شهید محمدرضا حسن زاده در یکم فروردین ۱۳۴۰ در خانواده ای متدین چشم به جهان گشود. پس از دوران کودکی در مدرسه ملی جعفری تحصیلات ابتدایی را شروع و پس از تحصیلات ابتدایی دوره دبیرستان را به اتمام رساند.
در دوران تحصیلات فردی باهوش و با استعداد بود. همواره به عنوان شاگردی نمونه شناخته شده بود و دائم درصدد ارشاد و یاری دوستان بود. شخصیت جذابش باعث می شد مورد علاقه همگان واقع شود. از همرزم او علی رضا مسرتی نقل شده است:
در دبیرستان "کریم فاطمی" که بعدا "شهدا" نام گرفت، محمدرضا در سال سوم تحصیل می کرد که دبیر کمونیستی بود که او همیشه با این دبیر ملحد بحث و مجادله داشت. در یکی از جلسه ها که به زنگ تفریح خیلی زمان مانده بود آن قدر این دبیر کمونیست در جواب مستأصل و درمانده شد که چاره ای ندید جز این که بگوید الان وقت استراحت من است و از بحث فرار و عقب نشینی کرد! غلبه محمدرضا در این بحث تأثیر به سزایی در خنثی سازی تبلیغات مسموم این دبیر داشت.
وی سپس در کنکور سراسری شرکت نمود و در رشته ریاضی دانشگاه شهید چمران اهواز پذیرفته شد. در محیط دانشگاه اصالت اسلامی خودش را حفظ کرد و با تشکیل جلسات و توزیع اعلامیه و نوارهای امام به مبارزه علیه رژیم شاه پرداخت. در دوران دبیرستان با کمک دوستانش کانون انجمن اسلامی دانش آموزان را تشکیل داد و در هدایت مذهبی دانش آموزان فعالیت چشمگیری داشت.
زهد و تقوای او زبانزد دوستان و فامیل بود و همیشه با خوشرویی و محبتی که نسبت به اطرافیان داشت همه را به خود جلب می نمود و در گفتار و کردار رعایت مسائل اخلاقی را می نمود.
به خواندن قرآن علاقه زیادی داشت و شاید بعضی روزها سه یا چهار ساعت بیش تر استراحت و خواب نداشت. با شروع جنگ تحمیلی رفتن به جبهه را بر سایر کارها ترجیح داد. پس از آموزش نظامی در جبهه های خرمشهر، آبادان، فارسیات و سوسنگرد فعالیت چشمگیری در همکاری با سپاه داشت. سپس در حمله بستان شرکت نمود و سرانجام در تاریخ 1360/9/8 در عملیات طریق القدس به آرزوی همیشگی خود رسید و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
قریب سی و پنج روز به علت این که محل شهادتش در تیررس دشمن قرار داشت پیکرش در بیابان ماند. پس از آن که منطقه از تیررس دشمن خارج شد پیکر پاکش را به اهواز منتقل و در بهشت شهدا در جوار دوستانش دفن نمودند.