به سال 1345 در روستای ارباب زابل فرزندی دیگر از سرزمین دشت های وسیع سیستان پا به عرصه ی حیات نهاد که ارادت به ولایت علوی و پایبندی خانواده به سنن و آئین های مذهبی، نام علی رضا را بر او نهاد. دوران دبیرستان را در دهستان بنجار سپری نمود و سپس به دانشگاه تربیت معلم زاهدان راه یافت اما عشق او به همنوایی با اصحاب یمین عاشورا و کربلائیان میهن که صدای هل من ناصر ینصرنی شان را عاشقانه ندا می دادند او را رهسپار جبهه های ظلمت ستیز کرد. اصرار خانواده برای ماندن و ادامه تحصیل نتوانست در اراده ی آهنین او در حمایت از مکتب و میهن اش تاثیر بگذارد. در دی ماه سال 64 کوله بار سفر بربست و به جبهه رفت. اما این سفر عاشقانه بسیار کوتاه بود و او هفت وادی عشق را به یک ماه در نور دید و در بیست و یکم بهمن ماه همان سال در عملیات والفجر8 حجله گاه فاو را برگزید و به دیدار معشوق ابدی شتافت تا همگان بدانند که می توان با پیکر خونین به دامادی شهادت رفت.