غلام احمدي
نام پدر : علي جمعه
دانشگاه : شهيد چمران اهواز
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : مهندسي مكانيك
مكان تولد : مسجدسليمان (خوزستان)
تاريخ تولد : 1342/02/06
تاريخ شهادت : 1364/12/01
مكان شهادت : فاو

غلام احمدی در ششم اردیبهشت سال 1342 در خانواده ای مذهبی و از لحاظ مالی متوسط و در شهرستان مسجدسلیمان به دنیا آمد. پدرش کارگری ساده در شرکت نفت بود و در زمان سلطه استعمار خارجی بر منابع نفتی ایران به سختی و زحمت بسیار معیشت خانواده را اداره می کرد.

وی دارای سه برادر و یک خواهر بود. از سن شش سالگی به دبستان رفت و دوران ابتدایی را با موفقیت طی کرد. از برادر بزرگش درباره ی دوران کودکی وی نقل شده است: «وقتی خردسال بود، اخلاق و کردار خوبی داشت و هیچ وقت کسی را اذیت نمی کرد. از پدر و مادر برای انجام هرکاری اجازه می گرفت.»

وی دوران راهنمایی را نیز با نمرات خوبی گذراند و در رشته ریاضی و فیزیک وارد دبیرستان شد. در این دوران با اوج گیری روند مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی، وی نیز به صف مبارزین پیوست. با گوش کردن نوارهای حضرت امام خمینی(ره) و برقراری ارتباط با روحانیون مبارز به مبارزاتش شدت بخشید. حضوری فعال در تظاهرات و راهپیمایی های مردمی داشت و در هماهنگ سازی مردم در این اعتراضات نقش داشت. به مردم فقیر در حد توان خویش کمک می کرد و نسبت به فقیران حساس بود.

پس از پیروزی انقلاب به همکاری با جهاد سازندگی مشغول شد و برای یک سال و نیم برای خدمت به مردم و رضای خدا بدون دریافت حقوق در آن جا فعالیت می کرد.

با اتمام دوره دبیرستان در کنکور شرکت نمود و در رشته مکانیک دانشگاه اهواز پذیرفته شد. خانواده ی وی همگی در جنگ به دفاع از میهن پرداختند. بزرگ ترین برادرش که از اصفهان به جبهه رفته بود، در اثر بمباران شیمیایی مجروح شد و در سال های پس از جنگ به شهادت رسید. یکی دیگر از برادرانش سرگرد نیروی هوایی ارتش بود و دو برادر دیگر هم سابقه حضور در جبهه را داشتند. با تمام این احوال و علی رغم مشغول به تحصیل بودن غلام در دانشگاه، وی نیز سال سوم دانشجویی به سوی جبهه های نبرد شتافت. وی در پاسخ به برادر بزرگترش که باهم همرزم بودند؛ علت حضورش در جبهه را چنین بیان کرد: «درس را می توان بعد از جبهه هم خواند، فعلا جبهه بیش تر به جوان ها احتیاج دارد. من با تعدادی از دوستان دانشگاهی به این جا آمده ام و در این جا هم درس می خوانیم و هم در سنگر جبهه مشفول هستیم.»

وی در گردان کربلا تیربارچی بود و کار عمده اش با سلاح نیمه سنگین بود. از دیگر اقدامات و فعالیت های وی در جبهه می توان به کار بر روی فرستنده های رادیویی و تلویزیونی و دستگاه های هشدار دهنده الکترونیکی و نیز دستگاه های تولید پارازیت با استفاده ضد جاسوسی- اشاره نمود.

وی اهل اقامه نمازهای طولانی بود و با ادعیه مانوس بود. به شهادت در راه خدا علاقه مند بود. برادرش آخرین دیدارش با وی را چنین تصویر کرده است:

«روز آخر که غلام را در جبهه دیدم، صورتش خندان و خوشحال بود و گفت دو روز دیگر به منطقه اعزام می شود. چند ساعتی که پیش من بود مدام این جمله را تکرار می کرد: «اگر من لیاقت شهادت را داشته باشم، خداوند مرا خواهد برد!» من به او گفتم چرا این حرف را می زنی؟! او در پاسخ گفت: «مگر تو برای چه جبهه آمده ای؟!» من گفتم به خاطر دین اسلام و برای خدا و حفظ کشور جمهوری اسلامی آمده ام. او گفت: «من هم آمده ام برای شهادت در راه خدا و دین اسلام. شهادت افتخار من است. شهادت مایه سرافرازی یک کشور است که در مقابل ستمگر ایستاده است و مبارزه کرده است. من خدا را دوست دارم و اگر او هم مرا دوست داشته باشد، لیاقت شهادت را به من خواهد داد.» من می دانستم این آخرین بار است که او را می بینم! او هم که گویی این را می دانست به من دلداری می داد.»

وی در طول حضور کوتاهش در جبهه در عملیات والفجر هشت- اولین و تنها عملیاتی که در آن شرکت نمود- در روز پنج شنبه مورخ 1364/12/1 به مقام رفیع شهادت نائل شد.

گفتنی است مادر ایشان شب قبل از شهادت غلام خواب شهادت ایشان را دیده بود و همان روز بدون این که کسی به ایشان اطلاع بدهد، به همراه خانواده از ایذه راهی مسجدسلیمان شده بودند، تا پیکر مطهر شهید احمدی را از بنیاد شهید تحویل بگیرند.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.