شهید یدالله دهقان در تاریخ 1340/8/20 در خانواده ای مذهبی و محترم در دهستان بنادکوک یزد (واقع در ۸۰ کیلومتری یزد) از مادری پاکدامن چشم به جهان گشود و دوران کودکی را تحت مراقبت و تربیت به خصوص خانواده سپری نمود.
وی در سن ۷ سالگی جهت تحصیل به دبستان میثم بنادکوک راه یافت. در همان دوران همراه با پدرش در ساخت مسجد محمدیه شرکت جست و به حق می توان وی را یکی از عنصرهای فعال در ساختمان مسجد ذکر نمود و از همان دوران با شرکت مستمر خود در نماز جماعت و جلسات قرآن و ... خود را با اصول مذهب وفق داد.
در دوران راهنمایی هم با فعالیت بیش تر و مطالعات خارج از کتب درسی بینش خود را در مورد زندگی انسان و ... بالا برد و از آن چه از پرونده های موجود وی بر می آید مربیان وی شهید یدالله را فردی فعال و علاقمند به مطالعه و شرکت در جلسات مذهبی و ... معرفی نموده اند و از هر نظر از وی رضایت کافی داشته اند.
بعد از دوران راهنمایی به دلیل این که دبیرستان در ده نبود جهت ادامه تحصیلات به شهرستان یزد آمده و در دبیرستان "علی دیهمی" یزد در رشته علوم تجربی ثبت نام نموده و ادامه تحصیل می دهد ولی از آن جا که شهید پایبند اعتقادات مذهبی خود بود و سخت بر این مسئله در تمام دوران زندگی اعتقاد وافر داشت در سال دوم با تلاش پیگیر خود در دبیرستان "تعلیمات دینی زرگری" که در آن موقع دبیرستان نمونه یزد بود، در رشته ریاضی فیزیک ثبت نام می کند.
آن موقع هم زمان بود با ابتدای درگیری های انقلاب و مبارزات سیاسی لذا شهید با جدیت تمام هم در صحنه مدرسه و هم در صحنه تلاش برای مبازه سخت و فعالانه شرکت می کند و در هر کجا دوستان و آشنایان را نسبت به مسائل موجود آگاه می کرد.
وی در اولین روزهایی که ناوهای آمریکا در خلیج فارس قصد لنگر انداحتن داشت به فرمان امام در تشکیل بسیج بیست میلیونی شرکت جسته و در وقت های مناسب فعالانه به آموزش های نظامی شرکت می کند و یکی از اعضای فعال بسیج سپاه پاسداران می شود تا این که دوران تحصیل وی در دبیرستان به اتمام می رسد و موفق به اخذ دیپلم در رشته ریاضی فیزیک در سطح نمرات بسیار بالایی می شود.
وی سپس برای ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این بازوی پر توان ولایت فقیه ثبت نام می کند و پس از آموزش های لازم عمده فعالیت خود را در روابط عمومی سپاه پاسداران شروع نموده و در این دوره یکی از فعال ترین عنصرهایی بود که برای افتتاح پایگاه شهید بهشتی بنادکوک زحمت فراوان کشید و در راستای مسئولیت خود جهت برپایی نمایشگاه های کتاب و عکس و پوستر فعالیت گسترده ای از خود نشان داد که زبانزد خاص و عام شد ولی از آن جا که شهید احساس مسئولیت مهم تری را حس می نمود جهت مقابله مستقیم با کفار به جبهه های نبرد شتافت.
وی در عملیات فتح المبین شرکت جسته و در این عملیات از ناحیه سینه زخمی می شود و مدتی در بیمارستان شیراز بستری می شود. پس از بهبودی به علت وجود ترکش در ناحیه سینه فعالیت خود را در همان قسمت روابط عمومی ادامه می دهد.
در این دوران شهید یدالله دهقان با سخنرانی های زیادی که در پایگاه بنادکوک داشت مردم را نسبت به مسائل موجود روشن نمود ولی از آن جا که شهید استعداد ویژه ای داشت جهت عملیات مهم تری که نفوذ به خاک عراق بود به آموزش مهندسی رزمی سپاه اعزام شده و مدت ۴ ماه در معدن کرمان آموزش های لازم را دیده و خود را جهت نبردی دیگر آماده می کرد.
در همان سال به درخواست آشنایان در کنکور سراسری شرکت می کند و در رشته مهندسی راه و ساختمان دانشگاه شریف قبول می شود و ضمنا در همان ماه ها ازدواج می نماید که حاصل این ازدواج دختری است که بعد از شهادت پدر به دنیا آمد لذا بعد از تمام این مسائل برای بار دوم به جبهه های حق علیه باطل می شتابد و در جبهه بود که خبر شهادت اخوی کوچکش شهید محمد دهقان را به وی می دهند.
وی فعالانه در مراسم ها تشییع جنازه شرکت جسته و وظیفه مردم و مسئولین در این برهه از زمان را گوشزد نمود و از مردم درخواست می نماید که نگذارند اسلحه شهدا به زمین گذاشته بشود لذا از تمام دوستان و آشنایان خداحافظی کرده و برای آخرین بار با همسر خود زیارت کوتاهی (۲ روز) را به مشهد مقدس داشته و برای بار سوم به جبهه می رود.
او که جز به معشوق خود فکر دیگری نداشت در تاریخ 1362/8/10 درست در ماه تولد خود در آغاز ۲۲ بهار زندگی خود شربت شهادت را نوشید و وظیفه سنگینی را بر دوش من و شما گذاشت. پیکر پاک شهید را بعد از گذشت ۸۰ روز که از زمان شهادت برادر کوچکش نگذشته بود در دهستان بنادکوک یزد در امامزاده عبدالله در گلزار شهدا در کنار تربت پاک برادر کوچکش به خاک سپردند.