محمود رضا در سال 1342 در بیرجند به دنیا آمد. او در دامان مادری سیده و با ایمان پرورش یافت و از دوران کودکی به انجام فرائض دینی و پایبندی به اصول اخلاقی و اعتقادات مذهبی علاقه خاصی از خود نشان می داد. او دوران تحصیل را در شهرستان مشهد گذراند و از همان دوران ابتدایی تا پایان تحصیلات متوسطه شاگردی مستعد و ممتاز بود.
بروز انقلاب زمزمه یک حرکت و تولد انسان هایی با جهان بینی تازه بود. محمود رضا نیز با شروع انقلاب و آغاز تظاهرات مردمی در به خیابان کشیدن دانش آموزان مدارس شهر به خیابان ها، نقش عمده ای را ایفا نمود.
پس از انقلاب اسلامی در سال 1360 موفق به اخذ دیپلم در رشته ریاضی فیزیک شد. سپس به دانشگاه تربیت معلم شهرستان مشهد راه یافت و در رشته دبیری ریاضی مشغول به تحصیل گردید. پس از پایان دوره تربیت معلم جهت خدمت به قشر محروم و مستضعف جامعه در یکی از دهات درگز به تدریس ریاضی مشغول شد و پس از انقلاب فرهنگی و باز شدن دانشگاه ها در اولین فرصت با قبول شدن در رشته مهندسی عمران در دانشگاه صنعتی اصفهان مشغول به تحصیل گردید. پس از تشکیل بسیج 20 میلیونی، محمود رضا عضو بسیج شد و 6 سال متوالی در جبهه های حق علیه باطل حضور فعال داشت و دانشگاه مانع ارتباط وی با جبهه نشد.
در دانشگاه سخن و حرفش همیشه این بود که خدا کند خون جوانانی که با اخلاص و شهادت طلبی در این راه رفته اند پایمال نشود و اسلام واقعی در جامعه تحقق پیدا کند، نیرنگ ها بر کنار و ضوابط بر روابط حاکم شود، حقوق مستضعفین برگردانده شود و دست سرمایه داران از این مملکت کوتاه گردد.
محمود رضا هم زمان با نبردهای چریکی در جبهه به خودسازی و مطالعه نیز اهمیت بسیار می داد. او دو بار در عملیات فاو و مهران مجروح شد در حالی که خانواده اش از مجروحیت او هیچ اطلاعی نداشتند. در عملیات کربلای 5 در واحد ادوات و در خط مقدم در سمت معاونت گردان فعالیت داشت.
بدون منت همیشه می گفت: « فریضه است اگر با خدا معامله می کنی، بدان که سودش را او محاسبه و پرداخت می کند. » در آن بحبوحه جنگ و شهادت و آتش هم درس می خواند، هم درس می داد و هم در جبهه ها یک پای ثابت بود. پس از شهادت فرمانده گردان، محمود؛ فرماندهی گردان را به دست گرفت. سرانجام در عملیات کربلای 5 در منطقه جنوب شلمچه بر اثر برخورد ترکش خمپاره به ناحیه سر به شهادت رسید.