شهید حسین نبی زاده در سال 43 در شهر یزد و در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمد. از همان کودکی به مسائل مذهبی سخت معتقد و پایبند بود و هیچگاه نمازش ترک نمی شد و در کمک به دیگران دریغ نداشت، هیچ وقت با پدر و مادرش تندی نمی کرد، هیچ وقت قیافه عبوسی نداشت و همیشه و در سخت ترین لحظات لبخند می زد و با شرکت در مجامع اسلامی به خودسازی و تزکیه نفس می پرداخت و از سن 13 سالگی به جمع آنانی پیوست که در راه اعتلای کلمه الله و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(قدس سره) تلاش می نمود. در سال 57 روحانی مبارز مرحوم آقای ربانی املشی به شهربابک آمدند. با وجود تحت نظر بودن منزل ایشان حسین به خانه ایشان می رفت و سوالاتی می کرد. بارها شده بود که از شهربانی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود اما هیچ وقت اظهار نمی کرد. سرانجام با به ثمر نشستن انقلاب اسلامی در سال 57 و شروع توطئه های داخلی و خارجی او به صف اول مدافعین انقلاب پیوست و در سال های 58 و 59 به مدت 100 روز در دهلران و مهاباد با ضد انقلاب جنگید. سال 60 برادر بزرگتر ایشان با نام رضا در عملیات ثامن الائمه به شهادت رسید و هنوز چهلم برادرش نشده بود که در تصادف پایش شکست. در مدت شش ماهی که جبهه نبود به اتحادیه انجن های اسلامی می رفت و در آنجا کار می کرد. در تابستان همان سال از طرف سپاه پاسداران کرمان جهت تبلیغات به قشم و سپس در تابستان سال 62 به بندر لنگه رفت. سپس در اول مهر ماه سال 62 به جبهه غرب جهت شرکت در عملیات والفجر 4 شتافت و مدت زیادی آنجا بود. این سفرش حدود شش ماه طول کشید. از آن موقع به بعد حسین آسایش نداشت. گاه گاهی 10 الی 15 روز مرخصی می آمد و سپس باز می گشت. با وجود اینکه شاگرد بسیار با استعدادی بود چون به جبهه می رفت و نمی توانست به کلاس برود به خاطر اینکه امام گفته بود اگر درس نخوانید حرام است به مدرسه بروید. امتحان متفرقه داد و دیپلمش را گرفت و پس از شرکت در کنکور سراسری در رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف قبول شد و به دلیل حضور در جبهه سال اول برای ثبت نام نرفت و در جبهه ها ماند.گاهی آرپی جی زن، گاهی تک تیرانداز و زمانی جزء گروه شناسایی و اطلاعات عملیات بود. او آن چنان برای رضای خدا کار می کرد که به هنگام مصاحبه در عملیات خیبر حاضر به معرفی خود نشد و حتی صورتش را پوشاند. او عاشقانه رفت و جان خود را در طبق اخلاص نهاد و در عملیات کربلای 5 به لقاء الله شتافت و در جنت او ماوا گزید.