در اولین روز شهريور 1345هجری شمسی در محلّه شريف آباد اردکان در منزل محمّد آزادي٬ كودكي متولّد شد كه وي را"جواد" ناميدند. گويا از همان ابتدا گوهر وجود او را به اسلام هديه نمودند كه او را چنين نام نهادند. اين عزيز گرانمايه چون ساير هم سن و سالان خويش، اما برتر از ديگران در عمل و رفتار، دوران زندگي را يكي پس از ديگري در كنف حمايت و تربيت والدينش و متأثر از محيط مذهبي زندگي طي كرد و همراه با تحصيل علوم نظري، به كسب آموزه هاي ديني با شركت در مراسم مذهبي پرداخت و در حین درس خواندن قرآن را نیز حفظ کرد.
جواد در كارهاي خانه به مادر و خواهرش كمك مي كرد. اهل نماز اوّل وقت و زيارت عاشورا بود. در نماز جمعه و جماعت مرتب شركت مي كرد. مراقب حجاب خواهرش بود. زماني كه خورشيد انقلاب اسلامي در ميهن اسلامي به همّت ابر مرد تاريخ اسلام ،حضرت امام خميني (ره) ، تابيدن گرفت، جواد نيز چون دیگر عاشقان ولايت سر از پا نمي شناخت و در اکثر تظاهرات و راه پیمایی ها شرکت می کرد؛ تا اينكه باب جهاد با حمله تهاجمي كوردلان بعثي به كشورعزیز ایران باز شد. وي نيز فرصت را غنيمت شمرد و به صف دلاور مردان جبهه توحيد پيوست و به كرّات در جبهه حضور يافت و در مسئوليّت هاي مختلف انجام وظيفه نمود. ولي اين همه او را از ادامه تحصیل باز نداشت.
دورة ابتدايي را در دبستان سروش و راهنمايي را در مدرسة شيرين قدران و متوسطه را در هنرستان شهيد مطهري اردكان در رشته برق با موفّقيّت گذراند. سپس در كنكور شركت كرد وبا پذیرفته شدن دررشتۀ حرفه وفن در" مركز تربيت معلم شهيد پاك نژاد يزد" به تحصيل اشتغال ورزيد تا آينده سازان ميهن اسلامي را در كسوت معلّمي به راه و صراط الهي رهنمون سازد.
با نياز جبهه هاي نبرد٬ جواد راهي جبهه شد. طي سالهاي 65-60 هفت بار به جبهه اعزام شد و مدت 13 ماه و نيم از بهترين زمان عمر خويش را در جهاد براي سرافرازي اسلام صرف نمود و مسئوليّت هاي تك تيراندازي ، بي سيم چي و كمك آر پي جي زني را به عهده گرفت. بر روی نماز اول وقت و روزه گرفتن بسیار تاکید داشت در حالیکه وقتی شهید شد روزه ی قضایی نداشت.در اکثر نماز های جمعه شرکت می کرد علاقه ی زیادی به ورزش به خصوص فوتبال داشت و در بیشتر مسابقات ورزشی جوایز ارزنده ای را کسب کرد به کارها ی هنری علاقه داشت و در اوقات فراغت و بیکاری به قالی بافی و بنایی می پرداخت .
سرانجام در تاريخ 1365/11/11 در عمليّات كربلاي 5 در منطقۀ شلمچه به شدّت مجروح و روح بزرگش از قفس كوچك تن رها شد و به ملكوت اعلي پر كشيد و نه تنها افتخار شهادت به دست آورد؛ بلكه يك درجه بالاتر٬ سالها شهيد مفقود بود.تا اينكه در تاريخ 1374/05/07پس از 8/5 سال، جسم پاكش به وطن بازگشت و پس از تشييع با شكوه توسط مردم قدرشناس اردكان در گلزار شهداي شريف آباد در كنار ديگر همسنگران شهيدش به خاك سپرده شد.
يادش گرامي و راهش پر رهرو باد.