شهید عبدالمجید منصوری در سال ۱۳۳۷ در شهر اهواز متولد شد. دوران کودکی را در حالی گذراند که فقر و فساد در جامعه بیداد می کرد و او از نزدیک شاهد تمام این مشکلات بود.
به سال ۱۳۵۸ در دانشگاه شهید چمران اهواز در رشته ماشین آلات کشاورزی پذیرفته شد. از فعالیت هایش علیه رژیم شاه در پادگان می توان به فراری دادن سربازان به همراه یکی از افسران پادگان اشاره کرد.
با پیروزی انقلاب به جهاد سازندگی رفت و در ابتدا به عنوان نقاش در تبلیغات جهاد مشغول شد. در حادثه سیل خوزستان به کمک مردم رفت و کمک های شایان توجهی به سیل زدگان نمود. با رخ دادن انقلاب فرهنگی، همواره از این حادثه به عنوان انقلابی که تشکیل دهنده محتوای انقلاب است یاد می کرد.
در مسجد محل با شهید حسین علم الهدی همکاری نزدیکی داشت. با آغاز جنگ وی به عنوان عکاس و فیلم بردار برای ثبت تاریخ جنگ از طرف جهاد عازم جبهه های نبرد شد. شهادت را هنر می دانست و همواره می گفت: "لیاقت شهادت را هر کسی ندارد!"
بارها تا نزدیک مرگ رفته بود. یک بار گلوله ای به کوله پشتی اش اصابت کرده بود و بار دیگر خمپاره ای در کنارش افتاده ولی عمل نکرده بود و خود همواره این وقایع را بازگو می کرد و عقیده داشت که: "شهادت واقعا لیاقت می خواهد."
در نبردهای خرمشهر و آبادان، دهلاویه، سوسنگرد، بوستان و شوش حضور داشت و به گونه ای خستگی ناپذیر تلاش می کرد. شوخ طبع بود و کم تر عصبانی می شد. نسبت به سخنان امام(ره) حساس بود و همواره با توجه آن ها را گوش می داد. همواره درس را جدی می گرفت و اعتقاد به تخصص توأم با تعهد داشت. اهل محاسبه نفس بود و دوستانش از وی بسیار شنیده اند که بارها می گفت: "نفس، انسان را موذیانه گول می زند! "
با آغاز عملیات بیت المقدس وقتی اعلام شد سپاه نیاز به امدادگر دارد؛ کلاس و درس را رها کرد و جهت امداد مجروحین به خرمشهر رفت و با اصابت ترکش در منطقه رقابیه در تاریخ 61/1/4 به دیار پروردگار شتافت.