خسرو دميرچي لو
نام پدر : قربانعلي
دانشگاه : علامه طباطبايي تهران
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : علوم تربيتي
مكان تولد : تهران (تهران بزرگ)
تاريخ تولد : 1345/12/10
تاريخ شهادت : 1365/10/21
سمت : بيسيم چي
مكان شهادت : شلمچه
عمليات : كربلاي 5

خسرو در دهم اسفند ماه سال 1345 در تهران پا به عرصه وجود نهاد. او در خانواده ای مذهبی با سطح زندگی زیر متوسط در تمام سختی های آن زمان بزرگ شد، حدودا در سن پنج سالگی بود که با تقلید از پدر و مادر شروع به نماز خواندن کرد. او علاقه فراوانی به روزه گرفتن و عبادت داشت و از نظر اخلاقی از همان سنین کودکی فردی آرام و محجوب، جدی در کارها، صبور در مشکلات زندگی، دلسوز پدر و مادر، خوش رفتار و خوش گفتار بود.

در سن هفت سالگی در "یافت آباد" پای به مدرسه گذاشت و در تمام درس هایش نمره عالی می گرفت و خیلی به درس و دانش اندوزی علاقه داشت. در مدرسه هیچ گاه خود را با دیگران همراه نمی کرد و همیشه در گوشه ای نشسته و نظاره گر بازی های کودکانه بچه ها بود. دوران تحصیل را تا سوم راهنمایی در آن جا سپری کرد و همیشه از شاگردان نمونه کلاس بود.

از مشکلات مادی زندگی او به خصوص در دوران طاغوت درآمد خانواده بود که از طریق کارگری پدرش تامین می شد و از اول درس مقاومت و پاک زیستن را به او می آموخت. خسرو در سن 12 سالگی بود که پای به مسجد امیرالمومنین (ع) در یافت آباد گذاشت و شروع به یاد گرفتن قرآن کرد. هر صبح جمعه به مسجد می رفت تا مطلبی به دانش هایش بیفزاید. در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با این که از سن کمی برخوردار بود و سنین بین 14 تا 17 سالگی را می گذراند از نظر معنوی دارای رشد خوبی بود و در تمام راهپیمایی های سال 56 و 57 تا پیروزی انقلاب اسلامی شرکت داشت و حتی دیگر دوستان خود را به شرکت در این مسائل دعوت می کرد. از جمله فعالیت های فرهنگی او این بود که از حدود سال 56 در کلاس های عقیدتی سیاسی مسجد قائم (عج) یافت آباد شرکت می کرد که این کلاس ها تحت نظارت روحانیون مبارز و جوانان انقلابی و حزب اللهی اداره می شد و در ضمن این کلاس ها با مبانی دینی و اخلاقی اسلام آشنا می گردید. او روزهای دوشنبه را به عشق این که امام روزه می گرفت، روزه می گرفت.

خسرو پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی از زمان تاسیس بسیج مستضعفین در مسجد قائم(عج) یافت آباد از اعضا فعال پایگاه بسیج بود و این فعالیت به طور مستمر در زندگی آن شهید والامقام تا هنگامه شهادت او که دیگر جوانی با قامتی بلند بود وجود داشت و از خاطره های خوب آن دوران این بود که او از این که به سنین بلوغ نزدیک می شد و مکلف می گردید متاثر بود و می گفت نمی دانم آیا می توانم به تکالیفم در همه ابعاد عمل نمایم؟ و البته شهادتش گواه این معناست که او دارای تکلیف را با خون مقدسش امضا نمود. وی از همان ابتدای دوران بلوغ مقلد امام و با گروهک های منحرف و غیر خط امام مخالف بود و با آنان در سطح معلومات خود بحث می کرد و در برخورد و مناظره با آن ها از یک جسارت عجیبی برخوردار بود.

بالاخره در سال اول دبیرستان بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد و از آن موقع شور جبهه در سرش به وجود آمد و هر شب که اخبار رادیو و تلویزیون را می شنید هوس رفتن به جبهه می کرد اما سنش به او اجازه نمی داد.

سرانجام برای اولین بار به جبهه اعزام شد و در عملیات والفجر مقدماتی شرکت نمود که این عملیات روی او اثر عمیقی گذاشته و معلومات و معارف او را با عشق عجین کرده بود و شهادت ها در عمق جان او اثر گذاشته بودند و به خوبی درک کرده بود که برای یاری دین و حفظ استمرار انقلاب اسلامی بایستی خون داد و صبور بود و مصائب را تحمل کرد. خسرو با این که اهل دعا بود اما حضور در جبهه معنویت وی را بالا برده و از او جوانی روحانی ساخته بود. در این عملیات از ناحیه پا مجروح شد که مدتی را در بیمارستان خوابید و چند هفته ای هم در منزل استراحت کرد. وی با گذشت زمان سعی در تکامل درجات علمی و روحی خود می نمود. لذا در غالب مجالس اسلامی شرکت می کرد و یادداشت برمی داشت. هر شب قبل از خواب وضو می گرفت و قرآن می خواند و بعد شروع به مطالعه می کرد.

در نتیجه همین زحمات شبانه بود که موجب قبولی وی در دانشگاه علامه طباطبایی در رشته علوم تربیتی تهران گردید. بنا به اقرار اساتید و دوستان دانشجویش خسرو از دانشجویان مستعد و باهوش و در عین حال متدین، انقلابی و وظیفه شناس بوده است.

خاطره ای که یکی از بستگان شهید نقل کرده این است که خسرو در شهادت یکی از دوستانش به نام «حسن خاکباز» که حدودا هفت ماه قبل از شهادت خود او اتفاق افتاد. غم نامه ای را با بیانی بسیار شیوا به نگارش در آورده بود و خود، این غم نامه را با سوزی فراوان قرائت می کرد و در فراق دوستش می سوخت. بعد از شهادت حسن حالتی عجیب داشت و کوله بار خود را برای شهادت بسته بود.

در مسائل سیاسی بسیار دقیق می شد و سخنرانی های امام را به دقت گوش می کرد و به تحلیل آن می پرداخت تا به نکته ای از مطالب امام بر اثر غفلت بی توجه نبوده باشد.

بالاخره با گذشت زمان قریب به یک سال و یک ماه بود که خسرو در دانشگاه تحصیل می کرد که تصمیم گرفت به دانشگاهی بزرگ تر، دانشگاهی که ایمان و ایثار در آن جا تدریس می شود یعنی جبهه های نور علیه ظلمت قدم بنهد. لذا در آبان ماه 1365 بود که برای چندمین بار به جبهه اعزام شد. در جبهه نیز سعی می کرد همه کارهایش را برای خدا انجام دهد. آخرین صحبت ها و پیام های او حمایت از امام و اسلام، تحمل مصیبت ها در راه خدا، ادامه جنگ و مبارزه تا پیروزی نهایی و برافراشته شدن پرچک لا اله الا الله و محمد رسول الله در جهان بود. این بار که خسرو به جبهه اعزام شد مصادف با تدارک عملیات کربلای پنج بود. عملیات کربلای پنج شروع شد و گروهانی که خسرو عضو آن بود نیز در عملیات شرکت داشت. وی بی سیم چی گروهان بود. در بیست و یکم دی 65 گروهان در جزیره ماهی با مسئولین مقداری وارد منطقه ای شدند که بعد فرمان عقب نشینی صادر شد و در این بین دشمن به سمت رزمندگان اسلام گلوله پرتاب می کنند و عده ای از عزیزان رزمنده به شهادت می رسند که او نیز یکی از آن ها بود.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.