او پنجم بهمن سال 1338 در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود و دوران کودکی خود را در دامان پرمهر پدرومادری با ایمان گذراند آن سان که شهد اسلام از همان ابتدا در جام جانش ریخته شد. در اوان کودکی با شوق و علاقه به نماز ایستاد و در 7 سالگی نیز به روزه گرفتن مبادرت ورزید.
سال های دبستان و دبیرستان را پشت سر نهاد و شاهد بود که چگونه حکومت جور و ستم، مومنان و متعهدان به اسلام را به ضعف میکشاند و رژیم ستم شاهی در جهت وابستگی به شرق و غرب حرکت میکرد. او در سال 1356 پس از پایان دوره تحصیلات دبیرستان با شرکت در آزمون سراسری و قبولی در رشته مهندسی معدن موفق به ورود به دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران(پلی تکنیک) گردید و با مطالعات اسلامی و قرار گرفتن در محیطی غنیتر از لحاظ سیاسی به اخذ تجربه لازم دست یافت ولی همواره مشاهده ظلم و ستم رژیم و مظلومیتی که بر اسلام میرفت روح حساس و متعهد او را میآزرد. وی در دوران دانشجویی یکی از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بود و در حمایت از انجمن اسلامی دانشجویان از هیچ دریغ نورزید. او در جریان انقلاب فرهنگی که منجر به تعطیلی دانشگاه ها شد از پای ننشست و برای خدمت به انقلاب اسلامی به آموزش و پرورش رو آورد و در دبیرستان به تدریس دروس تعلیمات دینی اشتغال ورزید و نسل جوان را از ارشادها و رهنمودهای اسلامی خویش بهرمند میساخت. در نیمه اول سال 1359 که دانشجوی سال سوم دانشگاه بود در امتحان دوره تربیت مدرس معارف اسلامی دفتر آموزش ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش با موفقیت پذیرفته شد و با تایید صلاحیت تقوایی و علمی به کلاس های دوره فوقالذکر راه یافت. بعد از گذراندن دوره تربیت مدرس و کسب آمادگی علمی لازم، با وجود سن کم و تجربه محدود، آن چنان از خود شایستگی و لیاقت نشان داد که به عنوان مدرس معارف اسلامی معلمان و دبیران و کادر آموزش و پرورش انتخاب گردید. همکاری پرثمر و فعال وی با دفتر آموزش ضمن خدمت تا تیرماه 1361 ادامه داشت. در این زمان ندای حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی در مورد تقویت جبهههای جنگ طنینانداز شد. امام امت احساس کرده بودند که اگر کوچکترین مجالی به حرامیان و دشمنان اسلام داده شود ممکن است آنان تجدید قوا کند و پیروزی به تأخیر افتد، لذا او که همیشه جانش مشتاق فرامین امام و به کار بستن آن بود سر از پای نشناخت و داوطلبانه در واحد بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تهران ثبت نام نمود و آماده اعزام به جبهه گردید. دوستانش که او را در حال اعزام به جبهه دیده بودند شور و شعف زایدالوصف او را در آن لحظات فراموش نمیکند و وقتی یک بار که یکی از همکارانش مسأله بیماری پدرش را پیش کشید وی -که مجرد و تنها پسر خانواده بود- در پاسخ اظهار میدارد که برای هر کس که در جبهه میجنگد مسائل و گرفتاری هایی وجود دارد و این تنها من نیستم که مشکل دارم، خداوند برطرف کنند آنهاست. حتی موقعی که به وی گفته میشود که چنان چه در دفتر آموزش ضمن خدمت باشد نیاز به شما هست و شاید فعلآ ضرورت رفتن شما به جبهه نباشد وی که فرمان امام همچنان در گوشش بود به هیچ وجه نپذیرفت و مشتاق دیدار حق بود. تو گویی راهش را یافته بود و همین عشق به شهادت او را چنان سبکبال کرده بود که هر لحظه آماده پرواز و بریدن از این دنیای مادی و فانی می نمود. او در تاریخ 20/6/1361 به جبهه حق علیه باطل اعزام گردید و در تاریخ 12/7/1361 مطابق با 16ذیحجه الحرام 1402در عملیات پیروزمند مسلم ابن عقیل و با رمز یا ابوالفضل العباس(س) در جبهه سومار، در اثر اصابت ترکش بمب هواپیماهای رژیم بعثی سفاک عراق به گردن و شکم، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید محمد جعفر احدی گرکانی از خیل بیشمار فرزندان شهادت طلب امت مجاهد و شهید پرورمان بود که توفیق یافت هر دو نیکویی فتح و شهادت را در آغوش گیرد و پس از مدت ها انتظار به سوی معبود و معشوق خویش پر کشد.
پاره ای از خصوصیات اخلاقی و روحیی بسیجی شهید محمد جعفر احدی گرکانی
در این جا شایسته است به پاره ای از خصوصیات اخلاقی و روحی آن شهید بزرگوار اشاره کنیم هر چند که آن گونه شناخت کامل نسبت به ابعاد روحی او در دست نیست ولی با توجه به همان مدت کوتاه و همکاری او با برادران دفتر آموزش ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش میتوان بعضی از خصائل برجسته او را به شرح زیر بازگو نمود:
درمورد محاسن اخلاقی اش همین قدر میتوان به جملهای بس عمیق و پرمعنا از عبارتی که در نماز میت خوانده میشود اشاره کرد: «اللهم انا لا نعلم منه الا خیرأ و انت اعلم به منا» : یعنی«خداوندا ما جز نیکی و خوبی چیزی از او نمیدانیم و بخاطر نداریم و تو از ما به او آگاهتر و داناتری.»
آری! او چنان بقا برخورد اسلامی و متین خود همگان را جذب کرده بود که همه در خاطرشان جز حسن او چیزی سراغ ندارند. از خصائص ویژه آن شهید تقوای اوست، تقوایی که در تمام برخوردها و گفتارهایش مشهود بود. از خصائص دیگر اخلاقی شهید در مسائل اعتقادی و سیاسی، اطاعت کامل از ولایت فقیه (خط امام) پیش و پس از انقلاب اسلامی بود. موضع گیری قاطع او در برابر لیبرالیسم و جناح ضد ولایت فقیه (منافقین و ...)آن چنان مشخص بود که مجالی برای مخالفین باقی نمیگذاشت.
از خصلت های اخلاقیاش در زمینه اقتصادی میتوان تلاش و کوشش او را در مبارزه با رفاه طلبی دانست که از آن پرهیز مینمود و به سادگی و قناعت خو کرده بود و در جهت مستضعفین اندیشه و اقدام مینمود.
او به معنای واقعی شخصیتی جامع و کامل داشت و در عین حال که بطور جدی به کار و وظیفهاش مشغول بود روحیهای ملایم و صمیمی داشت و با رفتار و برخورد اسلامی و متین خود دوستان واقوامش را مسرور میساخت.
در انجام وظیفه و کار مربوط به خود، نهایت جدیت و تلاش را داشت و یک لحظه از پا نمینشست و برای تدریس معلمان ودبیران در زمینههای معارف اسلامی کاملا توجه داشت و نیروی زیادی صرف میکرد. فردی بیریا و مخلص بود، به بیانی دیگر خاکی میزیست.