شهید حمید حائری فرزند غلامرضا در هفتم فروردین سال ۱۳۴۳ در روستای بیهود از توابع شهرستان قاینات در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و به جمع خانواده، صفایی خاص بخشید. پس از گذراندن دوره ابتدایی به شهرستان گناباد رفت و وارد حوزه علمیه آن شهر گردید اما به دلیل وضعیت خاص آن زمان و وظیفه سخت و خطیر طلبگی و سربازی امام زمان(عج) خود را لایق ندانست، لذا درس حوزه را ادامه نداد و پس از آن دبیرستان را پشت سر گذاشت. ایشان در همان دوران تحصیل چندین بار توفیق حضور در جبهه را پیدا نمود. پس از پایان دوره دبیرستان در آزمون سراسری در دانشگاه تربیت معلم سبزوار در رشته زبان انگلیسی پذیرفته شد و دوران تحصیل در دانشگاه را نیز با چند مرحله در حضور در جبهههای حق علیه باطل سپری نمود. شهید حائری برای ادای وظیفه معلمی به آموزش و پرورش کلات نادر رفت و مجدداً در آزمون سراسری شرکت نموده و در رشته حقوق، دانشگاه شیراز پذیرفته شد.
شهید حمید در زمان تحصیل در تربیت معلم سبزوار ازدواج نمود و تنها یادگار وی فرزند عزیزش محمد حائری میباشد. حمید با پذیرش در دانشگاه به شهر شیراز عزیمت و مدت ۲ سال را مشغول به تحصیل در رشته حقوق بود که باز هم به جبهه اعزام شد و این بار بود که سفر آخر و آسمانیاش رقم خورد در ارتفاعات سیدصادق عراق در عملیات تخریب بر اثر انفجار مین والمری در تاریخ 67/3/23 دعوت حق را لبیک گفت و به خیل شهیدان ۸ سال دفاع مقدس پیوست. پیکر غرق در خون شهید در بیهود و در میان خیل عظیم همشریان و دوستان معلم و دانشگاهی در بیهود تشییع شد و به خاک سپرده شد.
ایشان دفاع از ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی را بر خود لازم میدانست. در واقعه برکناری بنیصدر به تنهایی در برابر جوانان هم دوره خود که طرفداری از جریان بنیصدر مینمودند به دفاع میپرداخت و هیچ گاه حرف جمع و زیادی طرفدار، او را از مسیر حق و اطاعت از فرامین رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) باز نمیداشت و با استدلال به بیان حقایق میپرداخت. در ایام خاص و به نیت کمک به پدر خود که کار کشاورزی داشتند، به روستا میآمد و بیدریغ و بیتکلف لباس کار بر تن میپوشید و به پدر کمک میکرد. زمزمههای عاشقانه او به درگاه حق در شبهای جمعه و در دعای شریف کمیل از خاطره هر فردی که حاضر و ناظر آن صحنهها بوده حذف نمیشود. یکی از همرزمان شهید نقل میکند شب سهشنبه که فردای آن شهید به لقاءالله پیوست شهید حمید اصرار در برگزاری دعا داشت. دوستان و همرزمان میگفتند فردا شب که شب چهارشنبه میباشد طبق معمول هر هفته دعا را برگزار خواهیم کرد. معالوصف ایشان آخرین جلسه دعای توسل را در شب آخر برگزار کرد و فردای آن شهید شد.