مهدی شاهدی در ۱۲ آبان ماه سال ۱۳4۶ در بهبهان در خانواده ای مذهبی متولد شد. وی مخالفت خود را با رژیم پهلوی از دوران نوجوانی آغاز کرد و زمانی که در کلاس چهارم دبستان بود، با پرتاب کفش خود به سوی قاب عکس شاه ( که در بالای کلاس نصب بود ) آن را شکست. علی رغم سن کمی که داشت؛ تظاهرات ضد رژیم شرکت می کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بسیج دانش آموزی فعالیت داشت و از اعضای فعال به شمار می رفت. در مسجد «المهدی» در برگزاری نماز جماعت و کلاس های عقیدتی نقشی فعال داشت. از نظر اخلاقی، الگو و نمونه بود. با اهالی محل زندگی خانواده اش روابط خوب و دوستانه ای داشت و همسایه ها از وی راضی بودند. متدین، بردبار، راست گو و صبور بود.
در امور معیشتی خانواده ساعی و کوشا بود؛ و از آنجا که در آمد خانواده از راه دامداری حاصل می شد، در این امور نهایت همکاری را با خانواده می نمود. در عین توجه به معیشت خانواده، به تحصیل نیز می پرداخت و همواره شاگرد ممتاز بود. نمازش را هیچ گاه به تاخیر نمی انداخت و خلوص و صداقتش در رفتارش با دیگران نمایان بود.
سال 64 با آن که دانش آموز سال چهارم دبیرستان بود، داوطلبانه به جبهه نبرد جزیره مجنون اعزام شد. وی سال 6۵ موفق به دریافت دیپلم متوسطه شد. در همان سال در کنکور سراسری شرکت نمود و در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه شهید چمران اهواز پذیرفته شد و در این رشته به تحصیل پرداخت. همچنین در همین سال در رشته علوم قضایی دانشگاه قم نیز پذیرفته شده و مصاحبه ای نیز انجام داد، اما به علت علاقه به حضور در جبهه کارهای ثبت نامش را دنبال نکرد.
به امور دنیوی وابستگی نداشت و در آرزوی شهادت در راه خدا بود. تا سال 65 چندین بار قصد عزیمت به جبهه را نمود؛ ولی چون برادرش « رضا » در سال 6۱ در عملیات رمضان شهید شده بود و برادر دیگرش نیز از رزمندگان جانباز بود و در جبهه حضور داشت، مهدی را از عزیمت به جبهه باز می داشتند.
اخلاق و رفتار برادرش رضا و به خصوص شهادت وی تاثیر عمیقی در روح مهدی گذاشت. سرانجام وی در آذر ماه سال 65 به جبهه فاو در عراق اعزام شد و با شرکت در نبرد سخت فاو، در شب شانزدهم دی ماه همان سال به دیدار پروردگار خویش شتافت.