موسي اسكندري
نام پدر : قربانعلي
دانشگاه : شهيد چمران اهواز
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : الهيات
مكان تولد : اهواز (خوزستان)
تاريخ تولد : 1337/03/07
تاريخ شهادت : 1365/10/04
سمت : رئيس ستاد لشكر 7 ولي عصر (عج)
مكان شهادت : جزيره سهيل
عمليات : كربلاي 4

شهید موسی اسکندری در هفتم خرداد سال ۱۳۳۷ در خانواده ای مذهبی در اهواز چشم به جهان گشود. از ابتدای کودکی با مسجد محل ارتباط داشت و همگام با تحصیل، با اسلام و قرآن نیز آشنایی نزدیک یافت.

در دوران حکومت پهلوی در مسجد حجازی اهواز تلاش های بسیاری در راستای نهضت امام خمینی(ره) انجام داد. وی در قالب برنامه های فرهنگی مانند تئاتر، جلسات مختلف مذهبی و کتابخانه و ... کانونی را برای مبارزه با رژیم ایجاد نمود. نشر معارف دینی، ارتباط با سایر کانون های مذهبی و تلاش جهت فعال تر نمودن مساجد و نگارش مقالات مذهبی و اعلامیه های انقلابی با قلمی گیرا از جمله سایر فعالیت هایش در آن دوران بود.

پس از پایان تحصیلات متوسطه به عنوان سرباز وارد ارتش شد. در پادگان به پخش اعلامیه و نوارهای مذهبی و سیاسی در راستای آگاهی دادن به سایر سربازان پرداخت و به همین خاطر زندانی شد و مورد شکنجه قرار گرفت.

با فرمان انقلابی امام خمینی(ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگان، زمینه فرار بسیاری از سربازان را فراهم ساخت و در نهایت به همراه همرزمش شهید "بهلول" خود نیز از پادگان گریخت. سپس بلافاصله به قم رفت و به کمیته استقبال از امام پیوست. پس از آن برای مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی مجددا به اهواز آمد.

وی سال ۱۳۵۸ در رشته ی الهیات در دانشگاه جندی شاپور اهواز(شهید چمران) پذیرفته شد و چون به خوبی می دانست انقلاب نیاز به کادری متعهد و مجرب دارد به برپایی کلاس های فرهنگی در سطح دانشگاه پرداخت.

وی مساجد را بهترین سنگر برای نشر معارف دینی و پایگاه انقلاب می دانست و با تأسیس "شورای هماهنگی مساجد" اولین کانون منسجم و تشکیلاتی را در اهواز پی ریزی نمود. این امر باعث انسجام و متمرکز شدن نیرو های مذهبی در کانون های مساجد اهواز گردید و با آغاز جنگ این کانون ها نیروی خود را در جبهه به کار گرفتند و به مبارزات مردمی سازمان دادند.

با شروع جنگ تحمیلی به کمک افرادی هم چون شهید علم الهدی به سازماندهی و راه اندازی بسیج مساجد پرداخت. وی چندی بعد طرح مهم ایجاد لشکر قدس (نوجوانان) را داد و خود به تأسیس آن اقدام نمود. این لشکر بعدها به بسیج نوجوانان تغییر نام داد.

از نزدیکانشان نقل شده است که روی دیوار کتابخانه اش نوشته بود: "خدایا! من منتظر لقاء تو هستم".

در عملیات ها در کنار بسیجیان در خطوط مقدم جبهه جنگید و از این که دور از خط مقدم به فرماندهی نیروهایش بپردازد، اکراه داشت.

در این باره از وی نقل شده است که در پاسخ به یکی از بسیجیان که به وی گفته بود: "شما برگردید تا ما دل مان خوش باشد که شما هستید!"؛ گفته بود: "ما دل مان خوش است که خدا هست".

با شنیدن خبر حمله دشمن بعثی به خرمشهر عازم آن جا شد و در مقام فرماندهی به مقاومت پرداخت. سپس برای مدتی به عنوان مسئول فرهنگی بنیاد شهید در حالی که خودش از خانواده های شاهد به حساب می آمد به خدمت به خانواده های شاهد پرداخت. مسئولیت آموزش سپاه منطقه هشت و مسئولیت آموزش تیپ امام حسن(ع) از جمله سایر مسئولیت های وی در دوران جنگ تحمیلی بود.

اواخر جنگ به عنوان رئیس ستاد لشکر ولی عصر(عج) انتخاب شد و با تمام توان و فعالیت شبانه روزی به حل مشکلات رزمندگان مشغول شد. حضور مستمرش در جبهه در دوران تحصیل باعث شد مرخصی های تحصیلی وی تا عملیات کربلای چهار که منجر به شهادتش شد ادامه یابد.

در این عملیات نیز در کنار یارانش در خط حاضر شد اما به علت موفق نبودن عملیات از بالا دستور عقب نشینی صادر شد. وی به نیروهای تحت امرش دستور بازگشت داد اما خودش علی رغم این که قایقی مأموریت یافت تا او را به عقب برگرداند حاضر به بازگشت نشد و از آن قایق نیز به عنوان ابزار حمل محروحین به پشت جبهه استفاده نمود.

نقل است با اصرار مجدد نیروها برای بازگشت خودش به آن ها گفت: "چگونه برگردم در حالی که این بچه ها مجروح این جا افتاده اند؟!" سرانجام خود او نیز مجروح شد و در کنار سایر مجروحین که امکان بازگرداندن آنان نبود در جزیره سهیل ماند و سرانجام در چهارم دی ماه سال 1365 به آرزوی دیرینه خویش رسید.

نقل شده است که در هنگام تفحص پیکر مطهرش قرآن جیبی که همراه وی بوده پس از ده سال در جیبش سالم پیدا شده است. پیکر مطهرش نیز پس از ده سال به سال ۱۳۷۵ در میان خیل مردم شهیدپرور ایران به خاک سپرده شد. وی هم اکنون در کنار برادرش "مهدی اسکندری" در بهشت شهدای اهواز آرمیده است.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.