در اولین روز فروردین ماه سال ۱۳۳۹ در دزفول و در خانواده ای اصیل و مذهبی پسری دیده به جهان گشود که نام او را حمید برگزیدند تا همیشه بنده ستوده خدا باشد. از همان دوران کودکی علاقه زیادی به قرآن و اسلام عزیز داشت و در کنار پدر و مادر به نماز می ایستاد و آیات قرآن را زمزمه می کرد. دوران دبستان و راهنمایی را با نمرات عالی به پایان برد و در دبیرستان رشته ریاضی را انتخاب کرد. شور و شوق مذهبی در دل حمید رشد یافته و در مکتب توحید او جوانه زد و نور ایمان و اعتقاد راسخ در قلبش تابیدن گرفت و همین روحیه مذهبی او را وادار به مطالعه کتب دینی و شرکت در جلسات قرائت قرآن و مجلس دینی و کلاس های ایدوئولوژی و شناخت معارف اسلام کرد. در کنار درس به کار مشغول شد و کمک خرج پدر بود و از همه مهم تر در کنار درس و کار، هنر را نیز فراموش نکرد و بدون اینکه به کلاسی برود خوشنویسی و طراحی را یاد گرفت و بسیاری از اعلامیه ها و دیوار نویسی های زمان انقلاب با دست هنرمند حمید نوشته می شد که یکباره بوسیله مزدوران رژیم دستگیر و زندانی شد. پایان دوران دبیرستان این شهید همزمان بود با سقوط سلطنت پهلوی و از همان دوران، مسئول روابط عمومی و مسئول فرهنگی مساجد مرکزی دزفول شد و دیوارهای شهر با خوشنویسی های حمید زینت گرفته بود.ِ او عضو تیم فوتبال پاس دزفول بود و با این تیم مقام های زیادی کسب کرد. حمید در آزمون ورودی دانشگاه تربیت معلم شیراز، نمره عالی را کسب و وارد دانشگاه شد و وقتی مسئولین دانشگاه از هنرمندی حمید مطلع شدند او را نیز از مسئولین فرهنگی دانشگاه کردند. دوران دانشگاه حمید مصادف بود با جنگ تحمیلی و دوستان این شهید از خاطراتشان یاد می کردند که حمید همیشه می گفت الان دانشگاه ما جایی دیگر است و با اینکه موقعیت بسیار خوبی در دانشگاه داشت درس و دانشگاه را کنار گذاشت و به جبهه رفت و در عملیات های مختلفی شرکت کرد تا اینکه در عملیات غرورآفرین فتح المبین یک روز بعد از تولدش یعنی در ۶۱/۱/۲ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.