شهيد حسنعلي صفري نژاد عاشق حسين (ع) و فرزند خلف ايشان امام خميني بود و راه حسين (ع) را پيمود و سرانجام به خواست خودش رسيد و به حق پيوست.
چه زيبا و لذت بخش سرگذشت عبرت انگيز و تكان دهنده و حركت آفرين سالكان آل الله و عاشقان پاكباز جندالله را مطالعه كردن و در گلزار زندگي الهام بخش و خدائيشان جان را صفا و روشني بخشيدن، مطالعه سرگذشت آناني كه رها از هرگونه قيد و بند دست و پا گير چشم به سوي محبوب عاشق، قامتي به استواري كوه و نگاهي به وسعت اقيانوس و لبي متبسم و خندان از زندان خاك به سوي دوست پر گشودند و در جوار رحمت جانان در باغ رضوان آرميدند.
اينك گوشه هائي از كتاب پر افتخار شهيدي را ورق ميزنيم كه چون پروانه گرد شمع حق و حقيقت پر زد و همچون قطره شوق پيوستن به دريا داشت و سرانجام قاسم وار سرخ سرخ در بستري از خون به سوي ساحل فلاح رستگاري رهسپار شد.
آري شهيدان ديگر از ميان ما رخت بر بست و از خيل ياران منتظر جدا گشت او كه با خداي خود عهد بسته بود تا آخرين نفس أ با قطره قطره خون زلال خويش شجرة يمان راابياري كند او كه با سرور و سالار شهيدان ميثاق بسته بود تا انتقام خون اصغر و اكبر را از جائران ارض شد اينك به عهد خود وفا نمود و شتابان به ديدار محبوب خويش شتافت و پرانه وار در آتش عشق او سوخت.
شهيد حسنعلي صفري نژاد در سال 1341 در شهر ايمان و مقاومت (دزفول) در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. از همان اوان كودكي حسن كنجكاوي و ذكاوت و مقاومت و وقار در چهره اش نمايان بود و در سن 6 سالگي پا به محيط علم و دانش گذاشت. پس از طي دوران ابتدائي وارد مرحله اي حساس تر و حياتي تر گرديد و در اين دوره بود كه به علت آن حس كنجكاوي بدنبال گمشدة خود مي گشت. اواخر اين دوره مصادف با هنگام طلوع خورشيد انقلاب از پهن دشت ايران بود كه شهيد به طوفان متلاطم انقلابون مؤمن پيوست و در راه تحقق بخشيدن به اهداف متعالي نهضت عظيم اسلامي از هرگونه مجاهدت و تلاش مداوم دريغ نمي وزيد.
شهيد حسنعلي صفري نژاد پاسداري پر تلاش و جهاد گري صبور و با وقار و دانشجوئي طالب و شيفتةعلم و دانش بود. او دانشجوي مستعد و متعهدي بود كه هرگز در اين برهه سياسي اجتماعي علم كلاسيك را بر علم حزب و جهاد ترجيح نمي داد. تكاليف الهي تمام وجودش را محاصره كرده بود و هيچ چيز را جايگزين تكاليف الهي و وظيفه ديني نمي كرد. شهيد حسنعلي صفري نژاد سربازي ايثارگر و پاسداري پاكباز و جهاد گرز مخلص بود. از حركات و كوشش هايش نشانه اي از ريا و دوروئي نبود و سراياي و جودش را خلوص و صفاي باطن فرا گرفته بود: او تشنةسيراب ناپذير آيات حيات آفرين و عزت بخش قرار بود. در جلسات قرائت قرآن اين روح سيراب ناپذيرش را به آبياري آيات حركت بخش و ايمان آفرين قرآن مي خواند و در جلسات بيشتر به گوش دادن خود عادت كرده تا به سخن گفتن، زيرا مصداق سخن پر ارزش مولايش را در وجودش ترسيم كرده بود كه (اذا تم العقل نقص الكلام) هنگامي كه عقل كامل شد سخن كم مي شود.
و اين جملة گرانبها و انسان ساز را در آغاز يكي از دفاتر يادداشت هايش با خط خود ثبت كرده بود. حقاً كه مصداق بارز اين سخن بود. او از اوائل شروع انقلاب شكوهمند اسلامي از اعضاي برجسته و فعال واحد اطلاعات سپاه پاسداران بشمار مي رفت و با شروع جنگ به ميادين حرب شتافت.
مسئولين ويژگي هاي ممتازي را كه در وجودش ديده بودند او را به واحد اطلاعات عمليات لشكر فراخواندند. ايشان در تمام مدت جنگ با صداقت و اخلاص وظيفه اي كه به او محول مي شد به پايان مي رساند. از ديگر ويژگي هاي بارز و ممتاز او صدق و راز داري و اخلاقش و شجاعت و اخلاقش، وقارش و متانتش و تلاش و مجاهدتش از او پاسداري پاكباز و جهادگري ايثارگر عارفي پر خروش و زاهدي وارسته و دانشجوئي پرهيزكار و متعهد در صحنه هاي نبرد ترسيم كرد.
دنيا جولانگاه آزمون به امتحان است، آزموني بس دشوار و طاقت فرسا آزمايشگاه ناس است. تنها مرداني حريف اين صحنه خواهند شد كه آمادگي هاي لازم را اندوخته و درس نبرد و پيروزي را فرا گرفته اند لازمه رفتن از ميدان مردانگي شرف و تلاش و مجاهدت مستمر و پي گير است تنها آن دسته از مردان از اين آزمايشگاه هولناك و طاقت فرسا و صعب العبور بالا مي روند كه فنون لازم و ضروري را جهت مواقع حساس فرا گرفته و استعداد هاي نهفته خود را بارور و شكوفا كرده اند.
عرضه زندگي بمثابه ميدان مسابقه است كساني كه با عزمي خلل ناپذير و استقامت و ثابت قدم و دور انديش در آن به تكاپو و تلاش مي پردازند شاهد پيروزي را درآغوش مي كشند و آن ها كه موقعيت جواني خود سوء استفاده كرده و تنبلي و سستي به خرج داده اند تن به سختي ها نمي دهند جز شكست و نامي و انحراف و بهره اي نخواهند داشت.
تنها نخبگان عالم بشريت و عاشقان درياي نور و راهيان حرم حسيني اندكه گوي سبقت را از همگان ربوده اند و در صف پيشتازان كمال و معرفت قرار ميگيرند (السابقون السابقون اولئك المقربون)
شهيد حسنعلي صفري نژاد از جمله مردان فداكار و پر تلاشي بود كه در تمامي مواقع با جديت و كوشش و تلاش مستمر در جهت احياء سنت پيامبر از هرگونه ايثار و فداكاري دريغ نورزيد او همواره با عشق به اسلام مي زيست و با عشق به اسلام و معصومين (عليهم السلام) جهاني فاني را وداع گفت. سيماي جذاب و متنش بيانگر دور انديشي و عاقبت انديشي صحيح اوست، او انساني رازدار و پاسداري وفادار و دانشجوئي حقيقت جوي و فرزندي صالح و جواني با وقار و صلابت بود.
موضع گيريش در برابر اشرار و اوباش و آدم هاي فاسد و فاسق موضعي سخت و با صلابت بود. معاشرت و مجالست با مؤمنيني كه انسان هاي با انگيزه و داراي هدف متعالي بودند به شيوه مردان الهي و پيروي از امامان معصومش بود.
حصول مراتب قراب الهي منوط به آن است كه انسان در سايه مجاهدت هاي فراوان در مسير حق ظرفيت لازم را در خود پديد آورد و اين همه محتاج به همتي والا و عزمي راسخ است كه طبعاً در همه كس وجود ندارد. پيام او حضور همه جانبه در تداوم انقلاب و حضور در فضاي روح بخش آيات قرآن جهت سيراب كردن خود از باغستان معارف حيات بخش و عفت آفرين اسلام بود.
ما هم به قطره قطرة خونش و به ايمان و ايثارش به اخلاص و پاكبازيش سوگند ياد مي كنيم كه در تداوم حركت انقلاب به ميثاقمان وفادار و متعهد باشيم.