعت و ديگر جلسات و انجام فرايض دينى خصوصاً واجبات و همچنين مستحبات، خط فكرى خود را مشخص و رابطه خود را با خداى خويش مستحكم مىنمود.
در همه جريانات و اتفاقات و رويدادهاى مملكتى خط راستين امام را تشخيص مىداد و بر مبناى رهنمودهاى امام عزيز گام بر مىداشت و در سخن گفتن طبق آيه شريفه "وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ".
هرگز بدون آگاهى لب به سخن باز نمىكرد و گفتار دلنشين او پيوسته از اسلام و سخنان گهربار اهل بيت و بزرگان به ويژه امام امت نشأت مىگرفت.
در اوج پيروزى انقلاب اسلامى در سال 57 به طور مستمر در راهپيماييهايى كه عليه رژيم سفاك پهلوى برگزار مىشد شركت مىنمود. پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، شهيد با سپاه پاسداران و بسيج مستضعفان همكارى مىنمود و در موضعگيرى در برابر گروهك هاى ضدانقلاب با پيروى از اصل امر به معروف و نهى از منكر به ارشاد آن ها مىپرداخت.
با شروع جنگ تحميلى كه علت آن را سرسپردگى سران رژيم بعثى صهيونيستى عراق به آمريكا و استكبار جهانى مىدانست در گروه مقاومت مسجد محل "مسجد سياحتگر" شروع به فعاليت نمود و به عنوان اسوهاى نيكو براى ديگر اعضاى آن گروه، با همراهى ديگر برادران فعال در اين گروه از جمله شهيد «دارعلى، گيتى فروز، افشاريان، برامكه و خورشيد گون» و ساير شهداى اين مسجد آموزش هاى لازم را فرا گرفت.
براى اولين بار در اول ارديبهشت ماه سال 1361 به مدت سه ماه عازم جبهههاى نور عليه ظلمت شد و در منطقه كوشك مشغول پيكار با صداميان كافر گرديد. پس از آن در تير ماه سال 1362 از طريق بسيج باز هم به مدت سه ماه در قالب جمعى لشكر 19 فجر به منطقه جنوب اعزام گرديد.
شهيد فرحبخش چندين بار به جبهه اعزام گرديد و در آخرين اعزام در تيپ ويژه شهداء در منطقه حاج عمران به نبرد دليرانه با دشمن پرداخت و در يك رويارويى قهرمانانه در كوه هاى حاج عمران پس از رشادت هاى
بسيار در يك مبارزه تنگاتنگ در تاريخ 24/2/1365 به شرف شهادت نايل گشت و پيكر پاك و مطهرشان براى مدتى در كنار صخرههاى آن منطقه بجا ماند تا اين كه در تاريخ 3/4/1366 پس از انتقال پيكر اين شهيد عزيز به زادگاهش شيراز در قطعه شهداى گلستان دارالرحمه به خاك سپرده شد.